سلام به همه در این پست ما دوباره گفتگو را در مورد خشم در آخرین ویدیو در مورد مابعدالطبیعه خشم صحبت کردیم همه چیز مربوط به ساختار خشم پدیدارشناسی و نحوه خشم در مورد پنج مورد متفاوت صحبت کردیم. بخش‌هایی از یک احساس و چگونگی فکر کردن درباره خشم، تمام جنبه‌های مختلف خشم را بررسی کرد که ما خشم را از انواع دیگر احساسات و پاسخ‌هایی مانند ناامیدی تخلیه‌ی خشم و پرخاشگری منفعل متمایز کردیم. یا احساسات آسیب پذیرتری مانند ناامیدی آسیب دیده رها کردن و غیره را پنهان می کند، اگرچه ممکن است آن را به عنوان دو روی یک سکه ببینید، بنابراین به همان اندازه که می خواهید بتوانید به آن احساسات آسیب پذیرتر دسترسی پیدا کنید، همچنین می خواهید ظرفیت تجسم بیشتر آنها را داشته باشید.  انرژی‌های قاطعانه نیز مهم‌تر از همه می‌توانم بگویم خشم را از پرخاشگری متمایز می‌کنیم، بنابراین پرخاشگری، رفتار بی‌نظم تکانشی خشونت‌آمیز است که در واقع می‌دانید، بنابراین این همان فریاد زدن است، جیغ زدن، کوبیدن درهای کمد به اطراف پرتاب کردن اشیاء است. هرگز تضمین نمی شود که تقریباً هرگز مفید نیست، و بنابراین برخی از مواردی هستند که اصلاً آن چیزی نیست که ما دنبال آن هستیم، در این مکالمات ما سعی می کنیم به این احساس دسترسی داشته باشیم و این کار را با توانایی تنظیم مؤثر آن احساس انجام می دهیم تا بتوانیم  تحمل این احساس بدون غرق شدن در آن، بدون آن که تکانشی و بی نظم باشد، بنابراین اینها مواردی هستند که در آخرین مکالمه خود در مورد آنها صحبت کردیم، متذکر شدیم که بخش مهمی از توانایی تجسم آنچه آن انرژی می خواهد انجام دهد وجود دارد. خود احساس این نیست که تو نیستی، بلکه بخشی از توست، بنابراین کل تو شامل چیزهای زیادی است که خشم تنها بخش کوچکی از آن است، و سپس در مورد تفاوت بین خشم و شرم یا متاسفم صحبت کردیم. خشم و شرم و آه و چگونه ممکن است برای برخی از افراد جالب باشد که در آن ویدیوی آخر بسیار به آن پرداخته شد، آه، بسیار شبیه یک قطعه اساسی برای گفتگو است که ما اینجا انتخاب می کنیم، بنابراین اگر تماشا نکرده اید  آن ویدیو لطفاً آن ویدیو را تماشا کنید در غیر این صورت ممکن است خطر سوء تفاهم کمی از آنچه در این ویدیو انجام می‌دهیم وجود داشته باشد، بنابراین این دو ویدیوی بعدی در مورد رسیدگی به مشکلات عصبانیت هستند. در مورد افرادی که با مدیریت خشم خود مشکل دارند یا افرادی که بی نظم یا تکانشی هستند یا احتمالاً خشم بیش از حد دارند صحبت خواهیم کرد و در این ویدیو اوه امروز می خواهیم در ابتدا بحث کنیم شما می دانید که احتمالاً نداشتن به چه شکل است.  به اندازه کافی عصبانیت یا ظرفیت کم برای حضور در آن احساس و استفاده از آن به روش های قاطعانه، پس بیایید ببینیم این نوع به نظر می رسد، بنابراین علائم یک مشکل در این راه ممکن است شبیه فردی باشد که بیش از حد منفعل است.  تمایل به افراد راضی کننده ممکن است مرزهای ضعیفی داشته باشند و در بیان مرزها مشکل دارند، به طور کلی در شخصیت این فرد فقدان قاطعیت وجود دارد، شاید کمبود اعتماد به نفس وجود دارد، کمبود ارزش خود، آنها تمایل دارند از تعارض یا مخالفت بسیار می ترسند. یا در غیر این صورت گاهی اوقات ممکن است در ابراز خشم خود غیرمستقیم یا تحت فشار باشند، بنابراین می‌تواند از راه‌هایی مانند پرخاشگری منفعلانه یا عصبانیت و مواردی از این قبیل ظاهر شود، اگرچه همیشه اینطور نیست تا شبیه شما یا کسی که می‌شناسید.  و به آن اهمیت دهید، این ویدیو ممکن است روشن‌تر باشد، آنچه که در اینجا در مورد آن صحبت می‌کنیم، تمام زوایای ممکن را در مورد اینکه چرا ممکن است شخصی چنین مشکلاتی یا ویژگی‌های شخصیتی داشته باشد را پوشش نمی‌دهد، اما این اغلب می‌تواند بخشی از مشکل باشد، بنابراین امیدوارم مفید باشد. ابتدا می‌خواهیم این مشکل را مفهوم‌سازی کنیم که چگونه می‌توانیم این مشکل را به خوبی درک کنیم، یکی از راه‌های انجام این کار این است که به آن به عنوان فردی نگاه کنیم که مشکل دارد و فقط می‌نشیند با این احساس که می‌تواند آن هیجان را بدون اینکه تحت تأثیر آن قرار بگیرد، تنظیم کند، بنابراین  تقریباً مانند افرادی که در این زمینه در حال تقلا هستند، تقریباً مانند آن است که بدنشان پیش بینی می کند که آن عصبانیت بیش از حد خواهد بود، ممکن است خیلی بزرگ باشد، شاید تکانشی و بی نظم باشد، یا آنها فقط این کار را نمی کنند.  