ما باید دوره‌هایی از روز داشته باشیم که دنیای بیرونی ما را تحریک نمی‌کند و به آن می‌گویند کسالت، اما کسالت واقعاً تازه به خانه برمی‌گردد و شما می‌دانید که آشفته هستید و هنوز آرام نشده‌اید، اما اگر به کودکی نگاه کنید و از دوران کودکی خود به یاد بیاورید.  چگونه به پدر و مادرمان مشتاق بودیم می دانید که من حوصله و بی حوصله و بی حوصله هستم و آنها به معنای واقعی کلمه به ما چیزهایی می گفتند که می خواهید چه کار کنم. درست است که مشکلی در مورد اذیت شدن آنها وجود نداشت زیرا آنها مشغول بودند و هیچ برنامه ای وجود نداشت، واقعاً چیزی وجود نداشت و حدس بزنید بعد از خستگی بیقرار چه اتفاقی برای ما افتاد که خلاقیت غرق شده و ارتباط عمیق با طبیعت با خودمان به ترانه سرایی که می خواهیم شعر بخوانیم.  ما با پرنده ها و سنگ ها بازی کردیم در آن سفر چیزی غیرقابل ارزیابی پیدا کردیم اما اکنون داریم از این لحظه ها می گذریم و دیگر حوصله مان سر نمی رود.  به شما بگویم که حضور شما در برنامه چه افتخاری است من مدت زیادی است که کارهای شما را دنبال می کنم، در واقع داستان سریع اولین باری که به خوبی در معرض کتاب شما قرار گرفتم والدین آگاه که اتفاقاً من واقعاً اینجا دارم خوب ما انجام دادیم، من با همسرم در جامائیکا بودم و او در آن زمان اولین باردار بود و آنجا نشسته بود و داشت کتاب را می خواند و من نگاهی به آن انداختم و گفتم او چه حالی دارد.  باید آن را بخوانم و من مثل نه، همه این چیزها را می‌دانم، شما می‌دانید که این چیزی است که من در رهبری آموزش می‌دهم و می‌دانید که او رفت و من به نوعی کتاب آنجا نشسته بودم و دستم را گرفتم و آن را گرفتم و سپس آن را روشن کردم.  از طریق کتاب و به خیلی‌ها می‌گویم، چون کتاب شما را خیلی توصیه می‌کنم، احتمالاً یکی از بهترین کتاب‌هایی بود که به‌طور خاص به‌عنوان والدین خوانده‌ام و به‌عنوان یک والدین جدید تبدیل شده‌ام، بنابراین کار شما برای من خوب بوده است. در تربیت خودم عمیق و بسیار مفید بوده است و امروز می خواهیم در مورد آخرین کتاب فرزندپروری شما صحبت کنیم که بسیار هیجان انگیز است که به نام نقشه والدین نامیده می شود، بله، این نقشه والدین است که اگر آن را تماشا کنید، آن را بالا نگه می دارم. در ویدئو، راه حل های گام به گام برای ایجاد آگاهانه رابطه نهایی والدین-فرزند است. من این کتاب را به عنوان روشی نوشتم - می دانید کتابی که به آن اشاره می کنید، والد آگاه نامیده می شود که کار موفقیت آمیز من در این زمینه است.  رشته فرزندپروری آگاهانه قبل از فرزندپروری آگاهانه حتی چیزی بود که اولین کتابی بود که واقعاً شروع به صحبت در مورد این موضوع به روشی جدید کرد، اما بعد از آن من کتاب‌های دیگری نوشتم اما این کتاب راه‌حلی است که من واقعاً شکسته‌ام.  این برای والدین عادی است والدین از هر کودک گروه سنی که می‌خواهند خود را ارتقا دهند، اساساً فرزندپروری آگاهانه یک مدل انقلابی متفاوت از روشی است که من و شما بزرگ شده‌ایم که من آن را مدل سنتی والدین می‌نامم که اساساً ترس را کنترل می‌کرد. تنبیه شرمساری مبتنی بر احساس گناه و این مدل چیزی است به قدری جدید که والدین اغلب فکر می کنند که شما می دانید نه اگر حتی آن را درک نمی کنند این یک پیشرفت بزرگ است اما در مورد پدر و مادری است که والدین خود را والدین می کنند زیرا همانطور که در کار خود می دانید  این چیزی است که بیش از همه آمریکا را از فقدان فرزندپروری درونی ما و فرزند درونی خودمان باز می‌دارد و این چیزی است که در دینامیک والدین ما ظاهر می‌شود و رابطه را به هم می‌زند، بنابراین اگر کسی در آنجا تلاش می‌کند که بخواهد والدین بهتری باشد، این کتاب نقشه والدین است.  سپس آنها باید هزار درصد یک نسخه از این کتاب را بگیرند و شما می دانید که من فکر می کنم چه چیز عمیقی در مورد کاری که شما انجام می دهید وجود دارد که واقعاً آن لنز را به سمت خود باز می گرداند و می دانید چرا این اتفاق می افتد و شما  می دانم که من عاشق این واقعیت هستم که در سطح ناخودآگاه کاری که ما شروع به انجام آن می کنیم این است که این نیاز را داریم که از فرزندانمان محافظت کنیم و اطمینان حاصل کنیم که آنها موفق هستند و اگر مراقب نباشیم نیازها و راه های خود و آنچه را که در حال رخ دادن است را فرافکنی می کنیم.  شبیه اوم و با این کتاب جدید که بسیار هیجان انگیز است که نقشه آن است، بنابراین آنچه که این کتاب را مطرح کرد، ما مطالب زیادی در آنجا داریم و شوخی در مورد فرزندپروری امروز زمانی است که ما  بزرگ شدم، هیچ کتابی برای والدین وجود نداشت، دقیقاً کتابچه راهنمای رفتار با بچه‌هایتان وجود نداشت و من به بسیاری از مردم می‌گویم که امروزه در دوران هیجان‌انگیزی که در آن زندگی می‌کنیم، این کتاب‌ها وجود دارد، این کتاب‌ها وجود دارند.  راهنمایی و یادگیری و مربیگری برای ما برای انجام این کار، بنابراین چه چیزی این کتاب را در مقابل سایرین سوق داد خوب می دانید که من یک روانشناس بالینی هستم بنابراین همیشه با درد دوران کودکی ناکارآمد کار می کنم و واقعاً معتقدم که اگر والدین آن را دریافت کنند  یک نوع حق پویا، لازم نیست کامل باشید، اما اگر رابطه را به درستی برقرار کنید، در این صورت واقعاً فرزندتان را برای موفقیت آماده می‌کنید، نه اینکه او را به بهترین مدرسه آیوی لیگ بفرستید یا بهترین تعطیلات یا افشاگری کنید.  آنها را به بهترین اردوگاه علمی که قرار نیست این کار را انجام دهد، چیزی که در همه زندگی ما مهم است، رابطه ای است که در آن احساس می کنید در جایی که احساس می کنید شایسته هستید، جایی که احساس می کنید به خاطر روح حاکمیت خود افتخار می کنید، که مستقل از نظرات یا تایید دیگران است.  چیزی است که من به والدین می آموزم که به فرزندان خود بدهند زیرا این چیزی است که فقط والدین واقعاً می توانند بدهند و بشکنند و زمانی که کودک آن را داشته باشد، زمین را بسیار کمتر برای این اعتبار خارجی جستجو می کند که به نوبه خود باعث ایجاد عزت نفس و انعطاف پذیری می شود.  