ما آنقدر می ترسیم که اجازه دهیم فرزندانمان به ذات خودشان رشد کنند که معتقدیم تنها راهی که می توانیم آنها را تربیت کنیم، استبداد سلطه عالی و کنترل است. داشتن این مهمان در دکتر صفالی افتخار و افتخار بزرگی است. باعث افتخار است که اینجا هستم، خدای من، احساس می کنم زمان بندی نمی تواند بهتر از این باشد، زیرا مدت طولانی کار شما را دنبال کرده ام، قبل از اینکه رکورد را به ثمر برسانیم، می گفتم که یک بار دیدم که شما در آن سخنرانی کلیدی دارید. کنفرانسی که در آن صحبت می‌کردم و فقط آن را دوست داشتم، و از آنجایی که قرار است چهار هفته دیگر از روزی که ضبط می‌کنیم بچه‌دار شوم، احساس می‌کنم که این چیزی که به تیمم می‌گویم خیلی عجیب است. اوه، ما باید دکتر شفالی را در پادکست بیاوریم، آنها مثل این هستند که تیم او به تازگی تماس گرفته است.  کمکت کنم می توانم ببینم که می دانی من تماشا می کنم اوه من یک برادرزاده دارم که الان 14 ماهه یا 15 ماهه است و او را تماشا می کنم و در واقع چیزهایی را که برای من پیش می آید مشاهده می کنم که می خواهم او کارها را به روشی خاص انجام دهد.  واقعاً چنین آموزش دیده است و او حتی بچه من نیست، بنابراین بله، من کنجکاو هستم، می دانم که شما یک کتاب جدید دارید که به تازگی منتشر شده است به نام نقشه والدین در آنجا وجود دارد و با آشنایی با کارهای قبلی شما می دانم که  این یک چیز ضروری است، بنابراین می توانید کمی در مورد چیزی که باعث شد شما بنویسید به ما بگویید، شاید به من بیاموزد همانطور که ما این کار را انجام می دهیم مطمئناً بنابراین فقط برای ارائه کمی پس زمینه به مردم، همه ما با چیزی که من آن را پارادایم سنتی والدین می نامم بزرگ شده ایم.  و آنچه من آموزش می دهم پارادایم فرزندپروری آگاهانه است و آنها بسیار متفاوت هستند، بنابراین پارادایم سنتی فرزندپروری به طور خلاصه بر برتری والدین تمرکز دارد، کنترل والدین، سلطه والدین و از طریق ترس از شرم سرزنش مجازات گناه همه روش هایی که ما بزرگ شده ایم، به والدین می گوید که آنها دارند.  وظیفه بزرگ کردن این انسان های مافوق صوت کامل و این فقط در یک کلام است و آن مکان فشار فوق العاده ای بر والدین است که حضور قدرتمند و فشار زیادی بر روی بچه هایی که احساس می کنند باید خودشان را به والدین منتقل کنند. انتظارات زمانی که من پدر و مادر شدم و صادقانه وارد پارادایم فرزندپروری شدم، همانطور که فکر می‌کردم باید پدر و مادر باشم که مبتنی بر پارادایم سنتی والدین بود و هر چه بیشتر سعی می‌کردم فرزندم را کنترل کنم، بیشتر ارتباطمان را قطع می‌کردیم.  آشفتگی و هرج و مرج ایجاد کردم و من نمی دانستم چه کار اشتباهی انجام می دهم، من فقط فیلمنامه را دنبال می کردم اگر بچه کار اشتباهی انجام می داد، سر بچه فریاد می زنید اگر بچه چیزی را برداشت که قرار نیست شما او را تنبیه کنید. فقط فیلمنامه را دنبال می‌کردم اما کار نمی‌کرد و نه تنها کار نمی‌کرد، من احساس بدبختی می‌کردم، احساس می‌کردم غرق شده‌ام، احساس شکست می‌کردم و سپس Epiphany را دیدم که فهمیدم واقعاً از نفس و هیچ‌کس پدر و مادر می‌کنم.  در مورد آن صحبت می‌کردیم، هیچ‌کس به ما والدین یاد نمی‌داد که شما در واقع با این فانتزی‌های سختگیرانه وارد پارادایم فرزندپروری می‌شوید که چگونه باید باشد و ما این فیلم‌ها را بازی می‌کنیم و از بچه‌هایمان انتظار داریم با فیلمنامه‌ای که ما داریم، بازیگر و بازیگر باشند.  به آنها بدهیم و وقتی آنها فیلمنامه را تغییر دهند ما عصبانی می شویم و فکر می کنیم حق داریم عصبانی شویم، اشکالی ندارد و بعد ما این چیزی را داریم که به آن نظم و انضباط والدین می گویند که در آن کنترل بدون مجوز و بدون مجوز روی فرزندانمان داریم، منظورم واقعاً و ما می توانیم  توهین آمیز باش من گاهی اوقات با بچه ام بدرفتاری کرده ام چون فکر می کردم این کاری است که باید انجام دهم و به همین دلیل وقتی نفسم را دیدم رک و پوست کنده وحشت کردم و اوه خیلی متواضع تو اینجوری هستی که این چه چیزی است این از کجا آمد و من مدیتیشن کننده بودم. من دانشجوی روانشناسی بودم و هنوز هم این منیت بزرگ را داشتم زیرا انتظار ندارید در سفر والدینی بیاید زیرا ما فکر می کنیم که اوه چون بچه ای را که می روید دوست دارید  برای تبرئه شدن از شما خطای انسانی را می دانید اما این درست نیست شما در واقع بیشتر خطای انسانی هستید زیرا فکر می کنید مالک این کودکان هستید بنابراین می دانید که آنها بدن شما را خراب کرده اند به خصوص اگر مادر باشید حساب بانکی شما را خراب می کنند. آنها زندگی جنسی شما را خراب می کنند، بنابراین نتیجه این است که آنها باید کامل باشند و سپس وقتی آنها کامل نیستند که به شدت عصبانی می شوید و از آنها رنجش می گیرید، می دانید و همه این احساسات در شما شروع می شود و احساس گناه می کنید.  اما من اینجا هستم تا به والدین بگویم که این طبیعی است که به دلایلی مطرح می شود و به همین دلیل است که من نقل قول بی نقل قولی از فرزندپروری آگاهانه ایجاد می کنم که اساساً به والدین می گوید که تمرکز آنها باید روی تکامل و تربیت والدین باشد.  چون شما جایی هستید که مشکل از آنجا شروع می شود و شما جایی هستید که اکنون راه حل پیدا می شود، شما عامل همه مشکلات فرزندتان نیستید، اما شما تأثیر زیادی دارید و اگر می خواهید سفر آرام بهتری در تربیت فرزندان خود داشته باشید  برای شروع خوب با تو که به نظر دعوت بزرگی است، می‌دانی وقتی به بزرگ شدن و بچه بودن فکر می‌کنم و در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 بزرگ شدم و تازه تشخیص می‌دهی که می‌دانی کتک زدن طبیعی است، یادم می‌آید در مدرسه تو  عادت داشتم تو را به دفتر مدیر بروی و می‌توانستی بند را بگیری، مانند روشی که ما بچه‌ها را در آن زمان تنبیه می‌کنیم، که فکر می‌کنم هنوز در بسیاری از جاها رایج است. به خدا فرزندم چیزهای زیادی برای یاد دادن به من در مورد محدودیت های عاطفی و کمبود ظرفیت من دارد، فرض کنیم این یک جهش بزرگ به نظر می رسد مانند یک فرد معمولی که شاید حتی به این چیزهایی که فرزندشان فکر نمی کند.  ممکن است معلم آنها باشید یا فقط به عنوان یک والدین آگاه باشید که شما در واقع آنها را کنترل می کنید، در واقع برعکس کاری است که باید انجام دهید، بنابراین من شبیه پارادایم دیگر هستم بله بله، من در مورد آن صحبت خواهم کرد.  فقط برای هشدار دادن به شنوندگان شما، اگر ما به آنها نگوییم چه می‌خواهم بگویم، این پادکست را خاموش می‌کنند، زیرا من در مورد ضد کنترل صحبت می‌کنم، آنها آن را به معنای سهل انگاری سهل‌انگیز می‌دانند. می گوییم سهل انگاری منصفانه که مخالف کنترل نیست، مخالف کنترل چیزی است که من در مورد آن صحبت می کنم که اتصال ارتباط سنگ بنای فرزندپروری آگاهانه است، اما چه ارتباطی با آنچه ارتباط آن با کل ذات فرزندمان و دلیلی که ممکن است پیدا کنیم.  