یک رابطه راحت با عصبانیت آنها داشته باشید و بنابراین تقریباً می توانید آن را مانند یک واکنش فوبیا به خشم آنها در نظر بگیرید ، بنابراین وقتی عصبانیت در بدن آنها ظاهر می شود فقط تنش و ناراحتی می کنند و نمی دانند چه کنند.  یا تعطیل می‌کنند یا منجمد می‌شوند و این اغلب اتفاقی است که در آنجا می‌افتد، بنابراین برخی از دلایل آن می‌توانند بسیار متفاوت باشند، اما منظورم این است که می‌توانست اوه، می‌دانی که در بزرگ‌تر شدن آنها والدینی داشتند که شما را نداشتند.  به طور موثر می‌دانید خشم سالم چگونه می‌تواند به نظر برسد و فقط قاطعیت و اعتماد به نفس داشته باشید و می‌دانید که با شخص دیگری در تضاد هستید و به روش‌های طرفدار اجتماعی ابراز می‌کنید که شاید آن چیزی که آنها دیدند این بود که فریاد زدن و جیغ زدن را می‌دانید. لگد زدن به اطراف و و تحریک پذیری و شاید در کودکی که ترسناک و وحشتناک و ناراحت کننده بود و می دانید که احساس می کنید همیشه روی پوسته تخم مرغ راه می روید و شاید این چیزی است که شما با عصبانیت مرتبط می کردید.  خشم به این دلیل است که این تنها چیزی است که تا به حال می دانستی اوم و بنابراین شاید تصمیم گرفتی کسی را انتخاب کنی که من نمی خواهم مثل آن باشم، بنابراین تصور می کنی که عصبانیت همین است در حالی که در واقع این عصبانیت نیست، پرخاشگری است.  و این عصبانیت نامنظم است که شخص در توانایی کنترل مؤثر خشم خود یا دسترسی به احساسات آسیب پذیرتر مشکل دارد و دلیل دیگر این است که شاید در کودکی زمانی که عصبانی بوده یا هر نوع انرژی قاطعانه ای را ابراز می کرده است. شاید به خاطر آن تنبیه شده اند، شاید به خاطر آن شرمنده شده اند، شاید می دانید که والدین آنها هرگز آن را تأیید نکردند یا این را تصدیق نکردند یا می دانستند با این کار چه کنند، شاید خود والدین ممکن است در مواجهه با شما غرق شده باشند که عصبانیت کودک را می دانید. و شاید این باعث نوعی واکنش فوبیا یا مشکلی شده باشد، می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد که نمی‌خواهم بدانم همه آنها را بیان کنید، اما فقط برای اینکه به شما احساس کنید که می‌تواند شبیه چه چیزی باشد. می‌توانید مانند فردی که بیش از حد مطیع یا بیش از حد منفعل است یا اجازه می‌دهد طرف مقابل رهبری رابطه را به عهده بگیرد یا هر چیز دیگری را که فقیر مرزهای ناتوانی در تعیین مرزها را محدود می‌کند، در نظر بگیرید، می‌توانید به این موضوع فکر کنید.  به عنوان یک انطباق در بسیاری از موارد ممکن است برای جلوگیری از تعارض یا مشکل یا چیزی که ممکن است در مراحل اولیه زندگی آن شخص حتی طاقت‌فرساتر بوده باشد مفید یا مؤثر بوده باشد، پس کمی از خود احساس کنید.  شفقت نسبت به خودتان اگر اگر در این زمینه ها مشکل دارید، احتمالاً دلیلی برای مشکل بودن وجود دارد، ما همچنین می خواهیم در مورد خشم یک رابطه سالم با خشم شما به عنوان بخشی ضروری از اعتماد به نفس و خود صحبت کنیم. از یک طرف ارزشش را دارد که می دانید اعتماد به نفس عاطفی خود را تا حدی به آن وارد می کنید که احساس ناامیدی و آسیب دیدگی خود را بشناسید و احساس نادیده انگاشتن و رها کردن هر چیزی که ممکن است باشد، تصدیق کنید که این احساسات مهم هستند. ارزش توجه کردن را دارند که آنها چیزی نیستند که شما باید آنها را نادیده بگیرید یا فقط از شما روی گردانید، می توانید آن را تصدیق کنید و راه خود را از طریق هر آنچه که هست احساس کنید، اما همچنین اگر کسی شما را اخراج کرده باشد یا شخصی شما را یا کسی را ترک کرده باشد. اگر می‌دانستی شما را ناامید کرده یا ناامید کرده‌اید یا هر چیز دیگری ممکن است احساسی نسبت به آن شخصی وجود داشته باشد که باعث صدمه شده است که باعث ناامیدی شده است و اینجاست که آن عصبانیت می‌تواند در آن انرژی قاطعانه و انرژی گسترده و گرم ایجاد شود.  احساس در جناغ سینه در قفسه سینه در شانه های شما می دانید که احساس بزرگ شدن در بدن شما احساس می کنید که می توانید خودتان را کنترل کنید و این احساس را که می خواهید با شخصی که باعث بی احترامی یا صدمه یا ناامیدی شده است حل کنید. بنابراین این بخش مهمی از اعتماد به نفس است که بدانیم و احساس کنیم که عصبانیت در صورت نیاز می تواند در موقعیتی ظاهر شود که در آن یک بن بست با شخص دیگری یا یک نوع مشکل وجود دارد ، وقتی مردم متوجه می شوند که با چیزهای خاصی دست و پنجه نرم می کنند.  