بنابراین من روی چگونگی ایجاد این باند تمرکز می‌کنم و تکنیک‌هایی وجود دارد که باید از آنها پیروی کرد، کارهایی وجود دارد که باید انجام داد و چیزهایی وجود دارد که نباید انجام داد، بنابراین همه آن‌ها را در این کتاب بیان می‌کنم و وقتی آن پیوند ایجاد شد، آن بچه واقعاً می‌دانی آنها قوی هستند، بنابراین من آن را نوشتم زیرا تأثیرات ویرانگر این فقدان پیوند را می بینم و می بینم که چگونه بزرگسالان به دلیل این فقدان ارتباط دست و پنجه نرم می کنند، بنابراین می خواهم به بسیاری از والدین کمک کنم تا نسل هایی از کودکان را پرورش دهند.  نوعی احساس ارتباط در مقابل احساس اینکه در تاریکی دست و پا می زنند و نمی دانند کجا فرود بیایند، فکر می کنم شما می دانید که چه هستید چیزی که می شنوم در مورد آن صحبت می کنید این است که من باید اهمیتی داشته باشم که دیده شوم و شنیده شود و در بسیاری از موارد طبیعی است که ما بچه ها را اخراج کنیم. من می بینم که این کار را با بچه هایم انجام می دهم که دیروز در حال رانندگی به خانه هستیم و شما می دانید که پسرم در حال بازی کردن بود و این ناخودآگاه وجود داشت. دست از این رفتار بردار و بلا بلا بله و من این لحظه را داشتم که اینطوری بودم برای من در مقابل پدر و مادرم بیشتر است و همسرم در این کار عالی است، مثل اینکه من به آرامش نیاز دارم که اجازه دهید من این موضوع را مدیریت کنم و من به نحوه صحبت او و نحوه برخورد او با این موقعیت بسیار دلگرم کننده و دیالوگ بود و می دانید که به بچه کمک می کنید تا او را بیان کند و همچنین او یکی از طرفداران بزرگ شماست، اجازه دهید این را از شما بپرسم تا در این کتاب صحبت کنید. چیزهای زیادی در مورد سه مرحله ای که باید طی کنیم و مراحل زیر که چرا ما اصلاً قبل از رفتن به آنجا خوب شروع نمی کنیم، به نظر شما چرا والدین با دیدن این که شاید این در مقابل فرزندشان باشد، مشکل دارند. دلیل اینکه ما والدین روزگار سختی می‌گذرانیم ، مهم نیست، فقط به این دلیل که سرمان گرم است، بلکه تقریباً به ما اجازه می‌دهند که توهم داشته باشیم و احساس کنیم که ما قدرت نهایی هستیم، به ما گفته می‌شود که این بچه‌ها مال ما هستند، زیرا از ما می‌آیند.  به ما گفته می شود که والدین بهتر می دانند و از آنجایی که ما هرگز در کودکی شنیده نشده ایم، فکر می کنیم که این تنها راه رسیدن به آن یک طرفه است، این قدرت بی امان است، این تصور به ما داده می شود، بنابراین به این سفر می رویم که فکر می کنیم کنترل مطلق خواهیم داشت.  و اگر مشکلی در کودک وجود نداشته باشد و بنابراین ما حق داریم آنها را حتی بیشتر کنترل کنیم و آنها را مجازات کنیم زیرا ما باید به درستی کنترل کنیم که این فرمان از مادر و پدر خود اطاعت کنید از آنجا شروع می شود این پدر و مادر اقتدار نهایی هستند، اما با آن این نوع سلطه هذیانی کور تعدیل شده به وجود می آید و نمی بینیم که با این میل به کنترل در مقابل صرفاً داشتن مسئول بودن به وجود می آید که ما نیز می خواهیم در آن باشیم.  کنترل کردن و این ناگزیر شکستی است، هرگز نخواهد بود، ما هرگز نمی‌توانیم واقعاً چیزی خارج از ذهن خود را کنترل کنیم و به سختی می‌توانیم ذهن خود را کنترل کنیم، بنابراین به ما داده می‌شود که این میراث سنت‌های گذشته را به ما واگذار کرده‌ایم که پدر و مادر نهایی هستند و با آن  می آید این داغ سرگی این غرور این نادانی که از فرزندانمان چیزی برای یادگیری وجود ندارد، هیچ راهی وجود ندارد که آنها چیزی بدانند ما درست می گوییم ما درست می گوییم ما برتر هستیم ما عالی هستیم اگر سنت داشته باشیم هر کاری می خواهیم انجام می دهیم حق انتقال آن و سپس آنها بد هستند اگر آنها از آن پیروی نمی کنند اگر ما دینی داریم ما حق داریم آن را منتقل کنیم و سپس آنها بد هستند اگر آن را رعایت نکنند بنابراین اساساً راه ما یا بزرگراه است.  و ما در جایی بزرگ شده بودیم که این باور را داشته باشیم و والدین ما ما را به این شکل بزرگ کردند.  اما مثل اینکه می‌دانی من وقتی در مورد این نیاز به کنترل صحبت می‌کردی، همان جایی است که گرفتار می‌شوم، مثل اینکه می‌دانی این به خاطر ساکت بودن بچه یا تغییر رفتارش نیست، بلکه به من مربوط است که موقعیت را کنترل می‌کنم و می‌دانی که روز خوب من خودم را در یک روز بد می گیرم گاهی اوقات لازم است این را یادآوری کنم، بنابراین در این کتاب شما در مورد مراحل بسیار صحبت می کنید و فکر می کنم آنچه که بسیار جالب است این است که شما گفتید مثل اینکه اکنون نقشه ای برای افراد دارید درست مانند  برای والدین خارج از کشور روشی وجود دارد که فقط یک فکر نیست، بلکه فقط مانند این نوع بزرگ فکر کردن نیست، بلکه در واقع مرحله به مرحله است و یکی از قطعاتی که در مراحل در مورد آن صحبت می کنید این است که مجازات نکنید.  و ما به آن دایره ای برمی گردیم، اما آیا می توانیم با چیزی شروع کنیم که تأثیر منفی یا منفی در اتخاذ این رویکرد تنبیه چیست. همه مسمومیت بله باز هم این غرور و نادانی است که وقتی ما خودسرانه تصمیم می گیریم چگونه با فرزندانمان سرزنش کنیم فرزندانمان را تحقیر می کنیم فرزندانمان را بر اساس آنچه ما فکر می کنیم بد رفتاری است تنبیه می کنیم ، این فقط منجر به قطع ارتباط شما می شود.  