سلام به همه، من دکتر دونال لو اسنایپس هستم و می‌خواهم به شما در سخنرانی امروز در مورد تشکیل پایه‌ای که دلبستگی ایمن را در تمام سنین پرورش می‌دهد خوشامد بگویم، بدیهی است که یکی از کارهایی که ما به‌عنوان والدین یا پزشکانی که به والدین کمک می‌کنند می‌خواهیم انجام دهیم، کمک کردن است.  افراد در اسرع وقت یک دلبستگی ایمن و پایه ای امن دریافت می کنند، به این معنی نیست که اگر افراد قبل از 18 ماهگی آن دلبستگی ایمن را نداشته باشند، ما در واقع در طول زندگی خود و با افزایش سن وابستگی ایجاد می کنیم.  دلبستگی ما کمی تغییر می کند و ما در مورد آن صحبت خواهیم کرد، اما می توانیم به والدین کمک کنیم و اگر ما والدین هستیم در فعالیت هایی شرکت کنیم که می تواند به تقویت رابطه دلبستگی کمک کند، بنابراین ما می خواهیم شروع کنیم شناسایی رویکرد ماشین برای درمان برای ایجاد دلبستگی ایمن و من فقط به نوعی مخفف مراقبت ها را ایجاد کردم زیرا من کلمات اختصاری را دوست دارم نمی دانم ما نیازهای کودکان را در اوایل کودکی و راهنمایی و دبیرستان بررسی خواهیم کرد تا چالش های والدین را شناسایی کنیم.  ممکن است با حفظ آن دلبستگی ایمن روبرو شود زیرا می دانید که کودکان گاهی اوقات می توانند کمی چالش برانگیز باشند و ما در مورد راه هایی برای ترویج دلبستگی ایمن به شیوه ای مناسب سن صحبت خواهیم کرد، همانطور که با یک نوجوان تعامل می کنیم تا آن دلبستگی ایمن را حفظ کنیم.  برای اینکه متفاوت از نحوه تعامل ما با یک نوزاد باشد، فرآیند مراقبت برای دلبستگی ایمن، کودک یا فرد باید حس ثبات را از جانب مراقب یا مراقبین تجربه کند، آنها باید احساس کنند که مردم آنجا هستند و می توانند روی حضور آنها حساب کنند. توجه را تجربه می کنند و برخی از افراد به توجه بیشتری نسبت به دیگران نیاز دارند و این تا حدودی به فرد بستگی دارد، اما همه ما به پایگاه های امن خود به مراقبین خود نیاز داریم تا بتوانید در صورت نیاز به ما توجه کنید و زمانی که نیاز به بازگشت داریم به ما توجه کنید.  آن پایگاه خانگی برای آن آرامش، ما به مراقبانمان نیاز داریم که بتوانند این توجه را ارائه دهند که لزوماً به این آسانی نیست، اگر والدین یا مراقب با اعتیاد یا همسر آزاری یا مسائل مربوط به سلامت روان سروکار داشته باشند، ممکن است با مشکلات بسیار بیشتری مواجه شوند.  انرژی و توانایی توجه به فردی که کودکان نیاز دارند تا زمانی که کودکان استرس را تجربه می‌کنند واکنش‌پذیری را تجربه کنند. تنها بخشی از پاسخگویی آن است نه تنها به این معنی است که نه تنها همدلی فعال را بازتاب می دهیم و همه چیزهایی را که می خواهید آن را بازتاب آن احساسات بنامید، بلکه می خواهیم به کودکان کمک کنیم تا یاد بگیرند که چگونه آرام شوند. اگر بخواهید می خواهیم به آنها کمک کنیم تا یاد بگیرند که چگونه احساسات خود را تنظیم کنند تا کودکان همدلی و اعتبار را تجربه کنند. ما به آنها نمی گوییم که احمقانه بودن یا بیش از حد نمایشی بودن احساسات آنها معتبر نیست، ما می خواهیم با احساس آنها همدلی کنیم و احساسات آنها را تأیید کنیم و سپس به آن آینه بازگردیم.  و به آنها کمک کنید تا بفهمند خوب، حالا که شما چنین احساسی دارید، چگونه می‌توانیم لحظه بعدی را که ما را به سمت راه‌حل‌هایی با نوزادان می‌برد، بهبود دهیم، وقتی پسرم بیش از حد گرم می‌شود، او خیلی گرم می‌شود.  به سختی دمای بدنش را تنظیم می‌کند، بنابراین او بیش از حد گرم می‌شود، او شروع به گریه می‌کند، می‌دانی اولین کاری که انجام می‌دهم این است که جوراب‌های کوچکش را در بیاورم و این به او کمک می‌کند تا احساس بهتری داشته باشد، بنابراین شروع به یادگیری اعتماد کردن به من کرد، او شروع به یادگیری اعتماد کرد. که مراقبان محیط او قرار بود از ناراحتی او مراقبت کنند و چون او نمی توانست به آن فکر کند و فکر می کنم اینجا از خودم جلوتر می پرم اما به این فکر خواهم کرد که اگر در بیمارستان بودید بهشت ​​منع می کند.  شما در بیمارستان بودید و در کشش بودید و نمی توانستید حرکت کنید، نمی توانستید لباس های بدنتان را بالا بکشید، نمی توانستید کاری انجام دهید، نمی توانستید برای رفتن به حمام بلند شوید، یک پا را اینجا بالا دارید و دستان خود را  اینجا هستی و فقط نمی‌توانی حرکت کنی، این شبیه به چیزی است که یک نوزاد احساس می‌کند که نوزاد نمی‌تواند بلند شود و بگوید خوب، من باید بروم دستشویی یا خیس هستم اجازه دهید پوشکم را عوض کنم، آنها کاملاً وابسته هستند.  در مورد مراقبین آنها این یک مکان ترسناک است که بودن واقعاً یک مکان ترسناک است اگر نمی توانید به کسی اعتماد کنید که برای رفع این نیازهای اساسی با کودکان بزرگتر وارد می شود، ما شروع به کمک به آنها در تولید راه حل خواهیم کرد و ما می خواهیم  در مورد چگونگی انجام این کار صحبت کنید که تأثیرات یک دلبستگی ایمن در هر سنی که فرد احساس می کند دوست داشتنی است و ارزش حمایت دارد، فرد می گوید می دانید وقتی سخت می گذرم به مراقبانم یا روابط امن خود برمی گردم و آنها توجه می کنند. آنها احساسات من را تأیید می کنند و شما می دانید که آنها فقط نمی گویند که من در حال حاضر برای شما وقت ندارم، فقط با آن کنار بیایید، آنها آنجا هستند، آنها توجهی را ارائه می دهند که افراد دارای وابستگی ایمن یاد بگیرند که دیگران در دسترس هستند و افراد پاسخگو در آنجا هستند. با دلبستگی ایمن به آنها کمک کنید تا مهارت‌های تنظیم هیجانی خوبی را توسعه دهند زیرا از همان ابتدا می‌دانید که با توجه و پاسخگویی مواجه می‌شوند که مراقب به آنها یاد می‌دهد چگونه خود را آرام کنند و مراقب به آنها آموزش می‌دهد که چگونه احساسات خود را تنظیم کنند. آنها دچار ناامیدی و ناراحتی هستند  تحمل به همان دلیلی که مراقبان ما همیشه نمی‌توانیم هر مشکلی را که نمی‌توانیم حل کنیم، لزوماً نباید هر مشکلی را حل کنیم، بنابراین وقتی آن کودک به سراغ ما می‌آید و در مضیقه است، گاهی مجبور می‌شویم آنجا بنشینیم و با او همدردی کنیم. آنها و فقط یک لحظه در آن پریشانی بنشینید و بروید بله این واقعاً بوی بدی می دهد افرادی که دلبستگی ایمن دارند احساس خودکارآمدی دارند زیرا آنها تشویق و شهامت این را داشته اند که از منطقه راحتی خود خارج شوند و چیزهایی را امتحان کنند  خیلی وقت ها موفق می شوند اما همیشه نمی دانید و وقتی آنها موفق نمی شوند می توانند برگردند و آرام شوند می توانند توجه را جلب کنند می توانند عشق به دست آورند می توانند همه چیزهایی را که نیاز دارند بدست آورند و یاد گرفته اند که  آنها می توانند به خارج از آن منطقه آسایش بروند، می توانند چیزهایی را امتحان کنند و می توانند موفق باشند افراد با وابستگی خوب می توانند ابهامات را در زندگی تحمل کنند، آنها مجبور نیستند همیشه همه چیزهایی را که قرار است اتفاق بیفتد بدانند زیرا آنها پشتیبانی دارند و می دانند که منابعی دارند که برای آنها وجود دارد.  