مانند تعیین حد و مرزها، آنها اغلب به خوبی از خود می پرسند که چرا من نمی توانم این کار را انجام دهم. می دانم که می دانم باید تاکید کنم که این مرزها به این شخص بگویم که از انجام کاری که انجام می دهد دست بردارد یا از او بخواهم که با من با وقار و احترام رفتار کند، اما من می توانم  خودم را مجبور به انجام این کار نمی‌کنم چرا دانستن کافی نیست، شما باید در احساسی باشید که برای به نمایش گذاشتن آن مساعد است و این احساس دوباره همان انرژی قاطعانه چیزی است که می‌توانیم در پایان بگوییم که خشم است.  بنابراین اگر نمی توانید به آن انرژی دسترسی داشته باشید، برای شما بسیار سخت خواهد بود که خود را اثبات کنید و با افراد مرزبندی کنید، در صورت نیاز، بنابراین فقط آن را درک کنید، بنابراین هدف باید تلاش برای بهتر شدن بیشتر باشد.  آشنایی با این احساسات، خیلی چیز دیگری که می تواند مفید باشد، تعریف مجدد تعارض است، بنابراین بسیاری از مردم نسبت به تعارض واکنش فوبیکی نشان می دهند، آنها ایده تعارض را دوست ندارند و من فکر می کنم این اغلب به این دلیل است که وقتی افراد آن را تصور می کنند، تصور می کنند که این موضوع  فریاد زدن و جیغ زدن و دعوا کردن و این همه انرژی تهاجمی و غیره یا یک نگرانی، اما واقعاً سعی کنید تعارض را دوباره تعریف کنید، سعی کنید آن را به گونه‌ای بازتعریف کنید که در آن شما فقط با شخص دیگری به چیزی صریح می‌پردازید و با یک شخص دیگر با چیزی روبرو می‌شوید و آن را مستقیماً یا به صورت مستقیم انجام می‌دهید.  یک راه مصمم، اوه می دانید که این چیزی است که هست و می خواهید بتوانید این کار را انجام دهید تا فقط در یک رابطه سالم با کسی باشید که باید ظرفیت انجام آن را داشته باشید، پس سعی کنید ذهن خود را دوباره تعریف کنید. درگیری است و در انتهای همه چیز اگر تهاجمی باشد و همه این چیزهای دیگر خوب است، بله، البته شما می خواهید از آن اجتناب کنید، اما ممکن است بتوانید بدانید که از آن نوع برخورد رها شوید.  منجر به آن می شود، پس به یاد داشته باشید که مانند افرادی که نسبت به خشم احساس ناراحتی می کنند یا واکنش فوبیکی به خشم دارند، به یاد داشته باشند که هدفی دارد، مفید است، کاربردهای آن را نیز دارد، بنابراین محافظت در برابر اضطراب بیش از حد در برابر انفعال است. شرم از شما در برابر احساس شرم محافظت می کند عصبانیت که به درون تبدیل شده است اغلب به صورت شرم ظاهر می شود که بخشی از ارزش شخصی سالم است، در شهودهایی که ارزش دفاع را دارید و ارزش محافظت را دارید و این بخشی از داشتن آن اعتماد درونی در سطح احساس است. رابطه سالم با خشم، امیدواریم به اندازه کافی قوی برای اینکه چرا این احساس بسیار مهم است و برخی از راه‌هایی که می‌خواهید این موضوع را مفهوم‌سازی کنید، اکنون به چیزهای خوب دست پیدا کرده‌ایم. سعی کنید از طریق این به خوبی کار کنید، من به شما پیشنهاد می کنم که با تلاش برای دسترسی به روی دیگر سکه شروع کنید که طرف احساسی دیگر چیزها را می شناسید، بنابراین طرف آسیب پذیرتر چیزها و بسیاری از افرادی که با عصبانیت دست و پنجه نرم می کنند می توانند این کار را درست انجام دهند.  آنها می توانند به آن سمت برسند، بنابراین از خود بپرسید که من چه احساسی دارم و واقعاً سعی می کنم توضیح دهید که تا آنجا که می توانید بسیاری از افرادی که با شناسایی احساسات خود مبارزه می کنند، چیزی شبیه به این خوب نیست، من نمی گویم.  اینجا احساس خوبی داشته باشید، اما این یک راه غیرمستقیم برای تلاش برای به دست آوردن احساسات است، بنابراین این احساس خوبی نیست که به خوبی می دانید چه چیزی خوب است، خوشحالی گرم و مبهم انرژی در بدن آرامش هر چه که باشد آنقدرها هم خوب نیست  پس خوب، ممکن است چیزی شبیه به این باشد که چرا این غم است یا ناامیدی است یا صدمه دیده است یا تنهایی یا احساس رها شدن یا احساس بی احترامی یا هر چیز دیگری است تا جنبه آسیب پذیرتر چیزها سعی کنند ببینند آیا می توانی آن را ثبت کنی  به عنوان نقطه شروعی که می دانید و بنابراین ممکن است بتوانید خوب بگویید بله در اینجا من احساس ناامیدی دارم احساس ناامیدی احساس صدمه دیده ام خوب این نقطه شروع خوبی است، بنابراین اگر از آنجا شروع کنید و سپس از خود بپرسید چه کسی این احساس را در شما ایجاد کرده است.  