بدانید مجازات این است که از همه راه‌ها، از توهین کلامی نام، برچسب زدن، تحقیرکننده شرمساری، گناه‌پروری، ترس‌آفرینی، دور انداختن اشیاء، دور انداختن چیزها، آه، می‌دانید که بچه‌ها را به زمین می‌اندازید تا قلدری و قلدری را شامل می‌شود. بنابراین ما فکر می کنیم که چون کنترل داریم، باید کنترل را به شیوه ای ظالمانه دگماتیک برتر داشته باشیم و سپس وقتی بچه بدرفتاری می کند، آن برتری و آن دگماتیسم را آزاد می کنیم و تازیانه را هر چه که باشد می کوبیم و فکر می کنیم حق با ماست و ما فکر می‌کنید ما مجاز هستیم چون بدون نظارت هستیم، آیا می‌توانید باور کنید که ما بدون نظارت هستیم، منظورم این است که تعداد زیادی از ما دچار اختلال روانی هستیم و هیچ نظارتی نداریم، نه آموزشی، نه مجوزی، نه دستورالعمل‌ها، نه مربیگری، و ما در آنجا هستیم و فکر می‌کنیم که ما  خیلی درست هستیم و ما خیلی در اشتباهیم من خیلی اشتباه کردم وقتی از خواب بیدار شدم فهمیدم خیلی اشتباه کردم همه چیز را به هم می زدم بنابراین تنبیه فقط موقتی ایجاد می کند می دانید قدرت واقعی فقط سرکوب موقتی فقط رفتار درست موقت ایجاد نمی کند پایدار باشید و نه تنها پایدار نخواهد بود، بلکه چنین واکنش عاطفی عمیقی خواهد داشت که فرزندان ما از هم خواهند پاشید، تکه تکه خواهند شد و از شما رنجیده خواهند شد و به دنیا خواهند آمد و سپس این کار را با فرزندانشان انجام دهید، مثل اینکه شما با پدر کنترل کننده بزرگ شده اید، چه بخواهید چه نخواهید، این از ناخودآگاه شما بیرون می آید و این فقط الگوی پیش فرض شماست، حتی اگر منظور شما این نیست، بنابراین مجازات سمی است و نیازی به آن نیست.  تنبیه تنبیه در واقع از دست دادن کنترل است و چیزی که من آموزش می دهم این است که ارتباط و ارتباط کنترل نهایی است، اما مردم متوجه نمی شوند زیرا این یک نوع کنترل متفاوت است، در مورد کنترل یا قدرت بر آن نیست، در واقع یک موقعیت برد-برد است که در آن شما  و کودک با هم کار می کنند تا هر دو قدرتمندترین موجودات باشند نه یکی بر دیگری، اوه این یک مدل کاملاً جدید است و اگر از دوران کودکی به روشی سلسله مراتبی بزرگ شده باشید، بلافاصله این را نخواهید فهمید، به همین دلیل است که من از مردم التماس می کنم که تلاش کنند.  شجاع باش من می دانم که خارج از منطقه راحتی آنهاست، اما به همین دلیل است که آن را با چنین مراحل ساده بیان کردم، زیرا می دانم که برای کسی که با قدرت بزرگ شده است و فکر می کند که این حق اوست، ترسناک است. تنها چیزی است که ما تحت نظارت یا LED یا تحت کنترل نیستیم این است که در همه جنبه های دیگر والدین هستیم خوب ما به دفتر می رویم و یک رهبر یا سرپرست یا مدیری داریم که دریافت می کنیم در جاده ای که ترافیک داریم ماشین می رانیم سیگنال‌ها و چراغ‌ها به ما می‌گویند که چه زمانی سرعت را کم کنیم و توقف کنیم و برویم، ما وجود دارد، تنظیم‌کننده‌ای برای ما وجود دارد، اما وقتی نوبت به پدر و مادر می‌رسد، این تنها محیطی است که ما حاکمیت و نظارت روی آن نداریم و در برخی موارد فکر می‌کنم شما  فقط همین حالا که شاید ما باید شاید باید نوعی ناظر مانند شما که می‌دانید برای والدین وجود داشته باشد و اگر نه، می‌توانیم کتاب را برداریم، پس بیایید از طریق شما مرور کنیم، شما 20 مرحله 20 UH را در سه مرحله از نقشه والدین ترسیم کنید، چرا؟  ما با این شروع می کنیم که مراحلی را که در اینجا طی می کنیم چیست، بنابراین من آن را مانند یک سفر رشد خود واقعی بیان کردم، آه، مثل اینکه من مشتریانم را می برم، بنابراین شما به معنای واقعی کلمه با من درمان می کنید صفحه به صفحه، این صدای من است که من حفظ کردم.  آن را با صدایی که من صحبت می کنم، بنابراین آن را بسیار محاوره ای و محاوره ای کردم، بنابراین سه مرحله مرحله اول از سرخوردگی تا وضوح است و مرحله دوم شکستن الگوها مرحله سوم این است که چگونه با بچه ام ارتباط برقرار کنم، بنابراین مرحله اول شش مرحله دارد.  من به سرعت از میان آنها عبور خواهم کرد اولین مورد به نام تمرکز بر مشکل درست است، مشکل این است که شما والدین حق دارید شما را سرزنش نکنیم، بلکه به شما بگوییم که راه حل با شماست، اوه، هر چه بیشتر باشی این کودک نیست.  تلاش برای بزرگ کردن کودک عالی هرچه بیشتر به هم می ریزد، بنابراین من در مورد این صحبت می کنم که مرحله دوم در مورد از بین بردن فانتزی است و اینکه چگونه ما با این فیلم در ذهن خود وارد فرآیند فرزندپروری می شویم و شما وقتی این بچه ها جرات می کنند خودشان باشند را می شناسید. می دانید ستاره ها و ستاره های فیلم خودشان ناراحت می شویم اوه چون آنها فیلمنامه ما را دنبال نمی کنند آنها صحنه را می سوزانند آنها از کارگردان اطاعت نمی کنند و ما مانند از دست دادن پول و از دست دادن زمان هستیم و بسیار ناراحت هستیم.  بنابراین من در مورد آن فانتزی صحبت می کنم و اینکه چگونه همه ما یک فیلم عالی را در سر داریم و نتیجه نمی دهد و بعد ناراحت می شویم و فکر می کنیم مشکلی با ما اشتباه است و سپس مرحله سوم به نام کنترل رها شده نامیده می شود و این تمام است. در مورد رها کردن این تصور که برای بزرگ کردن بچه باید کنترل داشته باشید، به شما قول می دهم که نیازی به کنترل ندارید آنچه باید داشته باشید، این است که اتصال به شما بیشترین تأثیر را می دهد، مثل من و شما درست می خواهیم  معاشرت با افرادی که احساس می کنیم با آنها مرتبط هستیم نه با کسانی که ما را کنترل می کنند، ما می خواهیم با افرادی باشیم که زیبایی ارزش ما را می بینند و به کسی که هستیم احترام می گذارند، جایی که مجبور نیستیم وانمود کنیم کجا احساس امنیت می کنیم، پس همین است  من در اینجا در مورد مرحله چهارم صحبت می کنم یکی از مهم ترین مراحلی است که به آن پایان دادن به تعقیب و گریز برای خوشبختی و موفقیت می گویند، زیرا اکثر ما در تلاش هستیم تا فرزندانی شاد و موفق تربیت کنیم و در انجام این کار همه چیز را به هم می زنیم زیرا می دانید هر بار که فرزند ماست.  احساسات بزرگی دارد یا در حال گذراندن یک تجربه زندگی واقعاً دشوار است، ما چیزهایمان را از دست می دهیم زیرا وقتی آنها احساس ناراحتی می کنند احساس بسیار بدی داریم زیرا ارزش خود را با لبخند آنها در قدردانی آنها از شادی بی امان آنها اندازه گیری کرده ایم که این چنین یک طرفه است.  کودکان با دیدگاه نزدیک‌بین می‌توانند تجربیات زیادی داشته باشند و باید و نباید ارزش ما را تعیین کنند و پس از آن موفقیت را به قدری محدود تعریف کرده‌ایم که وقتی بچه‌های ما در این جعبه قرار نمی‌گیرند فکر می‌کنیم نمره f می‌گیریم.  