احساس خودکارآمدی داشته باشند، بنابراین اگر باد کمی در جهت متفاوتی می وزد، می توانند با آن کنار بیایند که خوب هستند، بیایید به عقب برگردیم و در اینجا نوک بزنیم، آنها می توانند به طور مؤثر با دیگرانی که از طریق آن تعاملات از طریق کسانی که مراقب هستند، رفتار کنند.  تعاملاتی که آنها می توانند نیازهای خود را به شیوه ای قاطعانه بیان کنند و می توانند نیازهای خود را برآورده کنند، اما همچنین یاد می گیرند که چگونه گوش دهند و می توانند به طور مؤثر مشکل را حل کنند و در صورت نیاز کمک بگیرند.  صحبت کردن در مورد امروز برای نوزادان آنها این نیازهای بیولوژیکی را دارند در مورد سلسله مراتب ماسو فکر کنید همه ما این نیازهای بیولوژیکی را داریم ما به غذا نیاز داریم وقتی گرسنه هستیم به سرپناه و جسمی نیاز داریم آسایش بدهید یا بگیرید همیشه قرار نیست باشید  راحت است اما باید احساس امنیت و امنیت کنید و می دانید که وسط کلاس باران نمی بارد یا چیزی که نیاز به محافظت در برابر تحریک بیش از حد دارید و این واقعا در مورد نوزادان صادق است اما بیشتر و بیشتر در مورد کودکان نوجوانان و حتی بزرگسالان صادق است. چون رسانه ها و فناوری می توانند آنقدر تحریک کننده باشند که مدام وارد می شوند و می دانم که بعضی روزها به فیس بوک نگاه می کنم و حتی نمی توانم آن را باز کنم، انگار نمی توانم ورودی ها را دریافت کنم، فقط من خیلی زیاد است. بدانید که ممکن است مثبت باشد ممکن است ناخوشایند باشد. شروع به گیج شدن می کنند و مهم است که آنها را از آن نوع تحریک بیش از حد محافظت کنید که باعث می شود دسترسی HPA به آن سیستم پاسخ به تهدید آنها را تحریک پذیرتر کند و غیره وقتی خواب آلود هستند باید بخوابند. گاهی اوقات آنقدر درگیر برنامه های زمانی خودمان می شویم و باید به فروشگاه برویم و باید این کار را انجام دهیم که گاهی اوقات انتظار داریم بچه ها در راه چرت بزنند و خواب با کیفیتی که ما نیاز داریم نیست.  برای اطمینان از اینکه کودکان خواب مورد نیاز خود را می‌بینند و به تماس نیاز دارند، یکی از چیزهایی که برای کشیش‌ها بسیار مفید است، چیزی است که به آن مراقبت از کانگورو می‌گویند و تماس پوست به پوست با مراقب اصلی که تماس برای ایجاد پیوند نیز بسیار مهم است. در مورد U تنظیم بسیاری از هورمون ها از جمله اکسی توسین تماس پوست با پوست بسیار خوب است، بدیهی است که شما قرار نیست تماس پوست به پوست با شما انجام دهید، شما کودک چهار ساله خود را می شناسید اما کودکانی که می شناسید حتی یک ساله یک ساله 18 ماهه دوم  کودکان یک ساله به آغوش نیاز دارند، به نوعی به لمس نیاز دارند و این به آنها در رشد نوزادان کمک می کند و همچنین بقیه ما نیز به ایمنی نیاز داریم به یاد داشته باشید که سطح بعدی در سلسله مراتب ماسو حضور مداوم مهم است اکنون ما نمی توانیم آنجا باشیم 247 و  ما باید به حمام برویم باید بدانی شاید تو در اتاق خودت بخوابی و کودک در اتاق خودش در گهواره بخوابد، می‌دانی که چیزی که فراموش می‌کنیم بچه‌ها هستند عالی است.  ماندگاری اشیاء ندارید بنابراین به محض اینکه از اتاق خارج شدید ناپدید شده اید به همین دلیل است که آنها پیکبو را بسیار سرگرم کننده می دانند زیرا پشت کاناپه ناپدید می شوید و دوباره ظاهر می شوید و آنها متوجه نمی شوند که شما  " هنوز پشت کاناپه ماندگاری اشیاء تا زمانی که ایجاد شود منبعی برای اضطراب است، زیرا وقتی ناپدید می‌شوی آنها مانند خدای من هستند واقعاً ترسناک است، به همین دلیل است که کودکان می‌دانید به خصوص کودکان خردسال اغلب وقتی از خواب بیدار می‌شوند بیشتر گریه می‌کنند، زیرا آنها از خواب بیدار می‌شوند."  سعی می‌کنم مراقبشان را ترغیب کنم که بیاید و آنها را بخواهد. عجله نکنم و آنها را بردارم، می‌دانی که می‌خواستم آنها یاد بگیرند که خودشان را مشغول کنند، اما وقتی گریه می‌کردند مطمئناً وارد می‌شدم یا بعد از مدتی وارد می‌شدم اما با توجه به اینکه بچه‌ها این نیاز را دارند و برای اینکه  احساس امنیت کنند، آنها باید بدانند که وقتی در مضطرب هستند، مراقبشان ظاهر می شود، ما باید از آنها محافظت کنیم، زمانی که آنها واکنش مبهوت کننده را تجربه می کنند. مردم برای مبهوت کردن باید به کودک بفهمانیم که گاهی اوقات صداهای بلندی اتفاق می‌افتد و ما به آنها کمک می‌کنیم خود را آرام کنند، باید به آن‌ها اطلاع دهیم درست مانند زمانی که برای تزریق واکسن به پزشک مراجعه می‌کنند، گاهی اوقات درد ایجاد می‌شود. اما ما می‌توانیم به آنها کمک کنیم درد تسکین یافته تنها یک تجربه موقت است و به آنها کمک می‌کند عشق و تعلق بهتری را احساس کنند، بله، نوزادان به آن حس عشق و تعلق نیاز دارند، آنها به خوبی با خودشان فکر نمی‌کنند. بنابراین وقتی مراقبان توجه، محبت و مراقبت و توجه مثبت بی قید و شرط را ارائه می دهند، کودکان آن حس عشق و تعلق را احساس می کنند، زمانی که مراقب کودک شیرخوار را پایین می اندازد و با آنها بازی می کند، آنگاه این ارتباط وجود دارد، آن پیوند وجود دارد که ترشح اکسی توسین وجود دارد که به کودک کمک می کند احساس کند.  ما فرض می کنیم که آنها را دوست دارند و با بزرگتر شدن به آنها تعلق دارند، بدیهی است که وقتی کودک 18 ماهه نوپا می گذرد و می گوید شما می دانید با من بازی کنید و مراقب مایل است با آنها بازی کند، چیزهای شناختی بیشتری وجود دارد.  مراقبی که می‌دانید از کاری که انجام می‌دهد قدردانی می‌کند و از خلاقیتش قدردانی می‌کند، حتی اگر این حس اعتماد را که اعتماد بسیار مهم است، در نوزادان ایجاد کند، برای آنها مفید است.  در مقابل بی اعتمادی، این مرحله اول درست مانند پایه و اساس هرم برای ماسلو، پایه و اساس رشد روانی اجتماعی، توسعه اعتماد توانایی اعتماد به خود و غرایز خود و توانایی اعتماد به این است که دیگران برای کمک به شما در زمانی که کودکان این حس را توسعه می دهند، وجود دارد. آنها می توانند اعتماد را تفسیر کنند و بر اساس احساسات خود عمل کنند که به آنها احساس اعتماد به نفس می دهد، مثل این است که من می دانم به چه چیزی نیاز دارم هی آنها اعتقاد دارند که دیگران نیازهای آنها را برآورده خواهند کرد نه اینکه همیشه این کار را برای آنها انجام دهند، بلکه دیگران به آنها کمک می کنند تا آنها را برطرف کنند.  