به این ترتیب اوم شما می دانید چه کسی ناامید کننده است که شما را ناامید کرده است که به شما صدمه زده است و شاید به نوعی بتوانید با بازیگوشی از خود بپرسید امیدوارم آیا به خودت آسیب رسانده ای این است که آیا این کار را انجام می دهی آیا این اکنون کاملاً تقصیر تو است  مردم عقده یا واکنش شرمساری بسیار قوی دارند که درست به همین دلیل است، اما شما می خواهید سعی کنید در این مورد واقع بین باشید، می دانید به جایی نروید که چرا من اینقدر احمق هستم.  من چون باید بهتر می دانستم باید می دانستم که به این شخص اعتماد نکنم یا به هر چیز دیگری سعی کنم از آن مکان ها پایین نروم و آنها کمی در این مورد چیزی می گویند اما اوه که عامل ناراحتی شما آنجاست  کسی که عامل پریشانی شما از درد بدبختی شماست و سعی می‌کند این احساس را به سمت جلو دعوت کند، آن احساس را کمی به جلو دعوت کند، چه احساسی نسبت به کسی دارد که شما را درست آزار داده است. احساس صدمه دیدی آره خوب چه کسی به تو صدمه زد، چه کسی این احساس را به تو داد، چه کسی احساس ناامیدی را ترک کرد، چه کسی تو را ناامید کرد، می‌دانی که احساس ناامیدی را ترک کردی، چه کسی شما را ناامید کرد، چه احساسی نسبت به آن شخص دارید. ما در مورد آن صحبت خواهیم کرد. تو ناامید هستی این همان علامتی است که به خوبی تو را ناامید کرده است این شخص دیگری که ممکن است یک چیز را قول داده و سپس عمل نکرده است یا این شخصی که پشت سر شما صحبت می کند و باعث شده احساس کنید که به شما بی احترامی کرده اید و به او صدمه زده اید.  بنابراین تشخیص علائم از علت که می‌دانی اوه می‌دانی افکاری که ممکن است داشته باشد ممکن است بگوید خوب من این را دوست ندارم دوست ندارم که او این کار را انجام داده است شما می‌دانید من فکر می‌کنم که باید  این کار را انجام نداده‌ای که خوب می‌دانی این شاید فکر این است که مفاهیم را می‌دانی تفسیر چیست احساس چه احساسی نسبت به آنها دارد، بنابراین در دعوت واقعاً آن احساس نسبت به آنها پافشاری کنید تا کمی جلوتر بیایند. با توجه به تجربیات خود، می‌توانید آن را کمی با بازیگوشی به‌خوبی قاب‌بندی کنید تا احساس آسیب دیدگی کنید، احساس ناامیدی کنید، احساس کنید که رها شده‌اید. این احساس خوب نیست ممنون خیلی من فقط پر از خوشحالی و قدردانی هستم که ناامیدم کردی و در این راه به من صدمه زدی نمی تواند باشد که نمی تواند باشد  منطقی است که می‌دانی اوم، و بنابراین این احساس باید خشم باشد، باید خشم باشد، حالا توجه نکنید که ممکن است انحرافات دیگری به سمت احساسات دیگر وجود داشته باشد، بنابراین گاهی اوقات اتفاقی که می‌افتد این است که یک نفر خوب می‌گوید من  نمی دانم می دانم که آنها مرا با احساس صدمه دیدن و ناامیدی ترک کردند و بقیه چیزها، اما خداییش من فقط برای آنها احساس بدی دارم زیرا می دانم که آنها زندگی سختی داشتند، می دانم که پدر و مادرشان خیلی با آنها رفتار نکردند. خوب یا به آنها چیزی را که باید به آنها یاد می دادند یاد ندادم و به همین ترتیب اکنون متوجه شوید که در آنجا چه اتفاقی می افتد، مثلاً شخص در این همدلی یا شفقت نسبت به فردی که به او صدمه زده است افراط می کند و می دانید که این در یک وضعیت خوب است.  حس می‌کنی که می‌توانی برای کسی که می‌دانی فقط روابطش را به هم می‌ریزد و به نزدیک‌ترین افرادش آسیب می‌رساند، همدلی و همدردی داشته باشی، و به همین ترتیب، می‌توانی این کار را انجام دهی، اما مسئله زمان‌بندی درست است، بنابراین در این لحظه.  همانطور که شما سعی می کنید با آن احساس عصبانیت ارتباط برقرار کنید، اگر آن احساس ترحم برای شخص دیگر مانند اوه من احساس ناراحتی می کنم آه من آنقدر برای شما احساس بدی دارم که شما از من شنیده اید که انگار هیچ معنایی ندارد  مانند زمان بندی، سرنخی است که به شما می گوید که این پاسخ احساس ترحم برای این شخص یا دلسوزی نسبت به این شخص دیگر، آه، در مواجهه با صدمه دیده شدن توسط او، این یک انحراف است، یک سطح شیب دار است که شما را از آن باز می دارد. درست به این احساس خشم دسترسی پیدا می کنید و می دانید که اگر می خواهید پنج دقیقه صبر کنید، می خواهید 10 دقیقه صبر کنید و سپس می دانید که این شفقت و همدلی و ترحم را برای این شخص دیگر و آنچه که او از سر گذرانده است دارید، می دانید که این  خوب است که می توانید این کار را انجام دهید، اما در آن لحظه که سعی می کنید تصدیق کنید احساس عصبانیت را می شناسید که ممکن است داشته باشید، این یک مکانیسم دفاعی است در اصل درست است، بنابراین می خواهید به این نوع چیزها توجه داشته باشید، بنابراین یک مسئله دیگر  این است که یک فرد در مورد دسترسی به آن احساس عصبانیت کمی بداخلاق می شود زیرا می دانید که آنها نمی خواهند آنها نمی خواهند پرخاشگرانه باشد آنها نمی خواهند خشونت آمیز باشد. می‌خواهید پس می‌دانید که باید این شخص را صدا کنید و به او بگویید یا چیزی شبیه به آن، اما به یاد داشته باشید که این سردرگمی بین خشم یک احساس و پرخاشگری است از نظر اینکه چگونه می‌توانید آن را به طور تکانشی انجام دهید، خوب است.  