مرحله پنجم را مجموعه ناجی رها کن، جایی که می‌دانی ما این تصور غلط را داریم که ما هستیم، شما خدا را می‌شناسید و می‌توانیم خلق و خوی آنها را مدیریت کنیم و به آنها بگوییم چگونه در مورد چیزها فکر کنند. اینجا برای نجات است تا نتوانیم خودمان را نجات دهیم، نتوانستیم رویاهای خود را برآورده کنیم، بنابراین اکنون می‌خواهیم فرزندانمان را وادار کنیم این خیالات را برآورده کنند و مرحله ششم برچسب‌هایی را که من در مورد آن صحبت می‌کنم دور بریزیم. اوه، ناکارآمدی واقعی برچسب‌ها  ماهیت مخرب برچسب ها و اینکه چقدر خطرناک است داشتن برچسب ها و سپس مرحله دوم، چند مرحله دیگر برای شکستن نفس شما دارد تا بفهمید ایگوی شما چیست. سه این است که روانشناسی فرزندان خود را یاد بگیرید، اشتباهات را اصلاح کنید، درک کنید که به جای تنبیه چه باید کرد و زبان کودک را یاد بگیرید. ما باید یک زبان کاملاً جدید یاد بگیریم، بنابراین من همه اینها را در کتاب آموزش می‌دهم، بنابراین مثل این است که یک دوره روان‌شناسی کوتاه می‌گذرانم و برای درمان می‌روم، همانطور که به صحبت شما در مورد مرحله اول گوش می‌دادم، بنابراین مطمئن هستم که می‌دانید یک مدل توضیحی وجود دارد.  زمانی که کسی دچار تروما می شود و شما در مراحلی که او از سر می گذراند به او توضیح می دهید و کاری که ما شروع به انجام آن می کنیم این است که نحوه درست گوش دادن به او را خراب می کنیم تا مردم شروع به صحبت با ما کنند و آنها به ما حرف های خود را به ما بگویند.  داستان را راه اندازی می کنیم و سپس کوچک می کنیم و می بینم که این کار را با بچه ها خیلی درست انجام می دهیم که اشکالی ندارد فقط یک بازی است نگران آن نباشید می دانید که ما آنها را قضاوت و انتقاد خواهیم کرد که آنها باید این کار را می کردند.  اینطور یا آن طرف و و و مشکل حل شده نه تنها ما این کار را با بچه هایمان انجام می دهیم، بلکه با روابطمان این کار را انجام می دهیم، در زندگی و چیزهای دیگر این کار را انجام می دهیم، بنابراین می دانید که من واقعاً از این واقعیت که شما در مورد مرحله اول صحبت می کنید دوست دارم واقعاً روی ما تمرکز کند.  و این درمانی است که ما باید از آن عبور کنیم و کشف کنیم که شما به برچسب ها اشاره کردید منظور شما از برچسب ها این است که مثل من می گویم شما بچه بدی هستید یا می دانید که باید بیشتر شبیه آن باشید که می دانید سارا این است که وقتی صحبت از برچسب‌ها می‌شود در مورد چیزی که شما صحبت می‌کنید، بله، من فکر می‌کنم حتی اگر آن را صحبت نکنیم، فکر می‌کنیم درست است چرا بچه من اینطور است چرا بچه من نمی‌تواند برون‌گراتر باشد چرا نمی‌توانم چرا نمی‌توانم بچه‌ام مودب‌تر باشد، مهربان‌تر، مهربان‌تر، بیشتر از همه این‌ها، ورزشکاری با استعدادتر، خدای من، اگر ما در مورد برچسب‌های رولودکس ثابتی که مدام از طریق آن‌ها می‌چرخیم، قضاوت درست بچه‌هایمان را صادقانه بگوییم، حتی ممکن است  مثبت باش آه این خیلی خوبه آه تو خیلی شیرین هستی آه تو خیلی دوست داشتنی خدای من می توانیم ساکت باشیم آیا می توانیم درست مشاهده کنیم پس در مدیتیشن هنر مشاهده و شهادت برای قدرت کلی آن را تمرین می کنیم.  شاهد نبودن برای رسیدن به مکان دیگری ما فقط شاهد آن هستیم زیرا این حالت مشاهده، قدردانی ایجاد می کند، قدردانی ایجاد می کند، جریانی ایجاد می کند که در آن چیزی را که می دانید دستکاری نمی کنید، مانند رد شدن از کنار زیباترین گل رز یا گل است و دست نزدن به آن، دست نزنید.  آن را نتراشید و فقط زیبایی را مشاهده کرد و به آن اجازه داد که به خودی خود یک کشور مستقل باشد، به طور مشابه با بچه های ما، اجازه دهید آنها در وضعیت خود باشند، از دخالت و مدیریت و میکرو سوزنینگ و تداخل میکرو دست بردارند و ما دائماً می دانیم که در حال صاف کردن و صیقل دادن  اظهار نظر خدای من این همان کاری است که انجام می دهد واقعاً این است که نور فرزندانمان را کم می کند زیرا ناخودآگاه دائماً به آنها می گوییم که آنها چه کسی هستند به اندازه کافی خوب نیستند و آنها دوست دارند ما آن را تغییر دهیم. یک غروب و ما از تو شکایت داریم می‌دانی طبیعت می‌دانی که امروز کمی بیش از حد نارنجی هستی من بنفش را بیشتر دوست دارم می‌دانی نه ما این کار را نمی‌کنیم که فقط غروب را تماشا می‌کنیم قدر آنچه را به ما داده است بدانیم و به آن احترام بگذاریم و این مانند  101 اساسی فرزندپروری که ما به معنای واقعی کلمه آن را دور می زنیم و و برای سنین مختلف و بچه هایی مثل من یک کودک شش ساله و هشت ساله در مقابل نوجوانان شبیه به آن دارم. درست از مرکز صحنه به پشت صحنه حرکت کنید، بنابراین در ابتدا باید بیشتر دست به کار شویم، باید آنها را به مدرسه ببریم، باید پوشک ها را درست عوض کنیم، شاید باید تکالیف آنها را با آنها انجام دهیم، اما هدف ما همیشه این است که آنها را رها کنیم.  هدف ما افزایش نفوذ است و ارتباط را رها می کنیم، بنابراین این همان چیزی است که ما با آنها بزرگتر می شویم، این احترام عمیق را برای خودمختاری آنها ایجاد می کنیم تا آنها احترام داشته باشند و به استقلال خود تکیه کنند، بنابراین ما به آنها آموزش می دهیم.  به درون خود نگاه کنند تا نظر خود را بپرسند تا به خود اعتبار دهند تا زندگی خود را بیشتر و بیشتر بفهمند، ما همیشه سعی می کنیم کنترل را رها کنیم و با این کار به آنها تمرین اشتباه کردن برای بلند شدن پس از سقوط را آموزش می دهیم. برای اینکه ببینیم آنها انعطاف پذیر هستند، این پایان دنیا نیست، اما اگر ما روی آنها و روی فرزندپروری معلق باشیم، نمی توانند این کار را انجام دهند، بنابراین فرزندپروری آگاهانه بیش از فرزندپروری نیست، بلکه تحت فرزندپروری نیز نیست. فرزندپروری آگاهانه به این معنی است که ما خودمان را با فرزندانمان هماهنگ می کنیم و سپس رویکردمان را بر اساس این تیتر بندی می کنیم که می دانید در مورد تاب آوری صحبت خواهید کرد و اگر امروز به نسل های جوان نگاه کنید، یک گفتگو یا سؤالی در مورد تاب آوری وجود دارد. تمام شوخی شما می دانید که فرزندپروری با هلیکوپتر و سپس چیزی که به آن فرزندپروری برف پاک کن می گفتند، موانعی را از سر راه برداشته ایم، آیا شما می بینید که در بچه های امروزی یا نسل جوان تر، آیا ما نسل جوان را کمتر انعطاف پذیر می بینیم، شاید به دلیل فرزندپروری بیش از حد ما.  