نیازهایشان که به آنها امیدواری می دهد که احساس اتکا به خود دارند و می بینید که به خصوص وقتی کمی بزرگتر می شوند و شروع به حرکت به سمت دو نفر وحشتناک می کنند، از نظر توجه راحت هستند، آنها توانایی تنهایی را دارند و من  به این معنی نیست که می دانید کودک خود را در اتاق نشیمن بگذارید و به فروشگاه بروید، منظورم این است که کودک می تواند مستقل بازی کند بدون اینکه مراقب یا شخص دیگری در آنجا دائماً آنها را سرگرم کند، همه بچه ها نمی خواهند به طور مستقل برای مدت طولانی بازی کنند.  این به خاطر خلق و خوی شماست که باید فرزندتان را بشناسید، اما می‌خواهید به او کمک کنید تا ظرفیت سرگرمی خود را حداقل برای مدت کوتاهی توسعه دهد و اگر شما اعتماد نکنید، احساس رضایت می‌کنند.  ناتوانی در اعتماد کردن به انگیزه ها و احساسات غریزه خود، به طوری که آنها دائماً به دیگران نگاه می کنند تا به آنها بگویند خوب من چه احساسی دارم که در اینجا باید چه کار کنم. آنها به دیگران وابسته هستند و نمی توانند اعتماد کنند که دیگران هستند.  قرار است آنجا باشند و حمایت کنند، آنها خوب می دانید که من ممکن است کسی را داشته باشم که به من غذا بدهد، ممکن است نه من واقعاً نمی دانم و آنها ناراحتی دارند و ولع ولع جدی توجه دارند چرا ناراحتی با خوب حس خوبی دارد اما نمی‌دانند چه زمانی قرار است ناپدید شود و چه مدت دور خواهد بود، و در همان زمان که این توجه را می‌خواهند به آن علاقه دارند، اما می‌ترسند از آن لذت ببرند، زیرا آنها  می ترسم از بین برود و دردی که منجر به تحریک پذیری و اضطراب در این مرحله می شود، بچه ها ماندگاری اشیاء ندارند و چارچوب مرجع زیادی ندارند، بنابراین اگر نیازهایشان به اندازه کافی باشد، به بازخورد ما تکیه می کنند. اگر احساس قدرت می کنند، احساس اعتماد به نفس می کنند و این به تشویق آنها برای ایجاد این وابستگی کمک زیادی می کند، اگر نیازهایشان برآورده شد، سپس وقتی مشکلی داشتند که قرار است چه کاری انجام دهند، به سراغ شخصی که ملاقات می کند، می روند.  نیازهای آنها آنها به آن پایگاه امن خانه برمی گردند آنها می روند. تأثیر زیادی بر نحوه ایجاد این وابستگی دارد اگر کودک به او مراجعه کند و بگوید من عصبانی هستم یا می دانید که او عصبانی است، بدیهی است که کودک خردسال به سمت شما نمی رود و برود من عصبانی هستم اما اگر  آن‌ها عصبانی هستند، واکنش والدین می‌تواند واکنش نادیده‌انگیز باشد، می‌تواند خشم باشد یا می‌تواند واکنش نشان دادن و پرورش دادن و کمک به کودک برای تسکین خود باشد، پس بیایید در مورد تأثیر آن فکر کنیم.  والدین آنقدر تحت فشار هستند که نمی توانند با جونیور کنار بیایند، پس هر زمان که جونیور نیازی داشته باشد احساس می کند که شایسته توجه و پاسخگویی نیست زیرا نمی تواند آن را از مراقب خود دریافت کند.  مشکل مشکل زمانی که والدین وقتی دائماً در دستگاه تلفن همراه خود هستند حواسشان نیست، شما حتی نمی‌دانید که به سختی به بالا نگاه نمی‌کنید تا ببینید جونیور چه کار می‌کند و جونیور نمی‌تواند آنها را وادار کند که آن را کنار بگذارند، واضح است که می‌تواند بر رابطه دلبستگی تأثیر بگذارد زیرا جونیور احساس می‌کند  مثل اینکه آنها در رتبه دوم نسبت به این دستگاه تلفن همراه قرار دارند و وقتی والدین سازگار نیستند، می دانید که یک بار جونیور عصبانی می شود و مراقب با همه نوع پاسخگویی و بی نظمی و همدلی روبرو می شود و فوق العاده است و دفعه بعد که جونیور  در یک بحران، مراقب عصبانی می شود و به نوعی ذهن خود را از دست می دهد، سپس G Junior برای رفتن، بیان احساساتم در اطراف این مراقب امن نیست، به این معنی که قرار است دیواری را در آنجا قرار دهد که در آن شخصی که کودک در آن احساس نمی کند. افرادی را دارند که بتوانند به کودکان مراجعه کنند، باید بدانند که ما آنها را دوست داریم حتی زمانی که رفتارهایی را انتخاب می کنند که ما واقعاً از آنها قدردانی نمی کنیم. اعتیاد یا بیماری روانی است که والدین ممکن است نتوانند نیازهای اساسی خود را برآورده کنند، والدین ممکن است نتوانند نیازهای عاطفی خود را برآورده کنند تا توجه نشان دهند که پاسخگو باشند تا همدل باشند. آنها با چیزهای خودشان دست و پنجه نرم می کنند که به این معنی است که اگر غیبت وجود داشته باشد، احتمالاً به جای وابستگی شدید، شکاف یا شکافی در آن رابطه وجود خواهد داشت و گاهی اوقات غیبت اجتناب ناپذیر است اگر در یک خانواده نظامی هستید، شما فردی که در ارتش هستید.  ممکن است به مدت شش ماه در جایی مستقر شوند و برای یک نوزاد شش ماهه یک عمر است که می تواند بر این رابطه تأثیر بگذارد اگر والدین در زمانی که بچه ها واقعاً کوچک هستند طلاق بگیرند، ما هنوز در آن مرحله نوزادی هستیم، پس جدایی حتی برای دو یا سه هفته می تواند به طور بالقوه تأثیر بگذارد.  وابستگی در آن رابطه غیرقابل جبران است، نه، اما مهم است که بدانیم در آن سن آنها فقط زنده بوده اند، می توانید تعداد ساعات زندگی آنها را بشمارید، بنابراین سه هفته دور بودن کار بزرگی است. بخش بسیار مهمتری از زندگی آنها برای یک بچه 2 ساله از سه هفته برای یک بچه 42 ساله است. تأثیرات طنین انداز در طول عمر ما واقعاً باید به این توجه کنیم که والدین آگاهانه در این مرحله چه کار می کنیم مراقب گریه ها و نشانه های کودک باشیم قبل از اینکه هیستریک شوند، درست مانند زمانی که با بچه های بزرگتر کار می کنیم وقتی در مورد تحمل پریشانی صحبت می کنیم. مهارت هایی که آنها نیاز دارند برای شروع به استفاده از این مهارت ها قبل از ورود به منطقه قرمز قبل از ورود به منطقه ای که فقط احساس می کنند کنترل نشده اند، بسیار مهم است که گریه های کودک خود را بدانید و بسته به اینکه کدام وب سایت، پنج یا شش عدد وجود دارد.  شما به پنج یا شش گریه مختلف نگاه می کنید که والدین به نوعی با آنها هماهنگ می شوند. فهمیدن اینکه به چه چیزی نیاز دارند که به کودکان کمک می کند شروع به کشف کردن و یادگیری آنچه نیاز دارند و همچنین پیوند قوی تری ایجاد می کند زیرا شما در واقع نیاز آنها را برآورده می کنید و ناراحتی را از بین می برید ، مهم است که ما نیازهای کودک را همانطور که هستند بپذیریم.  یک محیط معتبر ایجاد کنید پسرم وقتی به دنیا آمد او یک شکار کوچک بود و برای طولانی‌ترین زمان از طریق لوله گاواژ تغذیه می‌شد، بنابراین وقتی از بیمارستان به خانه آمد رفلاکس معده بسیار بدی داشت، زیرا لوله‌اش پایین بود.  گلویش برای مدت طولانی نمی توانست بخوابد هر بار که دراز می کشید، استفراغ رفلکس و پرتابی داشت و هر چیز دیگری خسته کننده بود و بسیار خسته کننده بود و عصبانی نشدن سخت بود ناامید نشدن سخت بود. می دانستم که او از عمد این کار را انجام نمی دهد من می دانستم که او می دانی که او دارد صدمه می زند و این باعث ناامیدی من شد که نمی توانم صدمه اش را از بین ببرم اما می خواستم او بخوابد زیرا می خواستم بخوابم مهم بود که شوهرم آنجا باشد.  