این توهین آمیز که برخی از والدین ممکن است این را خاموش یا خاموش کنند به این دلیل است که ما به خاطر ذات خود افتخاری نداشتیم، ما F را از زمانی که بزرگ شدیم کنترل خواهیم کرد، بنابراین به طور خودکار معتقدیم که این راهی برای تربیت فرزندان است زیرا پارادایم قدیمی  همه چیز در مورد شکستن روحیه کودک شما می دانید که با آنها مانند یک بوم خالی رفتار کنید و اگر آنها با یک اسانس ظاهر شدند فقط آن را بشکنید و آنها را به آنچه نیاز دارید بسازید، بسیار ساده است و هر چه اجبار بیشتر، دستکاری بیشتر، سوء استفاده بیشتر، بیشتر  قدرت بنابراین این رویکرد مردم را می ترساند زیرا آنها آن را به معنای مطلق می دانند شما می دانید هرج و مرج و آنارشی اوه خدای من نه یک مدل کاملاً جدید وجود دارد که به آن اتصال می گویند و من در این کتاب به آن آموزش می دهم در 20 مرحله است که آن را به سه مرحله تقسیم می کنم  می‌دانید که نقطه اصلی تربیت آگاهانه آگاهی از این است که نفس ما بر زمین حکمرانی می‌کند و این منیت از ترس عمل می‌کند، ما آنقدر می‌ترسیم که اجازه دهیم فرزندانمان به سرنوشت خودشان تبدیل شوند یا به ذات خودشان تبدیل شوند.  ما بر این باوریم که تنها راهی که می‌توانیم آنها را ارتقا دهیم، استبداد و کنترل سلطه‌ی عالی است، بنابراین ما این یا یا مدل را در سر خود ایجاد کرده‌ایم و راه دیگری نمی‌بینیم و این چیزی است که من در این نقشه پیشنهاد می‌کنم.  کتابچه راهنمای کاربر و اگر آن را دنبال کنید، نه تنها یاد خواهید گرفت که به ذات فرزندان خود وصل شوید، بلکه به ذات خود متصل شوید، بنابراین جوهر کودک چیست، جوهر کودک این آگاهی است که هر یک از ما انسان ها با خلق و خوی همراه هستیم که شما دارید می روید.  از اینکه فرزندتان چقدر شخصیتی دارد شوکه شوید، این موجودات کوچک بی‌حساب نیستند، آنها با شخصیت‌های سنگین می‌آیند، اما شخصیت آنها اطلاعاتی است و با شما و شما تعامل می‌کنند و با همدیگر چیزی را خلق می‌کنند که به عنوان آنها شناخته می‌شود. خلق و خوی درست خلق و خوی آنها هجوم اطلاعات است، اما آنها با یک اسانس می آیند، بنابراین برخی از کودکان به طور طبیعی خجالتی هستند، برخی درون گرا برخی برون گرا هستند برخی واقعا تحریک پذیر هستند، برخی رویاپرداز هستند و من در مورد همه این اسانس های مختلف در کتابم صحبت می کنم و به والدین آموزش می دهم که اگر  شما به فرزندتان اجازه می دهید در ذات خود شکوفا شود و در عوض او را از ذات خود به فیلم خود پیوند دهید، در واقع انعطاف پذیری و توانمندی ایجاد می کنید و من به والدین یاد می دهم که به هر ذات نگاه کنند، حتی اگر یک جوهر خجالتی یا یک جوهر آرام باشد، می دانید اینها ویژگی هایی هستند که در فرهنگ امروزی مورد تشویق قرار نمی گیرند، اگر به آن ذات به عنوان یک ابرقدرت نگاه کنید، به فرزندان خود می آموزید که واقعاً احساس شایستگی و خودگردانی کنند که آنها خوب هستند، حال آنها خوب است، آیا وقتی می گویید کمک به خود می توانید از آن استفاده کنید.  همچنین باید آنها را تا جایی که ممکن است بیان کنند دوست دارند به آنها کمک کنند تا در رشد خود و شخصیتشان شکوفا شوند و من تصور می کنم گاهی اوقات شخصیت آنها با لبه های شخصیت ما برخورد می کند و شما به طور رسمی این را می گویید.  ما سعی می کنیم آن را کنترل کنیم یا آن را از بین ببریم، اما اینگونه است که من در واقع روی لبه های خود رشد می کنم همانطور که آنها روی لبه های خود رشد می کنند، درست است که هر بار که توسط فرزندانمان تحریک می شویم این به خودی خود این نیست که آنها آزاردهنده یا ناامید کننده هستند زیرا آنها هستند. پیروی نکردن از آنچه که اکنون باید ایده آل ما باشد، یک والدین می توانند به راحتی بگویند آه آیا می گویید دکتر ارزش این را دارد که اگر فرزند من بچه پر سر و صدا و پرهیاهو است اما باید به کلیسا برود، آیا باید به او اجازه بدهم که پر سر و صدا و پرهیاهو باشد.  این سؤالات ساده را طوری دریافت کنید که گویی این بدان معناست که شما فقط باید تمام ظاهر درستی را کنار بگذارید و آنچه من می گویم این است که نه اگر به آنها اجازه دهید فضایی که هستند در محدوده و اجازه خانه شما باشند، نه.  وقتی بیرون می‌روند و قوانینی وجود دارد که باید از آن پیروی کنند، از آن پیروی می‌کنند زیرا می‌دانند که این فقط برای آن لحظه از زمان است، اما کسی که من به عنوان یک انسان هستم هنوز توسط والدینم دیده می‌شود و مورد احترام و تایید قرار می‌گیرد وای چه زیباست.  تغییر می کند و تقریباً به نظر می رسد که اگر در کودکی متوجه این موضوع نشده باشیم، می دانید که ما در نهایت به عنوان بزرگسال در رابطه به دنبال آن هستیم و اگر هنوز نفهمیده ایم که چگونه دوباره به آن دسترسی داشته باشیم، بخش دیگری از زندگی ما را دعوت می کند.  برای دسترسی به آن، جایی است که شما می گویید می توانید جوهر آنها را کشف کنید و کمک کنید تا به طور کامل بیان شود، اما در عین حال کشف کنید که شاید خودتان، خدای من، هر محرکی که با فرزندتان تجربه می کنید، به معنای واقعی کلمه صدها بار چیزی است.  در درون شما که برانگیخته شده است و معمولاً به دردهایی مرتبط است که در دوران کودکی خود تجربه می کنید، مانند فرمول است، بنابراین اگر توسط فرزندتان تحریک می شوید، فقط به یاد داشته باشید که این کودک شما نیست، چیزی در درون شما است که ناامیدی عمیقی را برانگیخته است.  درماندگی در شما که در دوران کودکی شما را به یاد چیزی می اندازد و کنترل ندارید و بنابراین واکنش نشان می دهید زیرا فکر می کنید یا ما به عنوان والدین فکر می کنیم که با این شخص می توانیم کنترل داشته باشیم اما زیبایی این سفر به ما نشان می دهد که داریم.  تسلیم کردن این ایده عتیقه به کنترل و جایگزینی آن با حضور ارتباط هماهنگی و به رسمیت شناختن عمیق حقوق حاکمیتی فرزندانمان، به نظر می رسد این نیز کاملاً تغییری از روشی است که چون می دانید ما در مورد عشق بی قید و شرط صحبت می کنیم، بلاه بلا. بسیار مشروط و مشروط است، می‌دانید همانطور که اشاره کردید، به نظر می‌رسد با والدین این موضوع بسیار زیاد است، مانند این است که اگر قوانین را رعایت کنید، اگر رعایت کنید، بسیار مشروط است. من می خواهم چه باشی یا چیزهایی را دوست داری که من دوست دارم دوست داشته باشی یا می دانی که گفتن آه دیده می شود شنیده نمی شود اگر همه آن قوانین را رعایت کنی پس دوستت دارم اما اگر اینطور نیست یعنی شاید من نخواهم  مثل من آن را پس می گیرم که بسیار بچه گانه است اما درست است و والدین واقعاً ناراحت خواهند شد زیرا شما گفتید که چون والدین دوست دارند خود را بی قید و شرط ترین موجودات روی زمین معرفی کنند زیرا از دستکاری آنها آگاه نیستند ، آگاه نیستند.  