آیا ما نگران پرخاشگری نیستیم، چیزی نیست که شما سعی می کنید به آن دسترسی پیدا کنید، چیزی نیست که می خواهید تجسم کنید، چیزی نیست که دنبال آن هستید، بلکه احساسی است که فقط همین احساس است، بنابراین در تجربه من این است  یک مسئله بسیار رایج است که مردم شما را در مورد خشم و پرخاشگری متوجه می‌کنند که آنقدر مه آلود است که احساس می‌کنند آنقدر در هم تنیده شده‌اند و شما فقط باید مدام به خود یادآوری کنید خوب عصبانیت پرخاشگری نیست عصبانیت پرخاشگری نیست فقط به تکرار آن ادامه دهید.  خودتان یا به خودتان یادآوری کنید که آن را به طور واضح مشخص کنید تمرکز کنید، بنابراین وقتی آن احساس را به جلو دعوت می کنید، سعی می کنید به آن احساس دسترسی پیدا کنید، به یاد داشته باشید که به دنبال چه چیزی هستید که می خواهید متوجه شوید یا اجازه می دهید به آن توجه کنید.  تجربه شما و این همان جرقه کوچک است، گرمای کمی، موج کوچک انرژی است، درست است که متوجه این چیزها می شوید و در مورد آن بی اعتنایی نکنید، از آن نترسید، می دانید که به آن توجه کنید و اجازه دهید این احساس کمی ایجاد شود  فقط آن جرقه کوچک آن گرمای کم، ببینید آیا می توانید اجازه دهید کمی حرکت کند، آیا می توانید اجازه دهید به بدن شما حرکت کند و در سراسر هسته بدن شما گسترش یابد، به یاد داشته باشید که عصبانیت تنش نیست، سفت شدن نیست.  می‌دانید که این همان اضطراب است که اگر از دیدگاه تکاملی به این موضوع فکر کنید، عصبانیت به شما این انرژی را می‌دهد که اگر تنش وارد می‌شود و نمی‌توانید عمل کنید، شما را محدود کرده‌اید، این انرژی را به شما می‌دهد تا به خوبی عمل کنید. مثل یک ژاکت مستقیم روانشناختی می‌دانید که از نظر کاری که می‌توانید انجام دهید بسیار محدود هستید، عصبانیت می‌خواهد خشم را گسترش دهد این است که آن قدرتی در بدن شماست که نیروی پویا آمادگی برای حرکت یا میل به حرکت را در برخی از افراد ایجاد می‌کند.  به این احساس اجازه دهید از طریق ما عبور کند و متوجه شوید که تفاوت بین خشم نوع گسترده آزاد کردن فشار از درون به بیرون در مقابل فشاری که تنش را منقبض می کند تفاوت را متوجه شوید و تنش عصبانیت شما نیست که بسیار مهم است.  بارها و بارها به خود یادآوری کنید و ممکن است دشوار باشد که برای مدتی به دیوار اضطراب برخورد کنید و فقط اعتماد کنید که این همان چیزی است که احتمالاً اتفاق خواهد افتاد اگر این چیزی است که با استعاره ها مبارزه می کنید می تواند برای کمک به شما بسیار مفید باشد.  با این احساسات بهتر آشنا شوید، بسیاری از مردم وقتی سعی می کنند به احساسی دست یابند، مانند استعاره ای بصری از آنچه ممکن است تصور کنند دارند، آه مانند آتش بازی و انفجار و انفجار بمب و همه این چیزها و انواع آن است.  استعاره ها چیزی که قرار است انجام دهند این است که با انگیزه پرخاشگرانه هماهنگی بیشتری داشته باشند، بی نظم است، آشفته است، کنترل نشده است، و بقیه موارد، در حالی که می دانید استعاره ای مانند آن را امتحان کنید. تصور کردن در جناغ سینه در سینه در شانه هایتان، مثل این است که شما فقط یک دیگ از زغال های داغ و زغال های داغ دارید، آتش بازی و شعله های آتش و از این جور چیزها فقط موج می زنند و آن همه قدرت و  تمام آن انرژی فقط در بدن شما موج می زند و شما می خواهید فقط به آن تصویر اجازه دهید که اوه می دانید تا به شما کمک کند در آن نیرو بمانید زیرا می دانید در آن قدرت بدون هرج و مرج بودن بدون آن که برخی از مشتریان من که یا شاید هم تکانشی باشند  مثل اینکه می‌دانی کمیک‌های مارول یا فیلم‌هایی که می‌دانی، این شخصیت مرد آهنی وجود دارد که مانند این راکتور هسته‌ای در سینه‌اش دارد و مثل این است که این همه قدرت فقط در حال افزایش است که می‌دانی هر کاری که او نیاز دارد انجام دهد، اما این قدرت است.  