می توانستیم تیم را تگ کنیم تا بتوانیم نیازهای شان را همانطور که در آن مقطع زمانی بودند بپذیریم و او باید عمودی می بود و شما می دانید حرکت می کرد تا زمانی که ما Zantac را کشف کردیم که یک چیز فوق العاده بود اما ایجاد یک محیط اعتبار سنجی او را پایین نمی آورد.  فقط داری مشوش هستی من فقط به تو اجازه خواهم داد تا سه ساعت آینده فریاد بزنی و مطمئن شوی که ما نیازهای او را برآورده می‌کنیم، اگر می‌خواهی برنامه‌ای ثابت داشته باشی اگر می‌خواهی در پاسخگویی ثابت قدم باشی.  می دانید که اجازه ندهید یک بار کودک سه ساعت گریه کند و دفعه بعد فوراً نیازهای او را برآورده کنید و مطمئن شوید که در برآوردن نیازهای او ثابت قدم هستید و مطمئن شوید که خود را آرام می کنید زیرا والدین استرسی بچه های استرسی تولید می کنند که آنها هورمون ها را دریافت می کنند.  سیگنال‌هایی که ما ارسال می‌کنیم و وقتی والدینی تحت استرس هستند، کودکان به طور طبیعی آن استرس را منعکس می‌کنند که ما می‌خواهیم بتوانیم آرامش خود را حفظ کنیم که واقعاً چالش برانگیز است که یکی از مؤثرترین و از جهاتی ساده‌ترین مهارت‌ها برای آموزش مهارت‌های جدید است.  پدر و مادر این است که اگر شروع به آرام کردن خود کنید، کودک شما هم به نوبه خود آرام می شود، نه همیشه منظورم این است که اگر آنها در عذاب باشند، زیرا آنها یک عفونت دو گوش دارند، ممکن است آرام نشوند، اما اگر درگیر شوند  عذاب به این دلیل است که آنها یک عفونت دو گوش دارند و گریه می کنند، این یکی از چیزهایی است که اگر شروع به استرس کنید، علاوه بر دردی که قبلاً تجربه می کنند، باعث تغذیه و تشدید ناراحتی آنها می شود. ریتم ها یک روال برای غذا دادن به یک روال خواب برای برخی از بچه ها کمی شل و ول هستند غمگین در روال خود برخی از بچه ها می دانید که می توانید ساعت را توسط پسرم تنظیم کنید من می دانستم که شما دقیقاً می دانید چه زمانی است که وقت گذاشتنش است  و دقیقاً چه مدت می‌خوابید، او در آن زمان مانند ساعتی بود که به بچه‌ها کمک می‌کند، زیرا بدن آنها به تنظیم ریتم‌های شبانه‌روزی عادت می‌کند بدنشان به بیدار بودن عادت می‌کند زمانی که قرار است بیدار باشد، بنابراین خلق و خوی آنها کمی بهتر می‌شود.  و هنگامی که خلق و خوی کودک بهتر است، روحیه والدین بهتر می شود و فعالیت های مشترک لذت بخش تر می شود و پیوند قوی تر می شود و والدین را تشویق می کند تا دنیا را از چشمان کودک خود ببینند، همانطور که قبلاً در مورد آن صحبت کردم، در آنجا دراز بکشید. در پتویی که نمی‌توانید بیرون بیایید، خودتان بوریتو را می‌شناسید عزیزم اگر تا به حال این اصطلاح را شنیده‌اید. ممکن است خارش داشته باشید و نمی توانید حرکت کنید، به طوری که ممکن است کمی طاقت فرسا باشد، گاهی اوقات احساس خوبی است که می دانید برای یک دقیقه قنداق کرده اید، به همین دلیل است که برخی از پتوهای سنگین واقعاً می توانند به مشکلات حسی کمک کنند، اما این یک مشکل است.  تمام پادکست های مختلف روی زمین دراز بکشید و به بالا نگاه کنید، اگر نمی توانید آنقدر بازوهای خود را به خوبی کنترل کنید که سگ از بین برود، می دانید وقتی سگ به سمت شما می آید و زمانی که آنجا دراز می کشید، یک لیس به صورت شما می دهد. اما وقتی به بالا نگاه می کنی و این چهره سگ پیر بزرگ به سمت تو می آید که می تواند ترسناک باشد، می دانی که برای ما بزرگتر هستیم، ما به پایین نگاه می کنیم، این سگ کوچک را می بینیم، ما به چیزی در مورد آن فکر نمی کنیم.  یک بچه کوچولو که یک چهره پیر و بزرگ است که به سمت آنها می آید دنیا را از چشمان کودک می بیند. آنها بیشتر باید از آن آگاه باشیم زیرا چیزهایی که اصلاً ما را آزار نمی‌دهند ممکن است برای کسی که واکنش حسی um را برای کودکان نوپا و فراتر از آن افزایش داده است، آزاردهنده یا ترسناک باشد و علاوه بر آن عشق ایمنی بیولوژیکی و نیازهای تعلق که قبلاً صحبت کردیم.  در مورد کودک نوپا شروع به رشد عزت نفس می کند آنها در حال یادگیری هستند که من برای آنچه هستم دوست داشتنی هستم و دوست داشتنی هستم حتی زمانی که من اشتباه می کنم و کودکان نوپا اشتباه می کنند آنها اشتباهات زیادی مرتکب می شوند. یک ساندویچ کره بادام زمینی و ژله در VCR اما می دانید که آنها اشتباهات دیگری هم مرتکب شدند و این فقط بخشی از رشد است زیرا آنها هنوز در حال آزمایش و تلاش برای کشف این جهان با آزمون و خطا هستند و هنوز نمی توانند کتابی بخوانند تا بفهمند.  چگونه کار می کند، اوه من تعجب می کنم چه اتفاقی می افتد اگر بدانید اگر جاروبرقی را در مخزن ماهی بگذارم چه اتفاقی می افتد، چیز خوبی نیست، آنها همچنین در حال توسعه خودکارآمدی هستند که امیدواریم شروع به یادگیری کنند. آنها می توانند چیزهای جدید را امتحان کنند و گاهی موفق می شوند و یاد می گیرند که اگر اشتباهی مرتکب شوند، مراقبانشان برای کمک به آنها در صورت وقوع چنین اتفاقی آماده هستند، در آن صورت خودکارآمدی در مورد فرزندان خود فکر می کنند یا اگر می توانید به یاد آورید وقتی کوچک بودی تا آنجا به خودت فکر می‌کردی و چیزهایی را امتحان می‌کردی، گاهی اوقات آنها نتیجه می‌دادند و گاهی اوقات آنقدر خوب پیش نمی‌رفت و باید بفهمی چگونه آن را درست کنی، به بازی اوه اوه فکر کن یا این  وقتی بچه ها به اندازه کافی بزرگ شده اند به آن چیزی می گوییم که روی صندلی بلند خود می نشینند و متوجه می شوند که اگر بطری خود را از روی صندلی بلند بیندازند و روی زمین بیفتد، آن را بردارید اوه پسر، این بازی خوبی است. پس تو برو اوه اوه، آن را بر می‌داری و پشتی روی سینی صندلی بلندشان می‌گذاری، حدس بزن دوباره چه چیزی آن را روی زمین می‌اندازند و تو دوباره آن را برمی‌داری و آن‌ها یاد گرفته‌اند که من می‌توانم اثری ایجاد کنم. این انسان بزرگ کاری را انجام دهد که من می خواهم من می توانم آنها را مجبور کنم وسایلم را برای من تهیه کنند یا وقتی یاد می گیرند چگونه شروع به درخواست غذا کنند، یادم می آید پسرم اول امضا کرد و وقتی گرسنه بود به سراغ من می آمد و انجام می داد.  این که از نظر فنی بیشتر است اما می‌توانم بگویم گرسنه‌ای و او می‌گوید بله یا تشنه یا هر چیز دیگری اما این برایش قدرت‌بخش بود، زیرا می‌دانست وقتی گرسنه است تنها کاری که باید بکند این است که بپرسد و ما برویم. مراقبت از کسب و کار در طول این مرحله PA، طبق گفته اریکسون، کودکان دو مرحله مختلف را پشت سر می گذارند، خودمختاری در مقابل شرم و شک و این کودکان نوپا دو تا سه ساله شما هستند، این نوعی آموزش توالت رفتن شماست.  