از اینکه از فرزندانشان برای برآورده کردن خیالات خود استفاده می کنند، معتقدند این حق آنهاست که این کار را با موجودی دیگر انجام دهند، بنابراین بسیار تحریک کننده و تحریک کننده است که به والدین گفته شود که شما مشروط به فرزندان خود عشق می ورزی، می دانید که این فقط نفس والدین است که  نمی خواهد ببیند که چگونه عشق آنها به شدت بسته شده است و سرمست از گرسنگی مالکیت و کنترل قدرت است، فقط می تواند با این ایده روبرو شود که ماشه صد در صد در شما چیزی است، منظور من این است که من در حال حرکت هستم  از نظر رابطه ای که شما با همسرم می دانید، من می دانم و آگاهانه آگاه هستم که این اتفاق خواهد افتاد، اما من همچنین دوست دارم که خدایا محرک های بیشتری مانند چیزهایی که باید حفاری کنم، شما می دانید و من در مورد آن هیجان زده هستم، اما همچنین من.  مثل خدا لعنتی مثل اینکه کار هیچ وقت انجام نشده میدونی که این موجود جدید قراره بیاد آره تو نمیدونی با بزرگسال دیگه ای که انتظار داری تحریک بشه و با بزرگسال دیگه حداقل می تونی توجیهش کنی که میدونی  پدر و مادر مثل مادرشوهرت به هم ریخته اند آقا 50 50 درست است شما می توانید از نظر شناختی خیلی از آن ها را توجیه کنید اما با فرزندتان شما پدر و مادر خونینی هستید مثل این که پدر و مادر شما چه کسی هستند.  و آنها مثل خدای من در آینه نگاه کن این قسمت پادکست تا حدی توسط organifi برای شما آورده شده است یکی از محصولات مورد علاقه من از organifi شکلات طلایی آنها است و به صورت فصلی بیرون می آید بنابراین در فصل است و آن چیزی است که یک شکلات داغ فوق‌العاده‌ای که بسیار سالم است که می‌توانید آن را هر روز بنوشید و احتمالاً باید 10 غذای فوق‌العاده داشته باشد که برای استراحت و آرامش ایده‌آل هستند، بنابراین خوردن آن در شب عالی است برای جایگزینی دسر. شکر و من فکر می کنم این یک چیز در مورد شکلات داغ یا هر یا کاکائو داغ است، مثلاً نمی خواهیم آن را به بچه هایمان بدهیم یا همیشه آن را بنوشیم، زیرا آنقدر مملو از شکر است که به طور متوسط ​​یک نفر 200 کالری دارد، 6 گرم چربی و  25 گرم شکر، بنابراین شکلات طلایی ارگانیفی فقط 23 کالری کمتر از 2 گرم چربی و یک گرم شکر دارد. دو نقطه شیرین و از استراحت شبانه بهتری پشتیبانی می کند، بنابراین می توانید سرحال از خواب بیدار شوید، بنابراین اگر این چیزی شبیه چیزی است که قطعاً می خواهید امتحان کنید و باید امتحان کنید، به سایت organifi.com createthelove بروید و 20 تخفیف در سراسر ایستگاه پس انداز خواهید کرد، به طوری که این کار بسیار مهم است.  اسلش i.com ایجاد عشق برای بیست درصد تخفیف این چیزها کاملاً خوشمزه است و همه محصولات آنها را من کاملاً دوست دارم، بنابراین اگر شما هم آب سبزی نخورده اید، این یک راه عالی برای دریافت نه خیلی شیرین از یک آب میوه سبز است.  شما فقط می گیرید و دوباره با آب مخلوط می کنید، بسیار آسان مانند طلای شکلاتی، اما در اینجا فرصتی زیبا است که برنامه فرصتی غیرقابل ارزیابی است تا از آن برای تکامل معنوی خود استفاده کنید و اگر از غرور خود که ندارید آن را پشت سر بگذارید.  بدانید چگونه می‌توانید یک نفس داشته باشید و متوجه می‌شوید که خیلی این کار را انجام می‌دهید و توهم خود را که بی‌عیب هستید و کامل هستید کنار می‌گذارید، در این صورت می‌توانید در این فرآیند رشد کنید، اما بیشتر ما احساس گناه می‌کنیم.  وقتی آن نفس ظاهر می شود زیرا ما برای آن آماده نیستیم و نمی دانیم چگونه از آن به عنوان یک عامل معنوی تغییر استفاده کنیم، بنابراین وقتی ظاهر شد نمی دانیم با آن چه کنیم، بنابراین فقط در احساس گناه غرق می شویم.  و شرمنده و یا واقعا عصبانی می شویم و حتی بیشتر از فرزندمان کنترل می کنیم، ما فکر می کنیم آه اگر بیشتر فریاد بزنم اگر بیشتر به او رشوه بدهم اگر بیشتر به او فشار بیاورم، شاید پس از آن دست از تحریک شدن بردارم درست به ما گفته نشده است  که ما باید به درون خود نگاه کنیم و این همان چیزی است که کتاب من نقشه فرزندپروری به والدین می آموزد که گام به گام به آنها آموزش می دهد. به عنوان فرصتی از خود بپرسید که این در مورد درد من چه می‌گوید، مثلاً این درد از کجا می‌آید و خودتان را بررسی کنید و سپس آنقدر در معرض رشد قرار خواهید گرفت که می‌توانید از آن در همه روابط خود نه فقط با خودتان استفاده کنید.  بچه میدونی من به طور رسمی فکر می کنم فقط بر اساس چیزی که شما می گویید تغییر خواهد کرد، اما من به طور رسمی می گفتم که اصطکاک رابطه ای مانند اصطکاک رابطه عاشقانه و فرض کنید شکستن قلب احتمالاً بهترین وسیله برای تغییر است زیرا عشق چیزی است که همه ما آن را مرتب می کنیم.  از آرزوی پیشرفت به بهترین شکل ممکن و داشتن یک رابطه عالی و من هنوز هم فکر می کنم این درست است، اگرچه با صحبت شما فکر می کنم که رابطه با یک کودک احتمالاً به همان اندازه قوی است اگر از نظر تمایل ما قوی تر نباشد. برای التیام چیزهایی که پیش می آید می دانید چون ما به آنها نگاه می کنیم و من مطمئن هستم که در حالت غیر تحریکی به آنها نگاه می کنیم و فکر می کنیم خدایا من این انسان را ساخته ام و من در قبال این انسان مسئولیت دارم. شاید همیشه این درست نباشد، اما فکر می‌کنم در سطحی عمیق‌تر عمیق‌تر است، وقتی نفس در راه نیست، این احساس وجود دارد که چگونه می‌توانم نسخه درهم و برهم خودم برای این موجود کوچک باشم، می‌دانی که من این بحث را دارم. زمانی که شریک صمیمی شما باشد یا فرزندتان، به شما می گویم که چرا فکر می کنم کودک است و شما می توانید با شما مخالفت کنید، شما نمی توانید فعلاً صحبت کنید، وقتی این را داشته باشید، به شما می گویم بله و نه  حتی سال اولی که در سال اول خیلی بامزه هستند و تکان نمی‌خورند جایی که شما آنها را رها می‌کنید، جایی است که می‌مانند، بنابراین تا زمانی که به سراغشان نروند واقعاً تحریک نخواهید شد، به همین دلیل است که ما آنها را دو نفر وحشتناک می‌نامیم.  قبلاً به آنها برچسب دو نفره وحشتناک زده‌ام، بنابراین به شما می‌گویم که چرا فکر می‌کنم بچه‌ها به خاطر گفته‌های شما هستند که فکر می‌کنیم آنها از ما هستند، بنابراین آنها از نسل مستقیم میراث ما هستند و این چیزی است که ما به نمایش می‌گذاریم.  