در هسته ای که وجود دارد وجود دارد و می تواند انفجاری باشد اگر اجازه دهید اگر می خواهید باشد، شاید اما لازم نیست و بنابراین نوعی استعاره که به شما کمک می کند با آن ارتباط برقرار کنید و به شما کمک می کند فقط آویزان شوید  در ویدیوی آخری که در مورد آن صحبت کردیم می‌خواهید انجام دهید این انرژی است. به این دلیل که فقط می تواند گسترش یابد، شما می دانید تا هر درجه ای که به آن نیاز دارید، به طوری که ممکن است مفید باشد، بنابراین هنگامی که به آن احساس دسترسی پیدا کردید، اگر می توانید و اگر نمی توانید، خوب است، احتمالاً فقط با آن تنش آن اضطراب مواجه خواهید شد و من قبل از پایان، کمی بیشتر در مورد آن صحبت خواهم کرد، اما فقط اعتماد کنید که می دانید به آن جا خواهید رسید، فقط باید در تنش بنشینید، از تنش فرار نکنید، در مقابل وسوسه مقاومت نکنید  برای پرهیز و حواس پرتی و غیره، اما اگر بتوانید به آن انرژی دسترسی پیدا کنید، فقط کمی از آن جرقه، کمی از آن گرما، کمی از آن گستردگی، آنوقت از خودتان بپرسید که این احساس می خواهد چه کار کند. اگر این احساس کنترل کامل بدن من را داشت چه می‌خواهد برای چه کاری می‌خواهد به سمت آن حرکت کند چگونه می‌خواهد عمل کند اگر کنترل بدن من را داشت نه این که این کار را انجام می‌دهد، بلکه فقط تصور کنید که برای یک لحظه انجام می‌دهد.  درست به عنوان یک تصویر بصری یا یک نمایش ذهنی، یک رویاپردازی تقریباً درباره آنچه است که کشف می کند که چگونه احساس می خواهد بیان شود و در آن فانتزی کوتاه افراط کنید و این به شما زمان و فضای لازم برای نفس کشیدن می دهد. این انرژی از طریق آن احساسی که می دانید تنفس می کند، بنابراین اگر کمی در مورد آن فانتزی دارید، ممکن است بخواهید خشونت آمیز باشید و به یاد داشته باشید که این احساسی است که شما نیستید، این نیست که می خواهید خشونت آمیز باشید، لزوماً این احساس ممکن است بخواهد.  بنابراین اگر در یک جلسه هیئت مدیره یا چیزی شبیه به آن هستید و می دانید که کسی چیزی می گوید که کاملاً بی احترامی است و اوه و می دانید که احساس عصبانیت دارید، ممکن است آن فلش کوچک را داشته باشید، من فقط دوست دارم این را فشار دهم  کسی که دوست دارم به این شخص به خاطر چیزی که به تازگی گفته یا کاری که انجام داده است، یک انتقاد لفظی خوب بدهم و شما در مورد آن خیال پردازی کنید، شاید 10 15 ثانیه بدانید و این به شما اجازه می دهد تا به نوعی نفس بکشید.  آن انرژی و تقریباً مثل این است که از درون شما عبور می کند و تقریباً مانند آن است که از درون شما حرکت می کند و بعد تمام می شود ، آنجا نمی ماند زیرا این تنش این کینه گیج کننده و آهسته مجبور نیست این کار را انجام دهد و بعد شما  می توانید از خود بپرسید که آیا می خواهم چنین کاری انجام دهم و معمولاً اکثر مردم می گویند نه که کاملاً با ارزش های من در تضاد است. قرار است خودم را به این نوع رفتار تقلیل دهم تا بخشی از نحوه انجام آن باشد، بنابراین این تمرین ضروری است، بنابراین تصویری که می‌دانید در حال رویاپردازی از فعالیت‌های ذهنی به شما این تمرین را می‌دهد که در آن بدن شما می‌تواند آن انرژی یا تمرین را انجام دهد.  آن احساس بدون غرق شدن در آن، امیدوارم از آن احساسی که وقتی با آن انرژی رابطه راحت دارید یا آرامشی که با دانستن این احساس به وجود می‌آید، زمانی که نیاز به خوبی داشته باشد، ظاهر می‌شود، آنگاه می‌توانید راحت‌تر خودتان را ثابت کنید  می‌توانید راحت‌تر بدانید که چه چیزی در ذهنتان است، وقتی می‌دانید که شخص دیگری ممکن است با هر چیزی که هست در تضاد باشد، می‌توانید حد و مرزهایی را تعیین کنید، می‌توانید بدانید که به سادگی از مکالماتی که می‌دانید غیرمولد یا هر چیز دیگری است دور شوید.  اما تو با حالت اضطراب دور نمی شوی، تو با حالت عصبانیت می روی. احتمالاً به هیچ چیز خوبی منتهی نمی‌شود، می‌دانید شاید تصمیم گرفته‌اید این کار را انجام دهید، اما ناشی از یک تجربه واقعی از آن خشم است، در مقابل اضطرابی که اغلب احساس خشم را پنهان می‌کند، خوب است، بنابراین امیدواریم برخی از آن‌ها اکنون منطقی باشد.  