در این سن کم کم لباس می پوشند و شروع به استفاده از توالت می کنند و به این فکر می کنند که اگر والدینشان بیش از حد سهل انگارانه رفتار کنند، ممکن است در درک مفاهیم مشکل داشته باشند یا خیر و می دانید که شاید آنها سه ساله هستند.  پیر و در سنین پیش دبستانی و هنوز تنها در پوشک یا هر موردی که ممکن است باشد، یا اگر والدین آنها بیش از حد سختگیر هستند، ممکن است فرصتی برای تلاش پیدا نکنند و بنابراین فرصتی برای یادگیری مرحله بعدی پیدا نکنند. کودکان در سنین پیش دبستانی شروع به اعمال کنترل و قدرت می کنند و این زمانی است که آنها شروع به ابتکار عمل برای انتخاب لباس های خود برای انجام کارهای مختلف می کنند و می دانید که گاهی اوقات آنها بیش از حد ابتکار عمل می کنند، گاهی اوقات کافی نیست، ما نیاز به کمک داریم.  آنها را تحریک کنید و بفهمید که سطح ابتکار در چه سطحی است که چه سطحی از ابتکار مفید است و در محیط های مختلف مناسب است. بزرگترین تداخل در این مرحله در رابطه دلبستگی، والدینی هستند که بیش از حد سهل گیر یا بیش از حد سختگیر هستند، اوه، زیرا آنها احساس کودکی نمی کنند. اگر نتوانند چیزی را امتحان کنند احساس امنیت و پذیرش نکنند یا اگر هر بار که دستشان را دراز می کنند و تلاش می کنند تنبیه می شوند، خوب هستند، تلاش برای انجام کاری امن نیست، بنابراین من فقط می خواهم اینجا بنشینم اگر  من اینجا می نشینم، مشکلی ندارم والدین بسیار سهل گیر، ممکن است یک سری چیزها را امتحان کنند و ممکن است تجربه شکست بیشتری نسبت به موفقیت داشته باشند، که همچنین می تواند مشکل ساز باشد یا والدین بیش از حد سهل گیر که حتی رفتار فرزندانشان را هم شکل نمی دهند. توجه نکردن می تواند به عدم دلبستگی ایمن کودک کمک کند، زیرا والدین حواسشان نیست، مثل این است که شما می توانید بایستید و پرچم ها را به اهتزاز در آورید و فقط توجه والدین را جلب نمی کنید عدم تحسین برای اکتشاف و آزمایش می تواند  همچنین در این سن چالش برانگیز است، بله، گاهی اوقات وقتی بچه ها کارهایی را انجام می دهند که شما انتظارش را ندارید انجام می دهند یا وقتی که قرار نیست شروع به کاوش می کنند و چیزهایی را لمس می کنند مانند زمانی که به موزه می روند و می خواهند همه چیز را لمس کنند ممکن است خسته کننده باشد.  اوه، اما شما می خواهید آنها را تشویق کنید و آنها را در مکان هایی قرار دهید که کاوش، آزمایش و راهنمایی آن چیزها درست باشد تا آنها احساس کنند که میل من به کاوش است، اشکالی ندارد، کودکان پیش دبستانی در تشخیص حقیقت از رویاهای تخیلی و تخیل مشکل دارند. چالش های ما دوباره می دانیم که هیچ هیولایی در کمد یا زیر تخت وجود ندارد اما بچه ها واقعاً باور ندارند که ممکن است یک هیولا باشند در آنجا پسرم به قلبش رحمت کند اگر می دانست که من در مورد این موضوع صحبت می کنم مرا می کشت.  اما وقتی کوچک بود مطمئن بود که تمام حیوانات عروسکی اش شب زنده داری می شوند، بنابراین قبل از اینکه بخوابد همه آنها را به اطراف می چرخاند تا رو به دیوار باشند که کار کوچکی نیست، حالا به شما بگویم که می توانم  این را به او توضیح دهید، اما در دنیای او برای او معنی نداشت، این همان چیزی بود که اتفاق افتاد و او در تشخیص حقیقت و تخیل مشکل داشت، گاهی اوقات احساس می کردم که کار می کند مانند صحبت کردن با یک بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی، در نهایت به او پیوستم.  در واقعیت او و می‌دانید که ما به این ترتیب متوجه شدیم که حیوانات عروسکی را می‌چرخانیم، زیرا این باعث می‌شود او احساس امنیت کند، اما نمی‌خواهیم وقتی بچه‌ها ترس‌ها و نگرانی‌هایشان را پیش ما می‌آورند، همدلی و اعتبار نداشته باشیم، یک هیولا زیر تخت وجود دارد.  ما در مورد آن چه کار می کنیم و بعد شاید شما یک برنامه ریزی می کنید زیرا نمی خواهید هر شب سه بار از خواب بیدار شوید تا مطمئن شوید که هیولا زیر تخت نیست، بنابراین باید برنامه ای بسازید که در اینجا تمام شده است.  راه‌حل‌هایی ایجاد کنیم که می‌خواهیم همدلی کنیم که ترسناک است وقتی احساس می‌کنید هیولایی زیر تخت شما وجود دارد و تأیید می‌کنیم که آن کودک چنین احساسی دارد و سپس می‌خواهیم در مورد خوب صحبت کنیم که چگونه می‌توانید احساس امنیت کنید چه کاری می‌توانیم انجام دهیم که باعث شود شما  احساس می کنید که دیگر این اتفاق نخواهد افتاد. داستان اسباب بازی می دانید وقتی بچه ها فیلم داستان اسباب بازی را تماشا می کنند، همه اشیای بی جان هستند که زنده می شوند، بنابراین تشخیص آن دشوار است، مثل این است که آیا این اتفاق در زندگی واقعی می افتد یا نه کودکان در این سن  اغلب دوستان خیالی دارید و این یک انتخاب والدین است که چقدر می‌خواهید از آن حمایت کنید، اما با توجه به اینکه اکثر بچه‌ها دوستان خیالی دارند، بنابراین نمی‌خواهیم لزوماً به آنها بگوییم که هیچ‌کس آنجا نیست، شما فقط دارید آن را خوب می‌سازید.  ممکن است دوست خیالی آنها باشد که با آن صحبت می کنند و مهارت های اجتماعی را با آن شخص توسعه می دهند، خوب است، آیا می دانید دوست خیالی شما امروز با ما چای می نوشد یا هر کودک پیش دبستانی تمایل دارد خود محور باشد. آنها فکر می کنند که همه دنیا را به روشی که انجام می دهند تفسیر می کنند و فکر می کنند آنچه می بینند همان چیزی است که دیگران می بینند که اگر احساس ترس یا عصبانیت کنند می تواند مشکل ساز باشد و سپس احساس می کنند که دیگران احساس ترس یا عصبانیت می کنند.  اصطلاحات محوری آنها در هر زمانی که شما در زمین بازی هستید فقط روی یک چیز تمرکز می کنند و جیمی بسکتبال دارد و سالی می خواهد بسکتبال خوب باشد خود محور است و سنتریک سالی بر روی بسکتبال تمرکز دارد و تمرکزش روی این نیست که چه کارهای دیگری می توانم انجام دهم.  جیمی احساس می‌کند که اگر بسکتبال را از او بگیرم، تمرکز سالی روی آن است، من بسکتبال را می‌خواهم و این چیزی است که در حال حاضر روی آن تمرکز کرده‌ام و آنها به صورت دوگانه فکر می‌کنند همه یا هیچ، من یا بسکتبال دارم یا بسکتبالی که می‌خواهیم را ندارم.  برای کمک به کودکان در این مرحله بدون اینکه احساس آنها را باطل کند، همدلی را توسعه دهند و این به آن ثبات توجه پاسخگویی همدلی و راه حل هایی برمی گردد که کودکان دچار اختلاف می شوند، کودکان در موقعیت هایی قرار می گیرند که خودمحوری آنها مفید نیست، بسیاری از موقعیت ها خوب است. ما می‌خواهیم احساس آنها را تأیید کنیم و با آنها همدلی کنیم، اما سپس می‌خواهیم به آنها کمک کنیم تا به ذهن عاقل خود وارد شوند و راه‌حل‌هایی ایجاد کنند و وقتی به آنها کمک می‌کنیم همدلی ایجاد کنند، می‌توانیم از آنها بپرسیم، به خصوص از بچه‌های کوچک‌تر که تازه شروع به کار کرده‌اند. اگر جیمی بیاید و بسکتبال را وقتی که با آن بازی می‌کردید بیاید و بسکتبال را از شما بگیرد، چه احساسی خواهید داشت و بعد از آن که کودک احساس کرد شما می‌توانید بگویید خوب، پس فکر می‌کنید جیمی چه احساسی داشت وقتی که شما رفتید و بسکتبال را برداشتید.  