ترک را پشت سر بگذاریم پس بهتر است آن را خوب کنیم تا آنها بهتر ظاهر شوند. دلیل دوم این است که این یک حبس ابد است، اشکالی ندارد، مثل این است که از لحظه به دنیا آمدن آنها تا زمانی که همه ما زندگی می کنیم. ما 24 7 ما هیچ فراری نداریم، واقعاً این است، اما فرزندان من کتابی دارند به نام «حکمت بدون فرار»، شما نمی‌توانید از این کتاب فرار کنید، همانطور که باید از لحظه تولد مسئولیت خلق مشترک خود را بپذیرید. بنابراین همانطور که گفتم هیچ مادرشوهری نیست که سرزنش کند، این شما هستید، این شما هستید، بنابراین حکمت No Escape در واقع این فرصت بی‌امان را به ما می‌دهد تا به درستی در آینه نگاه کنیم و به بررسی نحوه تربیت آنها ادامه دهیم و  آن‌ها خیلی بی‌دفاع هستند و آنقدر به شما وابسته‌اند، فقط به این دلیل که مارک خود را به شدت بالا می‌برد.  مامان، من نمی‌خواهم امروز به یوتا بروم یا نمی‌خواهم به نیویورک بروم، انگار نه، درست با من می‌آیید، بنابراین چون ما این کنترل را داریم چون قوی‌تر و مسن‌تر هستیم و از نظر بدنی بیشتر.  قوی ما می توانیم به راحتی اجازه دهیم که شما می دانید به یک سلطه روانی تبدیل می شود، بنابراین ما باید واقعاً خودمان را تحت کنترل قرار دهیم و واقعاً در حضور هماهنگی ظاهر شویم و فرافکنی وحشیانه را پیش بینی نکنیم، مثل اینکه شما نمی دانید که فکر می کنید ممکن است به شریک زندگی خود فکر کنید.  ببین چقدر روی کیکت می نویسی وحشی است چون چون نمی توانند درست از خودشان دفاع کنند پس دو سال اول مثل نه خیلی درست هستی نه این را دوست نداری این را دوست داری ما فقط اینها را می پوشیم  لباس‌ها چون باید برای آنها انتخاب کنیم، این همه خودمان است، مثل اینکه لباس‌هایشان را می‌خریم، به آنها می‌گوییم چه کار کنند، آنها را برای فعالیت می‌بریم، همه اینها تا حد زیادی توسط ما دیکته می‌شود، بنابراین باید حواسمان باشد، یعنی هیچ راه فراری نیست.  آن درجه از کنترل زمانی که آنها جوان هستند، اما بیایید آن را به روشی آگاهانه انجام دهیم، جایی که ما سعی می کنیم با ذات آنها هماهنگ شویم، سعی می کنیم آن را با ذات آنها مطابقت دهیم و سعی می کنیم تا حد امکان نفس خود را بررسی کنیم، بله متوجه شدم  با اوم چندتایی که میخواستم باهاش ​​بازی کنم و اون مثل نه من مثل نه یعنی چی نه یعنی نه تو بچه ای انگار که قراره بخوای همیشه بازی کنی و عمو مارک میخواد  برای نواختن به این صورت که بیا برویم، قبل از اینکه رکورد بزنیم، به شما می‌گفتم که در جایی که با این خانه مزرعه بازی می‌کردیم، این تجربه بسیار جالب را با او داشتم و شکل‌های کوچکی داشت که شما مانند گوسفند یا کشاورز یا گاو و او را در آن قرار می‌دهید.  فقط بله فکر می کنم هر بار حدود 14 ماه بود و بنابراین او فقط خانه مزرعه را می گرفت و همه آنها را بیرون می ریخت و بعد من او را تماشا می کردم و او مانند گاو را می گرفت و به سوراخ خوک می رفت و این کار را می کرد. و خودم را دیدم که نه این درست نیست و خودم را گرفتم چون بودم شاگرد کار شما بودم و انگار دارم سعی می کنم او را وادار کنم که این کار را درست انجام دهد اما او وجود ندارد  درست یا غلط، مثل اینکه او درست انجامش می دهد و من این لحظه را داشتم که در واقع آنچه شما گفتید را داشتم که قبلاً آن را بیان نکردم، اما آنچه در مورد آن گفتید باعث ایجاد درد می شود و اکنون همانطور که گفتید من این بازتاب را داشتم.  مثلاً وقتی که من فقط سعی می‌کردم در جریان باشم، وقتی که فقط با دنیا بازی می‌کردم، کسی جایی برای من درست و نادرست کرده است، بنابراین ما جریان را قطع کردیم و سعی می‌کنیم امتیازات کوچک من را بالا ببریم.  تلاش برای بزرگ کردن بزرگسالان مافوق صوت است، اما دوران کودکی مرحله ضروری خود مقدس در زندگی است، به عبارت ساده این به این معنی است که کودکان باید کودکان بازی کنند کودکان غیرمنطقی هستند کودکان در حالت رویایی هستند کودکان تخیلی هستند کودکان به ارتباط نیاز دارند کودکان به حضور شما نیاز دارند کودکان به ایمنی نیاز دارند. بنابراین بیرون بردن آنها از آن دوران کودکی واقعاً پایه و اساس آنها را مخدوش می کند و همانطور که آنها بزرگتر می شوند، مطمئناً می توانید بدانید که واقعیت بزرگسالان بیشتری را مداخله می کنید، اما آن شش سال اول واقعاً در مورد هماهنگی حضور در ارتباط است و به بچه ها اجازه می دهد آزمایش کنند که چه کسی است. آنها هستند و سپس شما می توانید شروع به معرفی واقعیات واقعی نقل قول-بی نقل قول بیشتری کنید که می دانید، اما والدین سریعاً اسلحه ای را که می دانید از دو سالگی می پرند، ما می خواهیم آنها بزرگسالان کوچکی باشند، زیرا ما بسیار می ترسیم که به آنها فکر کنیم.  همه انواع ترس ها از آینده و اوه چون ما هجوم زیادی از مقایسه داریم در حال حاضر دائماً فرزندمان را با بچه های دیگر مقایسه می کنیم و رفتار خودمان را به عنوان پدر و مادر با والدین دیگر مقایسه می کنیم. مادران در زمین بازی مدام خود را با من مقایسه می کنند و من را با آنها مقایسه می کنند. شما می دانید که ما واقعاً با مقایسه کردن به جای اینکه بفهمیم هر بچه جدول زمانی خاص خود را دارد و اطلاعات آنها را دارد، ما واقعاً ذهن یکدیگر را به هم می زنیم. درونگرا برونگرا چون همه چیز در جریان است اما آنها یک ذات دارند اما به این معنی نیست که از نظر اپی ژنتیکی دگرگون نخواهند شد بلکه با رشد خود و سطح بلوغ خود ارتباط متقابل خواهند داشت و بنابراین همه چیز اطلاعات است پس فقط بیایید تماشا کنیم بیایید ببینیم  رعایت کنید اجازه بدهید و ما آنقدر از درست و نادرست و خوب و بد و قوانین می ترسیم که واقعاً فرزندانمان را از آن مرحله جادویی خارج می کنیم.  مجبور نیستید دیوانه شوید با رنگ جدول زمانی کاملی که روی یخچال کدگذاری شده است و فرزندتان فقط سه سال دارد. بسیاری از مردم که گوش می‌دهند، آن دوران کودکی را سپری نکرده‌اند، مثل اینکه شاید مجبور شده‌اند در سن سه و چهار پنج سالگی بزرگ‌تر شوند و مراقب والدین باشند، مراقب خواهر و برادرهای کوچک‌تر باشند، می‌دانی که آنها هماهنگی را دریافت نکرده‌اند. چیزهایی که ما در مورد آن صحبت می کنیم که چگونه در الگوی فرزندپروری و و در ایگو ظاهر می شود، بنابراین شاید اگر بتوانیم ایگو و ظاهر آن را شناسایی کنیم و سپس وقتی آنها در حال تربیت و ایجاد فضا برای چیزی هستند که هرگز چیزی را ندارند.  