برخی از مشکلات اضافی که مردم ممکن است با آن مواجه شوند چیست گاهی اوقات مردم می گویند خوب من نمی توانم احساس عصبانیت نسبت به این شخص برایم سخت است زیرا او را دوست دارم به آنها احترام می گذارم من به آنها بسیار اهمیت می دهم و می دانید که نباید واقعاً می دانید که ممکن است خوب بگویید به این دلیل است که به آنها اهمیت می دهید یا به آنها احترام می گذارید یا اینکه آنها را دوست یا عزیز یا هر چیز دیگری می گیرید به دلیل آن رابطه است که اصلاً احساس عصبانیت می کنید. یعنی اگر هیچ کس در خیابان نبود، می‌دانید که فقط یک تعامل اتفاقی بود، نمی‌دانم، ممکن است آن را کنار بگذارید و ممکن است هیچ معنایی برای شما نداشته باشد، در حالی که کسی که یک تعهد را درک می‌کند.  نسبت به شما یا می دانید تعهد به شما یا فرض مراقبت و و آنچه نیست قرار است وجود داشته باشد و آنها به روشی وحشتناک عمل کردند. یک رابطه سالم در یک رابطه عاشقانه یک ازدواج یک دوستی که می خواهید اعتماد کنید که این رابطه به اندازه کافی قوی است که وزن آن عصبانیت را تحمل کنید که با این شخص عصبانی هستید، این عشق شما را به او تضعیف نمی کند، توجه شما به او  فقط اینکه شما نمی توانید خشم را احساس کنید و همزمان شفقت و عشق و تمام احساسات لطیف را می دانید ، می دانید که این احساسات فقط برای یک لحظه باید فروکش کنند تا جایی برای آن انرژی قاطعانه باز شود و آن خشم و سپس به هر چیزی که هست توجه کنید تا بتوانید ارتباط نزدیک و احساسات متقابل احترام و مراقبت و غیره را دوباره برقرار کنید، حالا برخی از مردم با تصور اینکه واکنش طرف مقابل به عصبانیتشان چه می‌تواند باشد دست و پنجه نرم می‌کنند.  بنابراین آنها نگران این هستند که این شخص دیگر منفجر شود و خونسردی خود را از دست بدهد یا در غیر این صورت آن شخص واقعاً شما می دانید بسیار بزرگتر از شما و و به نوعی ترسناک است و تعدادی کار وجود دارد که می توانید در آنجا انجام دهید.  منظور دوباره این است که شما مجبور نیستید بر اساس احساس عمل کنید، دسترسی به احساس مهم است، اما اگر نمی خواهید مجبور نیستید به آن عمل کنید، بنابراین این یک چیز است که فقط به خودتان یادآوری کنید که بله شما  به احساسی دسترسی پیدا کنید که می توانید تصور کنید که آن احساس می خواهد چه کاری انجام دهد، اما بعد ممکن است بگویید بله می دانید من چه کاری نیستم من نمی خواهم مزاحم شوم ارزش وقت من را ندارد یا این شخص بسیار گرم است بدانید که آنها ارزش تعامل با آنها را ندارند، آنها نمی توانند این کار را به روشی سالم انجام دهند، اوم اگر مشکلی وجود داشته باشد که شما با کسی در گذشته می شناسید که واقعاً ترسناک و ترسناک بوده است و چه احساسی را تصور نکنید. تجلی در بدن این چیزی است که من از آلن عباس دریافت کردم که یکی از روان‌درمانی پویا کوتاه مدت فشرده istdp است احساسی را که می‌دانید به بدن شخص دیگری می‌دهید تصور کنید، همانطور که تصور می‌کنید می‌دانید اوه نیمی از ثور بیورنسون که این است.  اوه، اگر بازی تاج و تخت را تماشا می کنید، او شخصیت کوهستانی است، فقط شما کای قدرتمند دیوانه را می شناسید و آن احساس را تصور کنید که آن احساس را می گیرید و به شخص دیگری اجازه می دهید آن احساس را تجسم کند، اگر آن احساس در بدنش وجود داشت.  نیمی از بدن ثور می‌دانی که می‌خواهد چه کار کند چگونه می‌خواهد نشان دهد چگونه می‌خواهد بدانی که به سمت کسی که به تو صدمه زدی یا با تو بدرفتاری کردی یا هر چیز دیگری که هست و این می‌تواند به درستی کمک کند و بدنت درست می‌کند.  تفاوت را نمی‌دانید زیرا در حال خیال‌پردازی در مورد این هستید که می‌توانید کمی از آن انرژی را تقریباً به صورت نایب تجربه کنید، زیرا همانطور که تصور می‌کنید این انرژی در شخص دیگری تجسم می‌یابد، بدن فیزیکی را می‌شناسید، بنابراین ممکن است مفید باشد. بدانید و اگر در مورد آن نگران هستید، اگر من ادعا کنم که این شخص تهاجمی است، به خود یادآوری کنید که شما نمی خواهید پرخاشگر باشید و نمی خواهید آن بازی را انجام دهید و اگر این شخص  سعی می‌کنی تو را وارد یک تبادل تهاجمی کند، می‌دانی که این کم و بیش خوب گفتن است. این یک تقلیل دادن خود به این است که شما ترس فیزیکی یا چیزی شبیه به آن را می شناسید و نمی خواهید، نمی خواهید آن بازی ها را انجام دهید که نمی خواهید خودتان را به ذهنیت غارنشینان تقلیل دهید. اگر می بینید که چنین اتفاقی در شخص دیگری رخ می دهد ، شخص دیگری شما را به آن نوع تبادل طعمه می کشد ، فقط در ذهن خود می دانید فقط بخندید و بخندید اگر می توانید بدانید که من آن بازی را انجام نمی دهم من مجبور نیستم من مجبور نیستم آن بازی را انجام دهم، من قصد ندارم خودم را به آن چیزی تقلیل دهم که شما می دانید، بنابراین دوباره از شما دوری کنید چیزهای تهاجمی را بدانید که می دانید این موارد نادری است که در آن ضروری است این مورد نیاز است یا قابل معذرت خواهی است که می تواند به افراد دیگر کمک کند که در برخی جهات با مشکل روبرو شوند زیرا آنها اجازه نمی دهند بدنشان در حالتی قرار بگیرد که برای این انرژی مفید باشد، بنابراین اگر می دانید که به نوعی دراز کشیده اند.  