از سوی او سعی کنید به آنها کمک کنید تا دیدگاه های متفاوتی را در نظر بگیرند، در این سن باید مربیگری زیادی انجام شود. در تمام مدتی که بچه‌های من جوان بودند، اما باور کنید و زمان بازی می‌تواند برای آموزش مهارت‌های بین فردی عالی باشد. بدانید چه کسی در بازی‌های مختلف چه می‌کند، می‌توانید از زمان بازی و تخیل برای آموزش ارتباطات استفاده کنید و از کودک بپرسید می‌خواهید چه کار کنید یا چرا به من نمی‌گویید چگونه این بازی را انجام می‌دهیم، بچه‌های من همیشه در حال ساختن بازی‌ها بودند یا اینکه  تصور می کنم با یک سفینه فضایی که می دانید به فضا می روید، به من بگویید ما کجا خواهیم رفت، چه کسی قرار است آنجا باشد، واقعاً کمی آن داستان را درک کنند و یاد بگیرند که ارتباط برقرار کنند، اما یاد بگیرند که به همان اندازه و در زمان بازی بچه ها گوش کنند. اگر نمی‌خواهند فعالیتی را متوقف کنند، راه‌حل مؤثر تعارض را بیاموزید، شما می‌دانید که در حال تفریح ​​هستند، اما وقت شام است که می‌دانید باید متوقف شوند، بنابراین برای آنها مهم است که یاد بگیرند چگونه آن پریشانی را که زمانی اتفاق می‌افتد مدیریت کنند. وقتی دو بچه دارید که می خواهند دو فعالیت متفاوت انجام دهند یا اگر دو شخصیت اکشن دارید که با هم دعوا می کنند، باید کاری را انجام دهید که آنها از حل تعارض لذت می برند.  به آن‌ها کمک کنید تا به شخصیت‌های عملی کمک کنند تا آن بحث را هدایت کنند یا آن مشکل را حل کنند و شروع به یادگیری حل تعارض کنند، بنابراین باور کنید که می‌تواند واقعا مفید باشد، زمان بازی می‌تواند برای تشویق بچه‌ها به توسعه مهارت‌های راه‌حل‌ها و زمانی که با کودکان خود در طول زمان بازی درگیر می‌شویم، واقعا مفید باشد. هنگامی که در بازی کردن با آنها در طول زمان بازی با آنها سازگار هستیم، آنها متوجه می شوند که ما می خواهیم آنجا باشیم، می خواهیم زمانی را با آنها بگذرانیم. در این مدت ناراحت یا ناامید می‌شویم، می‌توانیم به آن‌ها کمک کنیم تا مهارت‌های تنظیمی را بیاموزند که ارتباط ما را افزایش می‌دهد، زیرا اکنون از یک مانع دیگر عبور کرده‌ایم و با هم این کار را انجام داده‌ایم به دوره‌های همتراز فکر کنید که گاهی اوقات باید بگذریم.  برای اینکه کارهای ما به خوبی تیم سازی را انجام دهیم، این به نوعی شبیه تیم سازی با فرزندتان است و هر چه موانع بیشتری را با هم پشت سر بگذارید، به طور کلی قوی تر می شود که باند بچه می شود، اغلب در بیان احساسات خود یا آنچه در درونشان می گذرد مشکل دارند.  ما باید به آنها کمک کنیم تا احساسات و نیازهای خود را شناسایی کنند، در مواقعی که بچه‌ها احساس ناامیدی خود را نشان می‌دهند، ممکن است اسباب‌بازی را به پایین پرت کنند یا دمای بدن را به شدت پرتاب کنند. این رفتار به من چه می‌گوید چه احساسی ممکن است باعث این رفتار شود ما به کودک توجه می‌کنیم و می‌دانی که می‌توانیم او را از این رفتار گوشزد کنیم، اما تشخیص می‌دهی که آنها را به خاطر آنچه هستند دوست دارند، می‌دانی من متاسفم. احساس ناامیدی در حال حاضر پرتاب کردن اسباب‌بازی‌ها احتمالاً بهترین انتخاب نیست.  به نوعی مهلت زمانی را سپری می کنیم و سپس به آنها کمک می کنیم تا راه حل هایی برای چگونگی حل آن مشکل ایجاد کنند و به مشکلی که با آن مواجه بودند برگردند و خوب پیش بروند. منطقه قرمز اگر ثابت قدم باشید و توجه کنید و پاسخگو باشید، متوجه می شوید که وقتی فرزندتان شروع به حباب شدن می کند و این زمانی است که ما او را کنار می گذاریم و می گوییم که به نظر می رسد غرق شده اید چه کاری باید انجام دهید تا به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید.  یا با بچه های خیلی کوچکتر بیایید یک دقیقه قدم بزنیم و گاهی اوقات لازم است این کار را حتی در زمین بازی انجام دهید، می دانید چرا یک دقیقه پیاده روی نکنیم و آب بخوریم و بعد می آییم  برگردید و بفهمید که بچه‌ها از اشیاء روزمره به روش‌های متعارف و غیر متعارف استفاده می‌کنند که می‌دانید می‌دانید گاهی اوقات می‌تواند ناامیدکننده باشد و ما باید خلاقیت آن‌ها را در زمان و مکان مناسب ارج نهیم که نمی‌خواهیم نه باشیم.  به این دلیل که در رابطه ما بین ما شکاف ایجاد می کند، ما می خواهیم گاهی اوقات فردی باشیم و به خلاقیت آنها احترام بگذاریم و وقتی باید نه بگوییم، می خواهیم دلیلی به آنها بدهیم که چرا می دانید نمی توانید گلدان ها را بکوبید و  ماهی تابه وقتی بابا سعی می کند بخوابد شما می دانید چه کاری می توانیم انجام دهیم که ساکت تر است شما می دانید یک جایگزین برای آنها فراهم کنید. کمی گروه عجیبی هستیم، اما دخترم می‌خواست یک شهربازی قورباغه‌ای بسازد، او عاشق قورباغه‌های کوچکی بود که در حوض ما آویزان بودند و بنابراین او یک ورقه پخت بیرون آورد و ما فهمیدیم که مقداری گل ریختیم و درست کردیم.  یک شهربازی کوچک برای آنها خوب شما می دانید که دیگر از آن ورقه پخت استفاده نکنید اما به جایی رسیدید که داریم میریم پسرم از حمام کردن متنفر بود و یک روز تصمیم گرفت که برود بیرون و زیر باران بازی کند  شامپویش را با او و من به حیاط خلوت نگاه کردم و او مثل این است که آنجا نشسته و موهایش را کف می کند و من مثل این است که تو چه کار می کنی او مثل حمام گرفتن است، خوب می دانی که این خوب است و سپس در اینجا روش های غیر متعارفی را می دانی که دخترم از آن استفاده می کند.  بچه شش ماهه کوچولو برای او برای سگش بسیار به این افتخار می کرد که سگش را لباس می پوشاند و می توان گفت که سگ هیجان زده است و او از یکی از کیف های اسباب بازی خود برای حمل یکی از گربه های رضاعی ما استفاده کرد.  در حالی که چون حمل کردن او به آن طرف راحت‌تر بود و او نمی‌توانست او را با پنجه ببندد، کاملاً منطقی است، فکر نمی‌کنم او واقعاً خوشحال باشد، اما شما می‌دانید که او خفه نشده بود یا چیز دیگری که او در امان بود و به آن احترام می‌گذارید زیرا شما  بداند که برای کودکان پیش دبستانی او مهم بود که سوال بپرسند هم برای یادگیری حقایق و هم برای نحوه تعامل با دیگران، باید صبور باشیم و با مامان که چرا آسمان آبی است چرا پرنده آن صدا را تولید می کند چرا این اتفاق می افتد.  