ظاهر شدن مثل حدس زدن من حتی وقتی آنها در حال گوش دادن هستند که مطمئن هستم شما می دانید که من نیز تجربه می کنم دقیقاً مانند صبر کردن است که خوب بود شما می دانید که عالی بوده است امم، بله من هستم  کنجکاو هستم که در مورد چه فکری می کنید که خدای من آنقدر چیزها به میان می آید که ما برای ارتباط با نیازهای برآورده نشده خود آماده نیستیم. رها کردن من، بچه من را طرد می کند، من پدر و مادر خوبی نیستم، اما این بچه نیست که شما را رد می کند، خاطره ای است که برای شما به وجود می آید، اوه که بسیار آشناست و شما آن را روی کودک قرار می دهید، بنابراین در کتاب من نقشه والدین مرحله دوم همه چیز در مورد شناخت الگوهای ایگوی شماست و من پنج الگوی خود را شناسایی می کنم و بر اساس سبک زندگی خود که چگونه بزرگ شده ایم، اکثر ما در یکی دو مورد از این شیارها قرار می گیریم، بنابراین اگر سریع عصبانی می شوید، الگوی خود را دارید. والد جنگنده اگر به سرعت مضطرب می شوید، معمولاً الگوی نفس والد تثبیت کننده را دارید، اگر به سرعت به دنبال جلب توجه هستید و می خواهید دیده شوید، پس شما همان چیزی خواهید بود که من آن را والد فینا می نامم، اوه که شبیه آن نمونه اولیه است.  مامان صحنه یا پدر ورزشکار یا والدین مسابقه اگر مستعد پرهیز از احساسات بزرگ هستید همان چیزی خواهید بود که من آن را والد فریزا می نامم و اگر رها شده اید یا خودتان را رها کرده اند، والد پرخاشگر را به دست خواهید گرفت و البته همه ما هستیم. smorgasbord از بسیاری از این نوع ها اما ما به طور پیش فرض به یکی دو مورد از آنها می پردازیم و دلیل اینکه چرا مرور این نوع ها جالب است و من زیرمجموعه هایی دارم فقط برای اینکه برای والدین آسان و روشن شود که هی شما غیرعادی نیستید شما یک  الگوی همه ما الگوهایی داریم آیا می‌توانیم لطفاً به آرامی با شفقت به خود الگوی خود را در اختیار داشته باشیم و سپس سعی کنیم از الگو خارج شویم و شکستن یک الگو نیست و انجام شده مانند یک تمرین مداوم است و اولین قدم است که ضروری‌ترین قدم است. آگاهی عمیق در Epiphany و مسئولیت پذیری است که هی من در یک حلقه ناکارآمد با خودم با روابطم با فرزندم گیر کرده ام و این واقعاً به فرزندم آسیب می رساند.  همانطور که شما گفتید من از قبل به این فکر می کردم که چقدر هیجان زده بودم که یک پدر ورزش باشم که می دانم که می دانم که این چارچوب باریکی را نیز قرار می دهد که آنها باید ورزش را دوست داشته باشند، بله می دانید که خودتان را درست تنظیم می کنید، بنابراین فقط آگاه باشید  شاید آشکار شود، اما حواستان باشد، می دانید که من یک بار در هواپیما با پدر یک بچه شش ماهه که به معنای واقعی کلمه در دامان بود بودم و او گفت اوه بچه من، می دانی چه زمانی بسکتبال بازی می کنیم یا من  مثلا سلام کی ما بسکتبال بازی می کنیم و او مثل اینکه شما می دانید وقتی بچه من بزرگ می شود اوه ما یک خانواده بسکتبال هستیم ما همه بسکتبال بازی می کنیم بنابراین او قبلاً پیش بینی کرده بود که این آینده او خواهد بود پس ببین حالا اگر آینده تو این است چطور ؟  قرار است بچه را به درستی به این کار هدایت کنید، اما ممکن است درست کار کند، شاید بچه شما بسکتبال را دوست داشته باشد، اما شما خودتان را برای ناامیدی آماده می کنید، اگر بچه ورزشکار نیست و هماهنگ نیست، حالا بسکتبال را دوست ندارد، چیزی که اکنون شما راه اندازی کرده اید.  پویایی که در آن شما ناامید هستید، سپس فرزندتان احساس می کند که مسئول ناامیدی شماست، بنابراین بهترین کار این است که خودتان را آماده نکنید یا حداقل حواستان باشد، اوه می دانید که بیشتر مادران دوست دارند فرزندشان در بالرین و بالرین باشد. ما این انتظارات اولیه را در مورد دختر بچه داریم و تمام چیزی که من می گویم این است که خیلی از آنها آگاه باشید زیرا می خواهید صبر کنید و ببینید بچه شما چگونه شکل می گیرد و به آنها اجازه می دهید صدایی داشته باشند که به آنها اجازه می دهد با کسانی که هستند ارتباط برقرار کنند. بدانید چه کسی آنجاست و بعد چه می شود اگر بسکتبال بازی کند و تمام این آخر هفته ها سرمایه گذاری کنید و آنها را در تیم سفر برده باشید و به کشورهای خارجی رفته باشید، اما درست زمانی که آنها می خواهند بورسیه ورزشی بگیرند. برای دانشگاه آن را رها می کنند، انگار من از آن متنفرم و این اتفاق برای یکی از مشتریان من افتاد و او اصلاح شد، او شبیه بود، اما تمام زندگی من به عنوان مادر بسکتبال شناخته شده است، حالا من چه کسی خواهم بود  پس فقط مراقب باش که بدانی چون بچه ات عروسک خیمه شب بازی شما نیست بچه شما اینجا نیست تا نیاز شما را درست برآورده کند و من به این فکر می کنم که چند نفر را می شناسم که پدر و مادرشان اینگونه هستند، این کاری است که شما انجام خواهید داد یا خواهید گرفت. در مورد تجارت خانوادگی یا ما یک خانواده نظامی هستیم، ما یک خانواده ورزشی هستیم، هر چه که باشد طرفدار تئاتر هستیم و جالب است زیرا وقتی این روح کوچک واقعاً شبیه هیچ است که فکر می کنم حداقل فضای بیشتری برای آن وجود دارد.  که این روزها حتی یک مکالمه است، اما می توان احساس کرد که من تصور می کنم کودک می تواند احساس کند که به خانواده خودش تعلق ندارد و این چیزی نیست که ما می خواهیم و شما می دانید وقتی در مورد والدین مضطرب صحبت می کردید. مثل این بود که من در حال حاضر یک جورهایی با سگم مضطرب می شوم که فکر می کنم مثل قبل از تمرین بود. مثل یک کمی هوشیار با او هستم و می‌دانم که این هوشیاری خودم است که در مورد سگم می‌آید و من مثل خدای من با یک بچه هستم، دقیقاً مثل این هستم که باید از استروئیدهای استروئیدی استفاده کنم و اگر شما یک  فردی که شما را می شناسید و من داشتیم صحبت می کردیم قبل از نشان دادن که ما به تقویم هایمان نیاز داریم ما همه چیز را برنامه ریزی کرده ایم. والدین معمولاً مادری است که می‌دانی او اکنون می‌خواهد بداند که شغل خودش را داشته باشد، او می‌خواهد به باشگاهی برگردد که می‌خواهد سکسی باشد و تمام کاری که او انجام می‌دهد شیر دادن خونین و تمیز کردن پوشک است و او مثل من هستم. مغز دارم اما اکنون تنها کاری که من انجام می‌دهم تمیز کردن این باسن است و می‌دانید که اگر از این ناراحت باشیم که به سرعت احساس شهادت و قربانی شدن می‌کنیم، بنابراین باید قبل از والدین بسیار مراقب باشیم تا بفهمیم که بسیاری از آن‌ها هستند.  آیا این کار گرانج فقط تمیز کردن پوشک و تمیز کردن استفراغ و بیدار شدن در نیمه شب و حضور در آنجا است و می دانید که این کار بی پایان است و اگر فکر کنیم نتیجه بزرگی وجود دارد، بدانید که ما چک هفتگی ناشران را برنده خواهیم شد. نیامدن، TR وجود ندارد، هیچ تاجی برای انجام این کار در بیشتر مواقع کار ناسپاسی است. حداقل تا هفت یا هشت سالگی، چون هدر است، هدر است، زیرا آنها فقط رفتن به دیزنی را به یاد می آورند، پس فراموشش کن و بعد خسته و بدبخت می شوند و بعد از همه میکی موس از همه می ترسند و تو.  