روی کاناپه یا صندلی دسترسی به این احساس سخت خواهد بود، بنابراین می‌دانید که صاف بنشینید، می‌دانید که شانه‌هایتان را به عقب برگردانید، می‌دانید که فقط آن احساس را دعوت کنید تا کمی از بین برود، شاید بایستید، شاید کمی به سرعت حرکت کنید. نه به شکلی که می دانید دیوانه وار می دانید، بلکه به گونه ای که قصدی برای آن وجود دارد، فردی را که با او عصبانی هستید به ذهن خود می آورید، اوم می دانید، فقط سعی کنید در حالتی باشید که  برای این احساس مساعدتر است به یاد داشته باشید که عصبانیت را با نگاهی به چشم می بینید که می دانید روی شخصی که با او عصبانی هستید تمرکز کنید و ببینید آیا برخی از آن ها بدن شما را به سمت بخشی از آن جذب می کند اگر دچار تنش شدید ناراحتی از نوع واکنش مضطرب باشد، چه انقباض باشد یا شاید برخی از افراد پاسخ اضطراب شدید پاراسمپاتیک دریافت می کنند، حالت تهوع و پروانه و غیره می گیرند، منظورم این است که در آن صورت شما واقعاً می خواهید سرعت کار را کاهش دهید و وقت خود را صرف آن کنید، اما  اضطرابی که می‌خواهی بدانی کمی به آن متمایل شو درک کن که طرف دیگر آن اضطراب است، آه، تمام آن احساس است، آه، آن انرژی، این انرژی که من دقیقاً توصیف می‌کنم، هیچ چیز ترسناکی وجود ندارد.  کسانی که این را تجربه نکرده‌اند یا مدت زیادی است که تجربه نکرده‌اند، می‌دانند که آیا ترجیح می‌دهید احساس اضطراب و ناراحتی و تنش از احتمال درگیری یا مخالفت با کسی یا چیزهایی داشته باشید که فقط کمی تشدید می‌شوند. و سپس درگیر اجتناب و همه این مکانیسم‌های مقابله‌ای دیگر و غیره باشید یا ترجیح می‌دهید آن نوع گرما و اعتماد به نفس گسترده را در بدن خود احساس کنید و بتوانید به خوبی خود را نشان دهید یا از آن مکان قاطعانه به خوبی دور شوید. خوب بله، خیلی بهتر به نظر می رسد، من دوست دارم این احساس را داشته باشم، بله، برای اینکه به آن مکان برسید، باید تمام این تنش یا اضطراب یا ناراحتی را که ممکن است تجربه می کنید گذر کنید، آنقدر اعتماد کنید که بدانید آیا چنین است  یک مشکل برای شماست که با پشتکار به آنجا خواهید رسید، اما واقعاً باید روی آن کار کنید، می دانید که نمی خواهید آن اضطراب را از طریق اجتناب دائمی از طریق منفعل بودن پاداش دهید و تقریباً مانند این است که باید بخشی از ذهن خود را توسعه دهید که  به دنبال برخی از این مکانیسم‌های مقابله‌ای یا حالت‌های اجتنابی یا مکانیزم‌های دفاعی است. طرف مقابل را آزار می‌دادم اما نمی‌دانستم نمی‌دانستم که احساس عصبانیت می‌کنم، می‌دانی که داشتم چه کار می‌کردم، از عصبانیت خود دوری می‌کردم، بله، پس تو به خوبی متوجه این چیزها می‌شوی و بعد تو  خودت را به چالش بکش، خوب خوب، چه می‌خواهد این موضوع را با آن شخص مطرح کنی، فردی که با او عصبانی هستم، خوب دوباره سعی می‌کنی آن را تجسم کنی، سعی می‌کنی آن احساس را دعوت کنی که کمی جلو بیاید و ببینی کجا هستی  با این کار خوب است که برای امروز خواهد بود، بنابراین در این ویدیو ما در مورد افرادی صحبت کردیم که در دسترسی به خشم مشکل دارند، چگونه ممکن است به صورت انفعال یا مشکل در تعیین حد و مرز با مردم یا داشتن اعتماد به نفس بیشتر در درگیری احتمالی با افراد دیگر ظاهر شود. و چگونه می توان تصور کرد که چگونه می توان از طریق برخی از شاید برخی از تنش ها کار کرد و به برخی از احساسات دست یافتنی به موانع مختلفی که ممکن است ایجاد شود که می تواند مانع ایجاد شود که این یک راه حل لزوما برای همه نیست.  همه موقعیت‌ها، اما امیدوارم چیزی در آن وجود داشته باشد که برای شما مفید باشد، اگر بحث امروز اینجا را دوست دارید، لطفاً ویدیو را لایک کنید اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، در کانال مشترک شوید، پس این را با افرادی که ممکن است بتوانند از آن سود ببرند به اشتراک بگذارید.  و با تشکر خارجی شما را در قسمت بعدی خواهیم گرفت