خدای من، چرا برای مدتی از گوگل نمی‌پرسی، ما نمی‌خواهیم بچه‌ها را وقتی کنجکاو هستند، از خود دور کنیم، گاهی اوقات ممکن است برای ما خسته‌کننده باشد، خوب است در آن مقطع زمانی معتبر باشیم و به آنها بگوییم  میدونی الان واقعا احساس مامان خیلی زیاد شده چطوری من به سه سوال دیگه جواب بدم و بعد استراحت کنیم و یه کار دیگه انجام بدیم یا بهشون برگردونیم میدونی میگن مامان چرا آسمون آبیه چرا فکر میکنی آسمون آبیه همه چیز آبی است شما می دانید شروع کنید از آنها سوال بپرسید و آنها را تشویق کنید که به طور اجتماعی فکر کنند به کودکان کمک کنید با استفاده از داربست چگونه به سوالات خود پاسخ دهند. ما در یک دقیقه در مورد آن صحبت خواهیم کرد و به کودکان کمک می کنیم تا یاد بگیرند که در مکالمات متقابل خود تنظیم شوند. تسلط بر مکالمه یا نگفتن چیزی به آنها کمک می کند تا یاد بگیرند به نوبت گوش کنند و درگیر شوند و در گوش دادن فعال شرکت کنند و بله، بچه های کوچک می توانند در گوش دادن فعال شرکت کنند، بنابراین ما در این سن چه کاری می توانیم انجام دهیم، می توانیم کودکان و خودمان را تشویق کنیم زیرا ما  می‌خواهم همه این رفتارها را برای کاوش و آزمایش الگوبرداری کنم، می‌دانی چیزهای جدید امتحان کن و دخترم می‌خواست نقاشی را یاد بگیرد من نقاش نیستم اما با هم کاوش و آزمایش کردیم و روی نقاشی‌ها روی یک میز کار می‌کردیم و  از او می‌پرسیدم می‌دانی فکر می‌کنی از چه رنگی برای این گل استفاده کنم و او نظرش را به من می‌دهد و وقتی می‌توانست به من کمک کند احساس خوبی به او می‌داد و می‌دانی که اگر از من چیزی بخواهد.  به او کمک می‌کرد اما بیشتر اوقات او به من کمک می‌کرد و این باعث می‌شد که احساس غرور کند از بچه‌ها و خودت به خاطر تلاش کردن حتی اگر شکست بخوری و یکی از کتاب‌های مورد علاقه‌ام در دوران کوچکی کتاب مخلوق کوچولو فقط برای تو بود. این بچه کوچولویی که می خواست همه این کارها را فقط برای مادرش انجام دهد اما هر کاری که انجام داد اشتباه از آب درآمد، کتاب خوبی برای خواندن با بچه ها و صحبت کردن در مورد آن است که به فرزندانتان اطمینان دهید و دوباره خودتان الگوی مورد علاقه آنها باشید.  آنها که هستند با کودک یک کتاب همه چیز درباره من بسازید و از تعداد زیادی صفت AD استفاده کنید مانند مفید مهربان مهربان خلاق و پرانرژی مصمم یا خوب و شامل بخشی برای کارهای خوب یا خوب که کودک انجام می دهد شما من بزرگسالم را دارم  مشتریان این کارها را انجام می‌دهند و انجام آن برای فرزندتان عالی است، بنابراین اگر روز بدی را سپری می‌کنند یا حتی اگر روز بدی ندارند، گاهی اوقات شما فقط از آن عبور می‌کنید و به آن نگاه می‌کنید مانند آلبوم‌های قدیمی عکس‌هایی که قبلا داشتیم.  از نظرات خود و نحوه تأیید آنها برای جلوگیری از عواقب ناخواسته آگاه باشید، به ویژه در این سن، زیرا کودکان به طور دوگانه فکر می کنند و اگر شما چیزی را تحقیر می کنید، اگر این چیزی است که با آن همذات پنداری می کنند، ممکن است فکر کنند که شما این کار را نمی کنید.  آنها ممکن است فکر کنند که شما آنها را دوست ندارید، برای مثال اگر افرادی با گرایش های جنسی متفاوت را تحقیر می کنید و می دانید که وقتی بزرگ می شوند شروع به فکر کردن می کنند که ممکن است گرایش جنسی غیر باینری داشته باشند.  اگر آنها در کودکی همه این چیزها را در مورد بد بودن شنیده باشند، ممکن است از گفتن به شما بترسند، بنابراین مهم است که از آنچه در جلوی فرزندانتان می گویید آگاه باشید، هنگام صبحانه بعد از مدرسه و زمان خواب، توجه خانواده را تمرین کنید. بپرسید بهترین و بدترین چیزهایی که در آن روز اتفاق می افتد به نشانه های کلامی و غیرکلامی توجه کنید تا به کودکان کمک کنید احساسات خود را برچسب گذاری کنند و این حتی از سنین پیش دبستانی بزرگتر است. من هنوز این کار را با بچه هایم انجام می دهم. شما می خواهید به من بگویید چه اتفاقی می افتد استفاده از کلمات و تصاویر احساسی برای اکثر کودکانی که در سنین کودکی یا پیش دبستانی هستند خوشحال نا امید عصبانی عصبانی حسادت غمگین گناه مغلوب و ترسیده به اکثر آنها ضربه می زند. پوسترهای تصویری با آن کلمات و و تصاویر می توانند به کودکان کمک کنند تا واژگان عاطفی را توسعه دهند به کودکان کمک می کند تا احساسات و احساسات مرتبط با احساسات خود را شناسایی کنند، زیرا برای اینکه خود را تنظیم کنند تا یاد بگیرند که خود را آرام کنند، باید  بدانند چه اتفاقی در حال رخ دادن است و باید آن احساسات و احساسات را تشخیص دهند تا بتوانند تنظیم هیجان را قبل از ورود به منطقه قرمز شروع کنند به کودکان بیاموزند که به طور دوره ای با خودشان چک کنند. احساسات را تحمل کنید و همه فعالیت‌های تحمل پریشانی برای کودکان خردسال عالی نیستند، اما برخی از آن‌ها شامل فعالیت‌هایی می‌شوند که کودک لحظات بدی را سپری می‌کند، زمانی که در حال فروپاشی است و غرق شده است، گاهی اوقات نیاز به انجام کارهای مشابه دارند.  پسرم این کار را انجام می داد و فقط می رفت آرام در اتاقش بنشیند زیرا او بیش از حد تحریک شده بود در مواقع دیگری که بچه ها نیاز دارند پیاده روی کنند یا رنگ آمیزی کنند بچه ها وقتی در حال رنگ کردن یا بازی کردن چیزی هستند اطلاعات زیادی دریافت می کنند، شاید لازم باشد عمل کنند.  چیزی آنها را تشویق کنید تا فعالیت‌هایی را پیدا کنند که می‌توانند انجام دهند که ممکن است بتواند برای چند دقیقه حواسشان را پرت کند تا زمانی که بفهمند اگر آنها را تشویق به انجام کارهایی کنید که احساسات مخالفی را برانگیزد بعد از اینکه شما همدردی کردید و تایید کردید و همه چیزهایی را که قرار است در لحظه بعد در مورد بهبود آنها صحبت کنیم و سپس شروع به ارائه تشویق کنیم دستورالعمل هایی را به صورت عینی یا تصویری ارائه کنید تا اثربخشی خود را افزایش دهید. از اتاق بچه‌های من، بنابراین آنها می‌دانستند که در تعریف من تمیز به نظر می‌رسد، این همان چیزی است که وقتی اتاق تمیز است و این اتاق آنها نیست، اما تصویری بود که من برای تصاویر استفاده روزمره آنها در شب پیدا کردم، زیرا می‌دانید در  در این سن آنها احتمالاً نمی‌خوانند، بنابراین می‌دانند وقتی قرار است این کار را انجام دهند، فقط یک کار را در هر زمان انجام دهند، کودکان نمی‌توانند به یاد بیاورند که شما سه یا چهار چیز را می‌دانید، بنابراین اگر می‌خواهید  برو حمام کن سپس از آنها بخواه حمام کنند و سپس از آنها بخواه که دندان هایشان را مسواک بزنند و بعد به آنها بگوییم بیا برویم یک داستان بخوانیم و شروع به تشویق همدلی کنیم وقتی با هم برنامه ای را تماشا می کنید و به آنها توجه می کنید آن را متوقف کنند. به طور دوره‌ای و بگویید که می‌دانید فکر می‌کنید دورا چه احساسی داشت وقتی این اتفاق افتاد، آنها را تشویق کنید تا شروع به فکر کردن در مورد اینکه چگونه شخصیت‌های دیگر ممکن است احساس داشته باشند از داربست برای کمک به حل مسئله و کارآمدی مراحل داربست استفاده می‌کنند یا بخش‌هایی پیشنهادهایی را برای کارهایی که می‌توانند انجام دهند ارائه می‌دهند. پاسخ محدود است، بنابراین اگر می‌خواهید فرزندتان شروع به نحوه لباس پوشیدن خود کند، ممکن است به خوبی نگویید امروز چه لباسی می‌پوشید و به او اجازه دهید سلطنت آزادانه در کمد لباس داشته باشد، می‌توانید چهار لباس را روی تخت بچینید و بگویید کدام یک  یکی از این ها را دوست دارید امروز بپوشید و سپس به تدریج به آنها اجازه دهید انتخاب های بیشتری داشته باشند از نمایش هایی استفاده کنید مانند زمانی که به کودک آموزش می دهید بند کفش هایش را ببندد، می توانید از یک پوستر تصویری برای کارهایی که اول سوم و چهارم انجام می دهند استفاده کنید.  