مثل اینکه چرا وقتی بچه ام را به دنیای دیزنی می بردم می دانی و به اطراف نگاه می کردم چون منتظر بودم چون می دانستم آنقدر به همه پدر و مادرهایی که بچه های دو ساله دارند نگاه می کنم و آنها خسته هستند همه ناراحت هستند و همه دیوانه هستند.  آنها فقط قند زیادی خورده اند و تمام پول خود را هدر داده اند و دیزنی به دنبال من خواهد آمد و الان از من شکایت خواهد کرد زیرا من گفتم این کار را نکن اما نه من می دانم که من دنیای دیزنی را دوست دارم و فکر می کنم این یک مکان سرگرم کننده برای بچه ها است که من دارم درست می کنم.  زمین در صورتی که از من شکایت کنند اما اوه من هم دوستش دارم، شاید برای یک بچه دو ساله ایده آل نباشد، بله، لزوماً نمی دانید چرا چون خیلی خارق العاده است، بنابراین شما به دردسر می افتید، شکر در هر گوشه ای وجود دارد فعالیت در هر گوشه‌ای، صف‌های طولانی هستند، باید منتظر بمانید، مثل این است که فرزندتان را به فروشگاه اسباب‌بازی ببرید، مثل این است که این کار را نکنید، نه، به نظر می‌رسد تله دوپامین است، دقیقاً منظورم همین است که می‌گویم.  و می‌دانی که خیلی ساده نگه دار، می‌دانی که برای بچه‌هایم سه چهار روز اول تولدشان را مثل یک فنجان با نی به عنوان کادوی تولدشان می‌دادم و آن‌ها خیلی هیجان‌زده بودند بچه‌ها با موز و باندهای لاستیکی هیجان‌زده می‌شوند، پس ساده باشید  تا زمانی که پیچیده شود، زیرا تا زمانی که فرزندتان به مدرسه می‌رود به دلیل رسانه‌های اجتماعی، خیلی زود پیچیده‌تر می‌شود، آنها آنقدر در معرض دید قرار می‌گیرند که از خواب بیدار می‌شوند که اگر به او ندهید، شما را لغو می‌کنند. بهترین هدایا و بهترین مارک‌ها، بنابراین آن را ساده نگه دارید که جالب به نظر نمی‌رسد، بیایید در مورد آن صحبت کنیم، زیرا برای کسی که یک برند دارد و در رسانه‌های اجتماعی کار می‌کند که من واقعاً در حال بررسی رابطه‌ام با آن هستم، بسیار جالب به نظر می‌رسد.  و و ایجاد مجدد چیزی که ممکن است به نظر برسد من کنجکاو هستم که شما به عنوان تأثیر رسانه های اجتماعی نه تنها بر والدین می بینید، این دو موضوع است نه فقط برای والدین بلکه همچنین به این دلیل که رسانه های اجتماعی به افراد اجازه می دهد اطلاعات پیدا کنند.  این را درست می پسندید، بنابراین ابزار عالی است، اما در عین حال می تواند راهی برای فرار از دنیای خود و همچنین آنچه شما در مورد کودکان می گویید باشد، بنابراین آیا می توانیم مطمئناً این موضوع رسانه های اجتماعی را لمس کنیم تا من دیدگاه های قوی داشته باشم.  ممکن است رسانه‌های اجتماعی از طریق رسانه‌های اجتماعی شکایت کنند، اگر شخصی بود، من هم ممکن است، پس بیایید دنبالش برویم، بنابراین فکر می‌کنم تأثیر مخربی روی کودکان داشته است و نباید به دست کودکان سپرده شود و جراح عمومی با من موافق است.  نه به 13 من می گویم 14 15. امم من با شما موافقم به دلیل چندین چیز شماره یک الگوریتم هایی وجود دارد که اعتیاد آور هستند، دوپامین ضربه می زند صحبت در مورد قند درست است برای مغز آن کودک خیلی زیاد است، ما قرار نیست خودمان را با این فیلتر شده مقایسه کنیم. بیش‌جنس‌گرایانه واقعیت‌های بیش از حد غیر واقعی را درک می‌کنند و بچه‌ها حس خود را از طریق ارتباط توسعه می‌دهند، آنها نیاز به ارتباط مستقیم زندگی واقعی دارند، ارتباط مستقیم مستقیم، نیازی به دوستان و فالوورهای رسانه‌های اجتماعی ندارند که نمی‌توانند آن را تحمل کنند، خودکشی به‌ویژه در دخترانی که فقط در رسانه‌های اجتماعی هستند در حال افزایش است. اکنون یک مطالعه 10 ساله وجود داشت که افشا شد و منتشر شد که می گوید و آنها این دختران را از 10 تا 34 سالگی مانند افزایش تصاعدی خودکشی دنبال می کنند و آن را با استفاده آنها از رسانه های اجتماعی مرتبط می کنند زیرا هویت شما اطلاعات است و اگر شما  هویت خود را بر اساس همه این تصاویر فیلتر شده استوار می کنید، همه چیزهایی که می دانید جراحی شده یا فیلتر شده اند، این یک تصویر غیر واقعی است و شما به این فکر می کنید که وقتی نمی توانید و به هر حال بچه ها از طریق دست به کار مستقیم یک به یک یاد می گیرند باید باشید.  تماس چشمی و اگر والدین بسیار پریشان هستند و اگر والدین این پیام را می دهند که آنچه در شبکه های اجتماعی است بسیار جذاب است، مطمئناً کودک آنچه را که در رسانه های اجتماعی است می خواهد و والدین حواسشان پرت است، آنها بیشتر با تلفن های خود درگیر می شوند تا با شخص.  قبل از آنها، بنابراین بچه‌ها حضور انفرادی را از دست می‌دهند، که ضروری است، بنابراین والدین باید اگر بچه‌های کوچک را بزرگ می‌کنند سم‌زدایی بزرگی انجام دهند و واقعاً استفاده خودشان را محدود کنند، زیرا بچه‌ها به آن نیاز دارند.  حضور بله، من فکر می‌کنم این لایه‌های زیادی به نظر می‌رسد، زیرا رسانه‌های اجتماعی برای هر گروه سنی که شما می‌شناسید وارد زندگی ما شده‌اند، بنابراین تأثیر متفاوتی روی هر گروه سنی و هر نوع رابطه داشته است و فکر می‌کنم واقعاً جالب بود زیرا  فقط با تماشای ظرفیت سیستم عصبی خودم می‌دانی که تفرقه زیاد وجود دارد، ترول‌های زیادی وجود دارد، می‌دانی که من با زنی به نام لورا مک‌نالی که روان‌شناس است مصاحبه کردم که به این چیزها نگاه می‌کند و او در مورد اینکه چگونه در سن 10 سالگی شما را جوان می‌شناسید صحبت کرد.  بچه‌ها در معرض تصاویر مستهجن قرار می‌گیرند و می‌دانید که او می‌گفت که پسرها اغلب بر اساس عملکرد بدنشان قضاوت می‌شوند و دختران بر اساس ظاهر بدنشان قضاوت می‌شوند، شما می‌توانید عملکرد را از برخی جنبه‌ها بهبود بخشید، اما برای تغییر ظاهرتان مستلزم دانستن همه چیز است.  چیزهایی که به طور مداوم در بازار عرضه می شوند، بله، به نظر می رسد که یک قوطی بزرگ از کرم ها است و سطوح اضطراب افسردگی، خودکشی، افکار خودکشی و خودکشی واقعی است، آنها بسیار بالا هستند و من فکر می کنم ما که پست می کنیم هر کسی که پست می کند باید مسئولیت پذیرتر باشد. می‌دانم که نمی‌توانم مسئولیتی را بر دوش افرادی که پست می‌گذارند بگذارم، اما می‌دانی که من به عنوان یک مادر می‌دانم که اگر فرزندم جایزه صلح نوبل شگفت‌انگیزی را دریافت کند، می‌خواهم آن را در شبکه‌های اجتماعی به خاطر نفسم بگذارم، اما این کار را نمی‌کنم.  این کار را بکن بچه من اکنون اول صلح نوبل می گیرد، اما در خیال من است، اما من هم این کار را نمی کنم، می دانید چرا زیرا می دانم تأثیر آن بر مادر بعدی و ما به عنوان خواهر و برادر در سنگرهایی که می شناسیم خواهد داشت.  