در طول چند نسل گذشته بله، بنابراین خوشحالم که گفتید، بنابراین بله، اگر انعطاف پذیری کمتری می بینم به دلیل تربیت بیش از حد ما است، این نسل ماست که همه این برنامه ها را تولید کرده است که اکنون فرزندان ما به آنها معتاد شده اند و اکنون آنها را ترک نمی کنند.  کاناپه و همه چیز به آستان آنها می آید و بعد ما از آنها ناراحت هستیم زیرا آنها به خوبی مقاومت ندارند زیرا ما سختی را به درستی از بین برده ایم و روند را کنار گذاشته ایم و فقط رفته ایم تا همه چیز را به نتیجه برسانیم. نتیجه است ما نتیجه را به این شکل می گیریم، رضایت تاخیری وجود ندارد، هیچ انتظاری وجود ندارد، همه چیز تیتر شده است، شما می توانید در برنامه دقیقا همان چیزی را که می خواهید انتخاب کنید و انتخاب کنید و همه چیز مطابق با منیت آنها تنظیم شده است، درست زمانی که من در مورد فرزندپروری آگاهانه صحبت می کنم، من در مورد هماهنگ سازی صحبت می کنم  به بچه ها جوهر نه منیت آنها، بلکه دنیایی که ما برای فرزندانمان ساخته ایم تماماً در مورد منیت آنهاست.  از خود و سپس فرزندان ما اکنون شکننده هستند زیرا نمی دانند چگونه صبر کنند، نمی دانند چگونه ناقص زندگی کنند، همه برنامه ها در مورد کمال هستند، بنابراین هر بار که با نقص در خود یا دیگران مواجه می شوند، کل وضعیت را لغو می کنند.  و این عدم تحمل واقعاً ریشه شر است زیرا ما در حال آموزش عدم تحمل نقص هستیم در حالی که نقص ساختار زندگی است بله بله کاملاً موافقید می دانید که من نزدیک به دو سال پیش به کاستاریکا نقل مکان کردم و چند نفر از من می پرسند که چرا در کانادا در طول همه گیری همه گیر بسیار سخت بود و به همین دلیل بود که ما آنجا را ترک کردیم، اما من بچه هایم را اینجا دیدم و دیدم بچه هایم کندتر رشد می کنند، دیدم آنها به برخی از اصول اولیه باز می گردند که بدون برنامه هستند و آنها دارند. آی‌پدهای آنها مرا اشتباه نمی‌گیرند، اما آنها می‌توانند این زندگی تجربه‌ای، اجتماعی و ارتباطی، زمین خوردن و صدمه زدن به خودشان را داشته باشند و من هرگز فراموش نمی‌کنم اولین ساحلی که به آن رفتیم، این همه خرچنگ کوچک گوشه‌نشین را پشت سر گذاشت و دخترم را  وحشت کرده بود او نمی خواست پاهایش را روی زمین بگذارد به هر حال شما امروز او را می بینید مثل این است که او مثل این است که در جنگل تاب می خورد و یکی روز پیش به من گفت بچه ها چگونه کار می کنند من مثل اینکه می دانی چیست؟  در مورد زندگی در اینجا واقعا عالی است این است که بچه ها بدون شدت برنامه ها کمی کندتر رشد می کنند و آنها را برای این ثبت نام می کنند و می دانید که من در مورد برخی از دوستان در آمریکای شمالی با بچه های خود فکر می کنم که آنها بسیار برنامه ریزی شده مانند آنها هستند.  اگر والدین تصمیم بگیرند که فرزندم پیانو بنوازد، آنها یک رقصنده خواهند بود، آنها به این سمت می روند، آنها هاکی بازی می کنند، بیسبال بازی می کنند اما متوقف نمی شود و شما می دانید که همیشه در تعجب هستید که کدام یک شبیه است.  شما تا به حال از کودک پرسیده اید که آیا آنها می خواهند این کار را انجام دهند و پاسخ سریع درست نیست، حتی اگر کودک بگوید بله، من می توانم به شما تضمین کنم که هیچ بچه ای نمی خواهد کاری انجام دهد به جز اینکه واقعاً بسیار نادر یک درصد از بچه ها می توانند بیشتر بچه ها را بخواهند.  می خواهید خوش بگذرانید و این بدان معنا نیست که شما یک تنبل بزرگ می کنید که طبیعت کودکی است، زمان بازی برای داشتن خلاقیت تخیل است خستگی بی قرار، اوه خودانگیختگی خود به خود و بسیار سرگرم کننده است و ما می دانیم که این کوچولوها را ایجاد می کنیم  بزرگسالان کوچک خیلی زود می سوزند، زیرا آنها آن زمان را برای کشف تخیلات خود در طبیعت دوستان خود ندارند و ما آنها را در فعالیت های نظارتی زیادی یکی پس از دیگری قرار می دهیم که هیچ کودکی واقعاً آن را نمی خواهد که شاید یک درصد نادر باشد.  گفتم اما نه بیشتر از این، بیشتر بچه‌ها فقط اگر از بازی تنیس لذت می‌برند، می‌خواهند تنیس بازی کنند بدون اینکه به یک حرفه تبدیل شود، اگر می‌خواهند شنا کنند، فقط می‌خواهند شنا کنند و به اطراف بپرند و خوش بگذرانند بدون اینکه این به حرفه‌ای تبدیل شود. سرگرمی هایی دارید اما دیگر چیزی به نام سرگرمی وجود ندارد، مثل یک سرمایه گذاری تجاری است درست است. دنیای بیرونی آنها را تحریک نمی کند و به آن می گویند کسالت، اما کسالت در واقع همین است که به خانه برمی گردی و می دانی که آشفته هستی و هنوز جا نیفتاده ای، اما اگر به هر کودکی نگاه کنی و از دوران کودکی به یاد بیاوری که چگونه هوس می کردیم، به والدینمان می دانی  من حوصله ام سر رفته و بی حوصله و بی حوصله هستم و آنها به معنای واقعی کلمه به ما چیزهایی می گفتند مثل اینکه می خواهی چه کار کنم. اذیت شدیم چون سرشان شلوغ بود و هیچ اپلیکیشنی وجود نداشت، واقعاً چیزی نبود و حدس بزنید بعد از آمدن خستگی بی‌قرار چه اتفاقی برای ما افتاد. در آن سفر غیرقابل ارزیابی است، اما اکنون در حال دور زدن این لحظات هستیم و دیگر حوصله‌مان سر نمی‌رود، منظورم این است که کسالت از مد افتاده است که این بزرگترین تراژدی است، زیرا فرزندان ما در کسالت هستند، شما می‌توانید به تدبیر خود متصل شوید، اما از طریق این کمبود  از کسالت، مدام به ذکاوت دیگران تغذیه می‌شوید، بنابراین آنها به جای اینکه شما ذهنتان را تغذیه کنید، ذهن شما را تغذیه می‌کنند و این دور زدن عالی، قطع ارتباط بزرگی با خود است، بله، فرزندم روز قبل گفت من حوصله ام سر رفته است.  