از شما حمایت کنید که در مورد طرح آنها صحبت کنید، شما می خواهید یک ساندویچ پنیر کبابی درست کنید که برای کودکان نوپا پیشرفته است، اما هر کاری که باید انجام دهید ابتدا باید نان را بیرون بیاورید. ببینید ما به کجا می رویم که ما فقط می خواهیم دستورالعمل های گام به گام را تشویق کنیم و برخی از چیزهایی که با این گروه سنی می توانید از داربست استفاده کنید، بستن بند کفش آنها و تمیز کردن اسباب بازی ها است و اگر سطل زباله دارید خیلی وقت ها بدانید که بچه ها ممکن است نخواهند همه چیز را به طور منظم کنار بگذارند، اما سطل هایی داشته باشند که بتوانند وسایل خود را در رنگ آمیزی دسته بندی کنند، می تواند وسوسه انگیز باشد که به بچه ها بگویید چه رنگی چیزی درست کنند یا مطمئن شوید که در صف می مانند یا می توانیم به آنها اطلاع دهیم شروع کنند.  به خودی خود رنگ آمیزی کنید و سپس به تدریج برای پازل ها پیشنهاد دهید، می دانید که ما همیشه پازل انجام می دادیم و من به خوبی پیش می روم که فکر می کنید چه چیزی در این نقطه قرار می گیرد درست در اینجا که فکر می کنید کدام یک از این قطعات ممکن است برای ساختن مناسب باشد. ناهار شما می توانید آن را با هم انجام دهید شما می توانید داربست چگونه با هم ناهار درست کنیم پختن کلوچه ما قبلا دوست داشتیم این کار را با هم انجام دهیم و بدیهی است که من همه کارها را با اجاق گاز داغ و همه چیز انجام می دادم به جز شما اندازه می گرفتم و او آن را می ریخت و او آن را مخلوط می‌کردیم و می‌توانیم با هم کار کنیم و بعد او می‌دانست کلوچه‌ها را با دستگاه‌های شیرینی‌پز درست می‌کند و سگ را در حال بازی با توپ می‌شویند همه این چیزها را می‌توان داربست کرد تا کودک بتواند این کارها را مستقل‌تر یاد بگیرد. صنعت و اولویت پایین یا مراحل صنعت و هویت من در چه چیزی خوب هستم و من کی هستم این زمان اکتشاف فیزیکی از نظر تفریحی از نظر آکادمیک و اجتماعی است بنابراین آنها کارهای زیادی انجام می دهند که زیاد از خانه دور هستند و آنها چیزهای جدید زیادی را امتحان می‌کنند و چیزهای جدید زیادی یاد می‌گیرند، اما برای بازگشت به آن پایگاه امن نیاز دارند، اما نیازهایشان در حال تغییر است، تفاوت‌هایی در رشد فیزیکی بین آن‌ها و همسالانشان وجود دارد که می‌تواند این احساس را در آنها ایجاد کند.  احساس می‌کنید به آنها تعلق ندارند، می‌دانید که اگر هنوز شروع به رشد نکرده‌اند یا سریع‌تر از بقیه رشد کرده‌اند، تمایل زیادی برای جا افتادن و تعلق داشتن و همچنین مستقل شدن بیشتر از آنچه به عنوان والدین با آن روبرو هستیم وجود دارد.  یا چالش‌هایی که با آن‌ها روبرو می‌شویم اجازه دادن به آن دلبستگی‌های ایمن با دیگران اجازه می‌دهند و مشکلی ندارند که وقتی مشکلی دارند به بهترین دوستشان مراجعه می‌کنند به جای اینکه به سراغ ما بیایند که در چند بار اول احساس می‌کنیم ویران‌کننده است، اما می‌دانیم که این چگونه آنها شروع به گسترش دلبستگی خود می کنند. تصمیم بگیریم که آنها چه می‌خواهند و چه چیزی برایشان مهم است، ما باید محدودیت‌ها و قوانین ثابتی را تعیین کنیم و حفظ کنیم، اما از منطق‌های منطقی استفاده کنیم و می‌خواهیم پاسخگو باشیم تا چقدر دیوانه هستند و چقدر فکر می‌کنند ما بی‌انصافی می‌کنیم و به آنها توضیح دهیم که چرا ما.  با وضع مجدد این قانون، ما همدلی می‌کنیم که تأیید می‌کنیم و دوباره به آنها کمک می‌کنیم تا یاد بگیرند که آن هورمون‌ها و احساسات واقعاً قدرتمند را تنظیم کنند، که ما نیاز داریم تا در مورد مسئولیت‌های بیشتر مذاکره کنیم تا اجازه دهیم آنها احساس امنیت کنند و آنها را بپذیرند.  احساس نمی کنیم از دست آنها عصبانی هستیم یا آنها نمی ترسند که با بزرگتر شدن آنها پشت کنیم، ما نیاز داریم که حتی در هنگام اختلاف نظر با درک اینکه آنها هستند، صادق و همدل باشیم. در سنی معین دیدگاه‌های خود را داشته باشیم و آنها را بپذیریم و آنها را همانطور که هستند دوست داشته باشیم، صرف نظر از این که آیا نظرات مشابهی داریم یا خیر، برای الگوبرداری از تنظیم هیجان و تحمل پریشانی و تمجید از آنها کمک می‌کنیم تا از آن جلوگیری کنند. آسیب‌پذیری‌ها، زیرا وقتی از این آسیب‌پذیری‌های آسیب‌پذیر جلوگیری می‌کنید، راحت‌تر می‌توانید با زندگی کنار بیایید و می‌توانید به رفتار درمانی دیالکتیکی نگاه کنید تا یک مشارکت هدفمند را حفظ کنید، بتوانید بنشینید و در مورد خوب بحث کنید، این چیزی است که باید اتفاق بیفتد.  و این چیزی است که شما می خواهید اتفاق بیفتد، من باید اتاق شما را تمیز کنید، شما می خواهید امشب به بازی فوتبال بروید، چگونه این وضعیت را به یک موقعیت قابل قبول برای دو طرف تبدیل کنیم و اطمینان حاصل کنیم که کودکان می دانند که کودکان می دانند که شما از نظر روحی حمایت می کنید.  زمانی که به نوجوانی می رسند، دیگر زمان زیادی را شخصاً آنجا نخواهند داشت، اما اینکه در قلب آنها بدانند که ما از لحاظ روحی آنجا هستیم و می توانیم آنجا باشیم، برای حفظ این وابستگی در دوران نوجوانی، کودکان به چیزهای مختلفی نیاز دارند. مراحل مختلف رشد به دلیل توانایی های شناختی و همچنین نیازهای روانی-اجتماعی آنها، کلید دلبستگی ایجاد محیطی است که در آن کودکان احساس امنیت کنند، مورد محبت قرار می گیرند و مراقبت های پذیرفته شده بدون قید و شرط، مخفف آن چیزی است که برای ایجاد دلبستگی ایمن باید انجام دهید و نشان دهنده ثبات در توجه به پیام ها و قوانین توجه به کودک به شیوه ای معنادار به آنها نیازی نیست تا زمانی که کیفیت پاسخگویی توجه برای کمک به کودکان در شناسایی احساسات و خود تنظیمی همدلی با احساسات و احساسات کودکان باشد.  دیدگاه‌هایی به منظور ایجاد یک محیط اعتباربخش و راه‌حل‌هایی که ابتدا توسط والدینی که در سنین پایین‌تر می‌شناسید و سپس توسط جوانان ایجاد می‌شوند تا به آنها کمک کنیم چگونه مشکلات را حل کنند، ما می‌خواهیم به آنها کمک کنیم تا حس انعطاف‌پذیری ایجاد کنند.  اما آگاهی که ما آن مکان امنی خواهیم بود که آنها بتوانند به آنجا برگردند