چقدر سخت است بزرگ کردن این بچه های خونین پس بیایید با پست کردن کار را برای همدیگر سخت نکنیم. یخچال و اقوام کوچک شما می توانند مهمانی داشته باشند و در خانواده خود خوشحال باشند که همه شما بهترین خانواده روی زمین هستید، اکنون آن را پست نکنید مردم از من ناراحت می شوند زیرا آنها مانند شما نیاز دارند که آن را مدیریت کنید. موافقم  من آن را انجام خواهم داد، اما مادر بعدی ممکن است نتواند از عهده آن برآید. این نیز به این دلیل است که شما می توانید این کار را انجام دهید، متشکرم، سپس آنها می روند، سپس شما 360 را دریافت می کنید و والدین فشار کافی دارند و به اندازه کافی احساس گناه دارند و به اندازه کافی حواس پرتی دارند و شما می دانید که ما مجبور نیستیم این کار را انجام دهیم.  به طور مداوم به اشتراک گذاشتن خودمان با یکدیگر را مقایسه می‌کردم، بله، خیلی خوب گفت: یادم می‌آید یک بار اطلاعاتی را از برخی تحقیقات از گاتمن‌ها در مورد رشد کودک و اینکه چگونه با چگونگی رابطه ارتباط دارد، پست کردم. من متوجه شدم که تنها درصد کمی از مردم این بود که شما نباید چنین مطالبی را پست می‌کردید، مردم قبلاً به اندازه کافی احساس گناه دارند، فشار کافی وجود دارد و من فکر می‌کردم که این فقط اطلاعاتی است بله می‌دانید و در واقع اطلاعات مفیدی است اگر فقط همین باشد.  ما نمی‌توانیم برویم و اتفاقات رخ داده را به عقب برگردانیم، که من می‌دانم که بله و بنابراین کنجکاو هستم که بخشی از ساختار نفسانی است که شما به آن می‌گویید نه، دارید به اشتراک می‌گذارید و من اطلاعاتی را برای ایجاد آگاهی و بینش به اشتراک می‌گذارم.  این منیت نیست قسمتی که منیت بود بچه من است نگاه شگفت انگیز به زندگی من نگاه به عمارت من به افتخاراتم نگاه کن این بخشی است که رسانه های اجتماعی پرورش داده اند آنها مرا می بینند که من را ببینند من من را ببینند این بیماری به این دلیل است که به این میل بی وقفه برای تأیید خارجی تغذیه می کند و به همین دلیل است که سلامت روان به ویژه در جوانان ما در حال افزایش است زیرا اکنون آنها به تعداد لایک هایی که می گیرند و تعداد قلب هایشان وابسته می شوند و این یک معیار نادرست است.  ارزش شما را دارید اما این همان بخشی است که من در مورد آن صحبت می کنم و به بیماری می خورید که مرا ببینید من را ببینید من بسیار شگفت انگیز هستم شما می دانید که آیا من به اندازه کافی خوب هستم آنچه شما و من سعی می کنیم در کار خود از طریق رسانه های اجتماعی انجام دهیم این است که  واقعاً Insight را به اشتراک بگذارید تا افرادی که به من گوش می‌دهند ممکن است اکنون احساس گناه کنند، مثلاً اوه، من آن را به هم زدم، من آن را به هم زدم، اما این هدف من نیست، هدف من این است که باشه ممکن است شما آن را به هم ریخته باشید، اما حدس بزنید من هم چه کار کردم و مارک قرار است به هم بریزد.  خیلی خوب است نگران نباش من در آن هستم من در یک تیم هستم. بیایید این کار را انجام دهیم او قبلاً آن را به هم ریخته است، بنابراین مهم نیست کامل بودن، آگاهی داشتن، آگاه بودن بیشتر است و این کتاب نقشه والدین  برای هر والدینی در هر مقطعی از سفرشان مناسب است و اگر شما یک والدین داشته اید و حتی اگر هنوز والدین نشده اید، از این روند رشد خواهید کرد، زیرا این در مورد آگاهی و تحول است، بنابراین اگر شما دوست دارید، فرض کنید بچه های شما این کار را کرده اند.  از خانه بیرون رفتی و داری جشن می گیری و بعد این کتاب را برمی داری و مثل چرندی می شوی یا داری به این پادکست گوش می دهی و انگار لعنتی می شوی که من بعضی از چیزهایی را که کنترل می کردم خراب کردم نفس مرده ورزشی یا نفس پرنسس تیارا، بنابراین آنچه شما می گویید این است که مهم نیست که در چه مرحله ای هستید، اگر این را یاد بگیرید، می توانید آن را تعمیر کنید، آیا می توانید دوست داشته باشید که از آنچه قبلاً رخ داده است فراتر بروید، زیرا من فکر می کنم که ما اغلب چنین می شنویم.  دیر یا اگر چیزی را برای یکی از والدین بیاورید، آنها می گویند من بهترین کاری را انجام دادم که دوست داشتم بدانید آن را درست بمکید تا کاملاً بتوانیم تعمیر کنیم و تعمیر نیازی به عذرخواهی یا پشیمانی از تعمیر نیست.  الان چطوری ظاهر میشی و هر کدوم از ما حتی اگه بزرگتر هستیم آرزوی پدر و مادری داریم که ما رو ببینه پس تصور کن اگه بزرگتریم والدینت یا والدین من اومدن پیشمون و بهمون بگی لعنتی میدونی یادم میاد چطوری  لعنتی من میدونی من هنوز از بچه هایم عذرخواهی می کنم او 20 ساله است. اما من این کار را با پشیمانی یا نفرت از خود انجام نمی دهم، می روم وای من واقعاً بهم ریخته بودم و او مثل این است که بله مامان تو مثل دیوانه بودی و من.  مثل من میدونی که بهتر از این نمیدونستم و دارم یاد میگیرم و دارم رشد میکنم و الان میبینمت و میشنوم و الان بهتر تلاش میکنم این بیشترین چیزیه که میتونیم از خودمون بخواهیم  سفر فرزندپروری آگاهانه در مورد کمال نیست، بلکه در مورد آغوش نقص و مسئولیت پذیری است، بنابراین می توانید آن را حفظ کنید، زیرا همانطور که قبلاً گفتید این چیزها را می خوانید، می آموزید که کدام سازه خود را دارید یا کدام یک از افراد سیگاری را دارید.  به نظر می رسد ما ترکیبی از بسیاری از موارد داریم که مرحله بعدی چیست، سپس مانند اینکه چگونه می توان به انحلال ایگو رسید یا این یک رویای لوله ای است که من نمی دانم نه نه نه، بنابراین منظورم این است که اگر انتظار انحلال کامل نفس را دارید، این یک رویای لوله است. و مرگ، نفس هرگز به طور کامل نمی میرد، پس انتظار این که از خودت دوباره تکبر تو باشد، وقتی فهمیدی این نفس اینجاست، می توانی با آن دوست شوی که راهی برای دوستی با نفس است نه کشتن ایگو.  کشته نمی شود، این نفس شماست که صحبت می کنید که می توانید نفس خود را به قتل برسانید. دریافت آن را دریافت کنید دریافت آن را دریافت کنید در مرحله دوم دریافت کنید من در مورد نحوه از بین بردن نفس و آنچه باید در درون خود فعال کنید صحبت می کنم. انجام یک کار بدبختی است و سپس چگونه والدین بزرگسال واقعی خود را فعال کنید و این مربوط به تربیت مجدد خود است و وقتی این کار را انجام می دهید در واقع شفقت زیادی برای خود دارید و سپس متوجه الگوهای نفسانی فرزندان خود می شوید زیرا در سن سه و چهار سالگی شما  نمی توانم باور کنم، اما فرزند شما اکنون الگوهای نفسانی دارد، زیرا شما آن را به هم ریخته اید و بنابراین فرصتی پیدا می کنید که آنها را درمان کنید تا به بهبود آنها کمک کنید، می دانید که یادم می آید وقتی بچه من حدوداً 14 ساله بود و در را محکم به هم کوبید.  