عالی باشه برو بفهمش برو خوب خوب بیا بریم مرحله دو تا مرحله اول همه چیز درباره من باشه و واقعاً یه جورایی میدونی تنظیمش کنی و تشخیص بدی که اوه میدونی یه تمرینی هست که باید انجام بدم  برای اینکه یک پدر و مادر موفق باشید، مرحله دوم در مورد مرحله دوم این است که درک کنید که شما در یک الگو هستید و برای همیشه در یک الگو بوده اید و این الگو در بیشتر موارد خود را نشان می دهد و می توانید الگو را بشکنید اما دارید  اول از این الگو آگاه شوید، بنابراین اگر از طریق عصبانیت بر شما حکمرانی می‌کند، من آن را یک والد مبارز می‌نامم، اگر از طریق اضطراب بر شما حکومت می‌کند، آن را اصلاح می‌کنم اگر از طریق جلب توجه بی‌ادب هستید، من آن را ظاهری که می‌شناسید می‌نامم. مانند کسی که تظاهر به آن والد می کند اگر از طریق اجتناب بر شما حکومت می کنند، اوه من آن را والد فریزا می نامم و اگر در اثر رها شدن بی ادب هستید، شما والد بدی هستید، بنابراین ترکیبی از چیزهای مختلف خواهید بود، اما بیشتر مردم چنین کرده اند.  یک الگوی پیش‌فرض غالب است و من زیرشاخه‌هایی دارم و بنابراین تشخیص اینکه زمانی که احساسی بر شما حاکم می‌شود چه زمانی ظاهر می‌شود واقعاً ارزشمند است، زیرا پس از آن شروع به مشاهده آن می‌کنید که بارها و بارها نشان داده می‌شود و سپس ناکارآمدی بین شما و فرزندانتان ایجاد می‌کند.  که اکنون شما فرصتی دارید که آن را احتراق و مختل کنید، بنابراین این قدرت کل این بخش است، در واقع انجام درمان با من و بینش عالی در این بخش در عمق کار اوست و سپس با وضوح بیشتری از طرف دیگر بیرون می آیید. شما که هستید، اما همچنین می‌خواهید با بچه‌هایتان چگونه باشید، بنابراین همه چیز به شما مربوط می‌شود و نه بچه‌ها. شریک زندگی شما و همچنین به نحوه بزرگ شدن شما در کودکی درست است که من یک پدر و مادر جنگنده هستم، بنابراین وقتی با استرس یا احساسی مواجه شدم احساسی را که می دانم و شما می دانید اگر از حالت های نفسانی من استفاده کنیم، آن را کودک عصبانی می نامیم.  درست است و اوهوم با یک کودک واکنشی و این تنها راهی است که من می دانم چگونه به محرک ها پاسخ دهم، بنابراین بخشی از آنچه در این مرحله بعدی در مورد آن صحبت می کنید، محرک ها هستند، می توانید کمی توضیح دهید که چه چیزی محرک است، چه چیزی با محرک شما روبرو است. بله، ما معمولاً به یک ماشه یا چیزی در بیرون فکر می‌کنیم، اما من مجدداً به این فکر می‌کنم که اگر بگویم ماشه هرگز در بیرون نیست، ماشه واقعی در داخل است، مکان یا چیز خارجی فقط شعله است، اما آن شعله را می‌توان خاموش کرد.  اگر آرام هستید آبهای درون خود یا شعله ممکن است به بزرگترین انفجار بمب منفجر شود اگر داخلتان با بنزین پر شود، بنابراین بستگی به آنچه در داخل است، رخداد بیرون است که فقط یک شعله است که می تواند خاموش شود یا می تواند تبدیل به یک جهنم بزرگ شود. این فقط شعله نیست، بلکه نحوه تعامل آن با زمین داخلی شما است که پتانسیل ایجاد اختلال در عملکرد یا عملکرد را ایجاد می کند، بنابراین شما می دانید که ما معمولاً وقتی کودکی رفتار می کند، کودک را سرزنش می کنیم، اما این واقعاً چگونه رفتار کودک ما را تحریک می کند. درون این است که واقعاً مشکل درست جایی است که لاستیک به جاده برخورد می کند، اما ما حاضر نیستیم به کار درونی نگاه کنیم، فقط می خواهیم کودک را سرزنش کنیم و فقط طوری رفتار کنیم که انگار همه چیز در مورد کودک است.  ما همکار نیستیم بنابراین این بخش درباره این است که چگونه ما در واقعیت و تجربیاتمان همکار هستیم. مثل اینکه آنها من را تحریک کردند و چیزی که شما می گویید نه، ماشه همیشه در درون شما بود، فقط یک مسابقه یا شعله خارجی بود که آن را شعله ور کرد و این کاری است که شما با آن انجام می دهید، این همان چیزی است که شما همچنین به نوعی در حال گسترش آن هستید. فصل بعدی که در مورد حلقه‌ها و الگوهای ناکارآمد است، پس حالا الگوی خود را می‌دانید، همه محرک‌هایتان را کنار هم می‌گذارید، حالا فقط گیر کرده‌اید و در این ثابت قرار گرفته‌اید، می‌دانید که بچه می‌گوید از شما متنفرم والدین می‌گوید آه برو پیش خودت  اتاق می دانی که بچه رازی دریافت می کند والدین می گوید برو به اتاقت بچه چیزی را می شکند که والدین می گویند برو به اتاقت.  فقط نقش خود را با صدای بلندتر یا بیشتر کنترل کنم، رفتار او را تغییر می دهد، بنابراین اگر شما والدین زرد هستید، والدین به داد زدن ادامه می دهند یا فریاد می زنند یا والدینشان جیغ می زنند، و اگر هر چیزی کودک اشتباه می کند یا به بچه بودن ادامه می دهد، لگد تغییر نمی کند. آنها ارتباط خود را با شما قطع می کنند، بنابراین باید در نقطه ای از خود بپرسید که هدف من چیست در اینجا هدف من از ایجاد اتصال یا قطع است زیرا اگر قطع باشد، من کار خوبی انجام می دهم آیا می توانیم این کار را لغو کنیم، منظورم این است که چقدر پایین می آییم  این مسیر قبل از آن غیرقابل برگشت است، مثل اینکه ما دوست داریم آسیب وارد شده باشد، فکر نمی‌کنم هرگز معکوس باشد، شما می‌دانید، اما اگر دارید صحبت می‌کنید، اکنون زمان را از دست داده‌اید، اما فکر نمی‌کنم هرگز اینطور باشد.  از نظر پتانسیل بهبودی غیر قابل برگشت بود، آه، ما همیشه پتانسیل شفا را داریم، البته هر دو طرف با بزرگتر شدن کودک، هر دو طرف باید همراه باشند، اوه، اما صرف نظر از اینکه والدین می توانند به اندازه کافی شفا پیدا کنند تا در زمان بیشتری ظاهر شوند. روشی زیبا برای بچه ها به طوری که همیشه یک امکان بسیار روان و یک امکان بسیار کمتر بهینه است، فکر می کنم ما آنقدر نگران می شویم که خیلی دیر شده است، اوه به خاطر مسائل خودمان و با ترس خودمان از رد شدن که هرگز به اندازه کافی تلاش نمی کنیم. من میتونم بهت بگم و تو میدونی این بچه بودن اگه امروز پدر و مادرت اومدن پیشت و میگفتن میدونی چی رو خراب کردم. با من صحبت کنید اما فقط لطفاً به من گوش دهید که من مسئولیت می پذیرم نه اینکه ممکن است نحوه ارتباط شما با آنها تغییر نکند، بلکه احساس شما را نسبت به آنها تغییر می دهد بله خوب، من یک داستان شخصی که پدرم گفته است را به اشتراک می گذارم که برای من در بستر مرگش مثل یک رابطه خیلی شدید هستی و در آخرین ساعت بود و به من گفت نگاه کن می‌دانم بهترین بابا نبودم، می‌دانم در کنترل کردن پرخاشگر و انتقادی بودم و این کار را نکردم.  اگر چیزی هست که نیاز دارید همین الان از قفسه سینه خود بیرون بیایید، این کار را خیلی خوب انجام ندهید، مثلاً الان وقت آن است که آن را بگویید، زیرا من فردا اینجا نیستم، بنابراین اگر شما هر یک از این بار و این ضربه را به دوش می کشید.  مثل اینکه می دانی می خواهی سر من فریاد بزنی می خواهی چیزی به من بگویی الان وقتش است و من 32 سال چیزهایی ساخته بودم و در آن لحظه همه چیز به همین دلیل رها شد و البته او داشت می گذشت و چیزهای دیگر  اما من این تصمیم آگاهانه را گرفتم که بگویم می‌دانی او چه کرد او کاری را که به عنوان پدر انجام داد و این بهترین کاری بود که او می‌توانست انجام دهد و من دیگر مجبور نیستم آن آسیب را تحمل کنم و بله، کل داینامیک را در همان لحظه تغییر داد.  آه این خیلی قدرتمند است من هرگز اولین باری که نشنیدم کسی واقعاً این کار را انجام داده است، اما من همیشه به والدین می گویم که این کار را انجام دهند شما می دانید لحظه ای که از خواب بیدار می شوید و مالک آن هستید، فقط مسئولیت پذیر باشید، این به این نیست که آنها شما را دوست دارند یا می دانید  گفتن اینکه شما بهترین والدین یا بدترین والدین هستید یا به خانه می آیند تا با شما زندگی کنند، شاید آنها هنوز هم نخواهند شما را دوباره ببینند زیرا به آنها مربوط نمی شود، بلکه به این است که شما بیدار شوید و مسئولیت پذیر باشید و این مهم است که ما باید این کار را انجام دهیم.  چون ما باید صاحب فرزندانمان باشیم، من واقعاً همه را کنار هم قرار ندادم، من به شما صدمه زدم، متاسفم که این معنایی بیش از مسئولیت پذیری شما ندارد و این کار شجاعانه و صادقانه ای است که باید انجام دهیم، بله و شاید بتوانیم انجام دهیم.  بیشتر اوقات و نه زمانی که کسی را می شناسید در آخرین نفسش تایپ می کند درست است در مورد مرحله سه با ما صحبت کنید، بنابراین مرحله سوم واقعاً در مورد پیچ و مهره های اتصال است که به ریشه های قطع ارتباط ما وارد می شود و چگونه این کار را انجام دهیم.  وصل کنید چگونه همدلی کنیم چگونه او را مدیریت کنیم، حالات روحی فرزندانمان را می‌دانی که چگونه خودمان آن را تنظیم کنیم. کلیدهای درک ذات فرزندانمان چیست. تمرین کنید چگونه ارتباط بیشتری برقرار کنید چگونه بیشتر حضور داشته باشید و این چیزی است که شما در مورد آن صحبت می کنید روانشناسی کودکان را بیاموزید که درک روانشناسی آنها بله و درک ذات فرزندان خود و دیدن ذات به عنوان یک ابرقدرت اینجا نیست که مدیریت شود، اینجا برای شکوفا شدن است. اوم پس وقتی فرزندانمان را درک می کنیم و به آنها احترام می گذاریم، آنها فقط حرفشان را باز می کنند و آنها را منفجر می کنند و این ارتباط واقعاً محکم می شود و این چیزی است که کل این بخش در کتاب نقشه والدین در مورد آن است. اما اینگونه به نظر می رسد که اگر در حال تماشای ویدیو هستید، نقشه فرزندپروری 20 مرحله است همانطور که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم و هر مرحله دارای تکالیف و تمریناتی است که باید در یخچال خود قرار دهید. بچه‌های شما شگفت‌انگیز هستند که چقدر مهم است اگر یک خانه زوجی باشد که دو والدین در آن حضور داشته باشند، چقدر مهم است که هر دو والدین این کتاب را مطالعه کنند یا این تمرین را با هم انجام دهند در حالی که یکی از آنها این کار را انجام دهد، البته ما هر دو را دوست خواهیم داشت.  برای انجام آن، اما هر کسی که آماده است فقط باید افسار را به دست بگیرد، منتظر شریک زندگی خود نباشید، منتظر کسی نباشید فرزندان ما به حداقل یک والدین آگاه نیاز دارند، اگر نه همه آنها، اما حداقل یک آه نیروی قدرتمندی است که بهتر از صفر است.  درست است، می دانید زمانی که یکی این کار را انجام می دهد و دیگری انجام نمی دهد دشوار است، اما ما مدیون فرزندانمان هستیم که حداقل به آگاهانه ترین شکل ممکن ظاهر می شویم یکی از چیزهایی که شما در مورد آن صحبت می کنید چیزی به نام نشانه است و این  a این مخفف است s-i-g-n اوه چیزی درونش منفی شده است، می‌توانید بسط دهید و توضیح دهید که من فقط این مخفف آسان را به والدین می‌دهم که به یاد داشته باشند وقتی بچه‌هایشان بدرفتاری می‌کنند به جای تند کردن رفتار، سعی کنید به یاد داشته باشید که این نشانه چیزی عمیق‌تر است. چیزی در درون خدا منفی چیزی در درون بچه شما را آزار می دهد، شاید فقط گرسنه است، شاید فقط خسته است، شاید کسی در مدرسه آنها را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، شاید اگر معلم چیزی می گفت شاید لباس هایش به اندازه کافی مناسب نیست یا شاید احساس می کنند. از چیزی که نمی‌دانید خجالت می‌کشید، اما شما جایی خواهید بود که آن‌ها در آن جا خالی می‌کنند، زیرا شما فضای امنی هستید، امیدوارم به جای تعادل در رفتار، رفتار را به عنوان یک اشاره‌گر به مشکل واقعی که چیزی درونی است، در نظر بگیرید.  ما همین الان با کودک شش ساله‌مان این اتفاق را گذراندیم که نامش باران است و در کلاسش اختلالات زیادی وجود دارد، در واقع این جلسه بزرگ والدین برگزار شد و مدرسه زنگ زد و معلمان و همه متوسل شدند و معلوم شد جمعیت کمی وجود دارد که بسیار مخرب است و بخشی از دلیل آن تأخیر رشد است که مانند این بچه‌ها در چند سال گذشته با شیوع بیماری همه‌گیر که روابط اجتماعی و آن رفتار و چیزهای دیگر را درک نمی‌کنند و پسرم به خانه می‌آمد و نمی‌توانست آن را بفهمد است.  بیرون رفتیم تا اینکه به این جلسه رفتیم و کاملاً مشخص شد که او در حال مبارزه برای تمرکز و تمرکز و برای اینکه با این رفتار شدید مختل نشود و تا زمانی که آن جلسه را با آنها نداشته باشیم من یا ما به عنوان والدین نمی‌جنگم.  احتمالاً متوجه نمی‌شد که این چیزی بود که او در آنجا تجربه می‌کرد، زیرا او واقعاً با آن به چالش کشیده شد و شما می‌دانید که وقتی فهمیدید منظورم واضح است که ما چیزهایی را در جای خود قرار داده‌ایم و به آن پرداخته‌ایم، اما منظورم این است.  