چون او یک عقاب جنگنده است و به معنای واقعی کلمه در باز بود و من مثل مرد لعنتی بودم به نفس مبارز او نگاه کنم، اما به جای عصبانی شدن با او، که این پاسخ سنتی من بود، زیرا سعی می کنم والدی آگاه باشم و چون می بینم  الگوهای نفس خودم من ثابت کننده هستم او جنگنده است من رفتم تا در را درست کنم نه شوخی می کنم می توانستم برای او دلسوزی داشته باشم و دیدم اوه وای فرزند درونی او فعال شده است اجازه دهید بررسی کنم چگونه درون کودکم را فعال کرده ام  کودک و چگونه می توانم بهتر عمل کنم یا شاید فرزند درونی او توسط دوست دخترش یا معلمش فعال شده باشد، بنابراین اجازه دهید من آن را کشف کنم و به او نشان دهم که اکنون چگونه نفس او صحبت می کند، او خودش واقعی او نیست و اگر من در آن لحظه واکنش نشان دادم  مانند هر پدر و مادر معمولی اکنون من الگوی نفس او را نمایی می کنم تا آنجا بتوانم آگاهانه انتخاب کنم و بگویم بسیار خوب من عقب نشینی می کنم، کاری انجام دادم تا فرزند درونی او را فعال کنم. اجازه دهید بفهمم چیست و می توانم به آن نزدیک شوم  او اکنون پس از اینکه همه چیز با آرامش و با دلسوزی و ارتباط حل شده است و بچه ها واقعاً به این رویکرد بسیار زیبا پاسخ می دهند، فکر می کنید اگر کسی گوش می دهد و او خوب است، ما از اینکه واقعاً یک والد آگاه نیستیم به این مرحله می رسیم. در مورد من این دعوت را می پذیرم من این کتاب را می گیرم تا چه مدت می توانند انتظار داشته باشند یا این یک سوال زیست محیطی است تا چه مدت می توانند انتظار داشته باشند که مانند درج اطلاعات به بخشی از راه آنها تبدیل شود.  بودن و من سؤالات نفس را تشخیص می‌دهم، مثل اینکه چقدر طول می‌کشد تا درج برنامه جدید چقدر طول بکشد، واقعاً یک سفر مادام العمر است.  به این ترتیب، لحظه ای که نفس ظاهر می شود، باید به من سلام کنید و سپس بروید این کتاب را بخوانید و کار درونی را انجام دهید با مربی خود تماس بگیرید و از نفس خود وارد هوشیاری شوید، مانند 12 قدم در روز گراندهاگ است که فقط باید به انجام دادن ادامه دهید.  گام‌هایی که من 20 قدم دارم، پس 20 مرحله را انجام دهید، بنابراین از طریق 20 مرحله می‌توانید به این موضوع پی ببرید که نفس از کجا می‌آید، همچنین این توانایی را داشته باشید که شاهد باشید شاید فرزند شما کجاست و منیت او چیست و سپس  چگونه می توانم حس ارتباط و آرامش را در ارتباط بین شما و دیگری ایجاد کنیم، بیایید روابط عاشقانه را نیز تغییر دهیم، خدای من، زیرا شما شروع به درک نفس شریک زندگی خود و شریک زندگی خود در یک کودک می کنید و همه چیز برای شما کاملاً واضح است.  بله، چون همه ما با این الگوها زندگی می‌کنیم، می‌دانید که بچه‌های ما در بحران هستند، متأسفم که می‌گویم، اما به دلیل هجوم x تحریک شدید، بچه‌های خود را در زمان بسیار سختی برای والدین بزرگ خواهید کرد.  در شرایط بحرانی والدین در بحران هستند که ما فقط چیزی به نام بیماری همه گیر را داشتیم که کل این پیچ و تاب را اضافه کرد. برای آنها و واقعاً به همین دلیل است که من این کتاب را نوشتم این است که به آنها نقشه چگونگی حرکت از ناامیدی به وضوح را بدهم بله، من تعداد زیادی دارم که علاقه مند به دیدن آنها هستم زیرا برای من شخصاً وقتی به این کتاب نگاه می کنم واقعاً نمی دانم. سیستم آموزشی من انگار نمی‌دانم که می‌خواهم فرزندم را در آن جاستین قرار دهم، اما همچنین حسگر را تشخیص می‌دهم که بزرگ شدم با رفتن به مدرسه سنتی یا رفتن به مدرسه کاتولیک که شامل برخی تلقین‌ها بود.  من به دنیای امروز نگاه می‌کنم و انگار نمی‌خواهم تا زمانی که خیلی بزرگ‌تر شوند، به فناوری دسترسی نداشته باشند، زیرا وقتی به نمایش‌هایی مانند معضل اجتماعی و حتی افرادی که مدیران ارشد بودند نگاه می‌کنید.  از این شرکت‌ها به بچه‌هایشان اجازه دسترسی به آن را نمی‌دادند که باید همه چیزهایی را که باید بدانید به شما بگوید، می‌توانید تصور کنید مثل آنها می‌دانستند که این الگوریتم‌های بسیار دستکاری را برای ایجاد قلاب وارد می‌کنند و کار می‌کند به همه ما نگاه کنید.  اگر امروز سوار قطار می شوید، همه ما مثل ستون فقرات خمیده ای هستیم که به پایین نگاه می کنیم و به هیچ چیز بیرونی توجه نمی کنیم، من هم مقصر هستم، بنابراین باید بیشتر تلاش کنیم تا پدر و مادری حضور داشته باشیم، زیرا بچه ها به والدینی که در حال حاضر هماهنگ هستند نیاز دارند.  مردی مثل این مهم ترین کار زمان ماست، سخت ترین کار، زمانی که من بچه بزرگ می کردم سخت بود و هجوم رسانه های اجتماعی را نداشتم، بنابراین فقط می توانم تصور کنم که چقدر سخت تر است.  اکنون برای داشتن یک بچه خوب مخصوصاً با این که چقدر زندگی کردن چقدر گران است، هر چند وقت یکبار خانه ها به دو والدین شاغل نیاز دارند، من کانادایی هستم، اما وقتی شاهد آن هستم آه، زیرا اکنون در ایالات متحده زندگی می کنم بیشتر اوقات فقط به دلیل نداشتن مرخصی زایمان و  بله احترام به مادر و من دقیقاً مثل یک چرخه اضافی به نظر می رسد که البته فقط سیستم ها سیستم ها را تغذیه می کنند و من قبلاً یک نماینده داروسازی بودم که یک قوطی کرم دیگر است اما آنها چگونه هستند فقط همه لایه ها با هم هستند و من مثل این هستم که ما مواد غذایی مغذی دریافت نمی کنیم. ما انجمن نداریم به همین دلیل است و می دانم که دارم در مورد کتابم صحبت می کنم، اما این کتاب به شما ابزاری می دهد تا ماتریکس را ترک کنید تا از سروصدای فرهنگ جدا شوید و دوباره به حضور خودتان برسید و واقعاً با بچه هایتان ارتباط برقرار کنید، زیرا این دارویی که کودکان ما به آن نیاز دارند فرزندان ما به داروهای رسانه های اجتماعی نیاز ندارند داروهای مواد مخدر آنها به داروی حضور و ارتباط والدین نیاز دارند. این کار مهم است و بله دعوت زیبایی است متشکرم و من شما را تا چند سال دیگر در درمان می بینم، حداقل الان فقط ایمیل مستقیم می زنم به شما گوش کنید خوب دکتر زافالی این چیزی است که در راه است.  می گویم در پادکست به شما گفتم به من گفت چه چیزی را به خاطر نمی آورم که در آن افراد می توانند تعداد بیشتری از شما را پیدا کنند و همه این موارد را که ما در مورد آنها خوب بحث می کنیم اگر به وب سایت من مراجعه کنند drshafali.com من دوره هایی دارم.  من مراقبه های رایگان دارم، یک موسسه مربیگری دارم که به مردم آموزش می دهم تا مربی شوند و آنها می توانند کتاب من نقشه والدین را بخرند، کتابفروشی آمازون بارنز و نوبل ایندی، پس اگر می خواهید در تربیت خود ارتقا پیدا کنید، باید از آن استفاده کنید. برای خواندن کتاب من فقط باید این کار را انجام دهید بله همه بروید آن را دریافت کنید من کتاب قبلی شما را خوانده ام تا بتوانم برای نوشته های شما و مطالبی که آموزش می دهید تضمین کنم و بسیار سپاسگزارم که شما را در این برنامه حضور داشتم پس ممنون  تو که اینجا هستی ممنون از اینکه من را داشتی [موسیقی] متشکرم [موسیقی]