دقیقاً همان چیزی است که شما در مورد آن صحبت می کنید، می دانید که علم چیزی است که در درونش منفی شده است، بله منفی شده است و البته او در شش سالگی نمی تواند آنقدر که یک بزرگسال می تواند درست بیان کند، بنابراین من می گویم شما و شما.  به عنوان والدین سؤالات احمقانه بپرسید که چگونه مدرسه درست دعوا می کند و یکی از چیزهایی که ما نیز یاد گرفته ایم این است که سؤالات را کمی تغییر دهید مانند هی امروز چه چیزی عالی بودید یا دقیق تر صحبت کنید تا مکالمه بیشتری اتفاق بیفتد. چیز دیگری که شما زیاد در مورد آن صحبت می کنید این است که اوم دوباره چارچوب بندی می کنید و من از طرفداران پر و پا قرص دوباره سازی هستم. صحبت با خود این یک مشکل است با ما در مورد سه دلیل بد رفتاری بچه ها صحبت کنید و سپس چگونه از این حق خودداری کنیم تا بچه ها واقعاً بدرفتاری کنند به دلیل فقدان مهارت که مغز آنها به اندازه کافی رشد نکرده است. کمبود تجربه آنها  به خاطر نداشتن تمرین کافی زندگی نکرده‌ام و سومین مورد بی‌ارزش بودن است، بنابراین شما به‌عنوان یک والدین باید مانند کاراگاه باشید، این محقق برای رفتن خوب است. یک بچه خوب بچه من فوق العاده است حالا او بد رفتار می کند یا به یکی از این سه دلیل بد رفتار می کند و از لحظه ای که شروع به فکر کردن به رفتار نادرست آنها می کنید، دل شما را ذوب می کند و می توانید شروع به درک و کمک به آنها کنید.  یک سطح عمیق تر در مقابل فقط تلاش برای مدیریت رفتار، زیرا اگر به ریشه اهمیت ندهید، رفتار همچنان ظاهر می شود، بنابراین این چارچوبی است که به والدین کمک می کنم با کمبود مهارت، تجربه نداشتن ارزش، بله فوق العاده موثر و بسیار مفید است، اجازه دهید این سوال را از شما بپرسم به نظر شما بزرگترین تهدیدهایی که برای فرزندپروری آگاهانه فرزندان ما وجود دارد، شبکه های اجتماعی هستند، والدین خود را دارند، شما می دانید که خودشیفتگی گذشته زخم های خود را بهبود نمی بخشد، شما می دانید مثلثی که والدین اغلب بین آنها انجام می دهند  پدر و مادر و مثلث کردن بچه ها امم، آیا می توانید توضیح دهید که چه مثلثی بچه ها را مثلث می کند یا اگر با والد دیگری که کودک در آن به عنوان داور یا به عنوان درمانگر یا به عنوان متحد شما مشکلی دارید و سپس مشکل دارید چیست؟  این دو در برابر یک حق است یا گاهی اوقات این دو والدین در برابر کودک درست است و بنابراین واقعاً این اتحادهای ناسالم است که ایجاد می شود بنابراین فکر می کنم این به چیزهای درمان نشده والدین مرتبط است اما می توانم بگویم رسانه های اجتماعی و والدین رشد ندارند و  شفا دو عنصر سمی هستند که من فکر می کنم در حال حاضر در والدین مدرن ما وقتی سعی می کنید در مورد مثلث بندی مثلثی صحبت کنید این است که مثل آزار دهنده یا قربانی و نجات دهنده و دینامیک را دارید اما هر زمانی است که شما تلاش برای ایجاد اتحاد به جای باز و سیال نگه داشتن آن، شما در تلاش برای ایجاد ارتش و تیم هستید، زیرا می خواهید پیروز شوید، به آن به عنوان یک جنگ نگاه می کنید و به جای اینکه اجازه دهید همه چیز جریان داشته باشد و اجازه دهید آن را به جریان بیندازید، سعی می کنید رقابتی باشید. همه یک طرفه و محبت آمیز و برای همه ایمن باشند من متعجبم که در تربیت فرزندان نسل به نسل موفق بوده ایم منظورم این است که با توجه به این واقعیت که مانند ما به عنوان انسان بسیار ناکارآمد هستیم آیا فکر می کنید ما موفق بوده ایم.  ممکن است مشخص شود که ممکن است زمان بر باشد، اما به 30 سال گذشته نگاه کنید که در آن ما زمین را نابود کردیم و واقعاً می دانید که همدیگر را نابود کرده ایم آیا فکر می کنید ما موفق بودیم درست است نمی دانم شما فقط میخکوب شدید  نه، فکر نمی‌کنم موفق بوده‌ایم، فکر می‌کنم آن را از بین برده‌ایم و کارهای زیادی برای شفا و و و ساختن و رشد داریم و اوه در خانه شروع می‌شود بله بله موافقم بنابراین  یک نسخه از کتاب من نقشه پدر و مادر را بردارید و آن را مرور کنید و اوه من دوست دارم همه ما بخشی از این جنبش تربیت فرزندانمان به گونه ای متفاوت باشیم، بله، اکنون می توانیم و به همین دلیل شروع کردیم که روزی روزگاری است.  زمانی که می‌توانستیم با این بهانه فرار کنیم که نمی‌دانم و کتابی وجود ندارد و امروز یک دقیقه صبر کنید باید بدانید و دسترسی به آموزه‌ها و آموخته‌ها و مربیگری و راهنمایی و کتاب‌ها و رهبری فکری وجود دارد، بنابراین در نقل قول برای  مخاطبان یک کتابچه راهنما وجود دارد و شما چهار مورد از آنها را به اضافه مورد پنجم خود نوشته اید که شخصی تر در مورد خودشان است، بنابراین ما دریافتیم که من دو سوال دیگر از شما دارم، سوال آخر سوال انسانی بهتر است که  ما تماس می‌گیریم به او برمی‌گردم، اما این موضوع شخصی‌تر است، مثل پدر و مادر شما، چقدر سخت است که خودتان را مانند هر والدینی به خوبی تمرین کنید، این همه چالش برانگیز است، اما من حداقل این چارچوب را دارم که باید به آن برگردم و اجازه دهید به من بگویم.  تو زندگیم را نجات دادی رابطه ام را نجات داد این طرز تفکر بسیار ارزشمند است من راهی دارم که به مزخرفاتم فکر کنم و مزخرفاتم را درمان کنم و از آن خلاص شوم و من هر روز این کار را انجام می دهم مثل یک مانترا است این ماهیچه هایی است که با آنها کار می کنم، بنابراین اکنون تمرین من است و من یک تغییر دهنده بازی هستم، اما نمی توان گفت که هنوز چالش برانگیز نیست، اما تصور کنید که به چالش کشیده شوید و این کتابچه راهنمای درست را نداشته باشید، این طرز فکر درست است.  رهایی بخش و بسیار دوست داشتنی، اوه واقعاً از من انسان بهتر و والدینی بهتر و رابط بهتری با انسان های دیگر ساخته است، شگفت انگیز است که ما را به آخرین سؤال این قسمت می رساند که به نظر شما همه ما باید چه کار کنیم تا  فردا انسان های بهتری باشید فکر می کنم ما باید خودمان را درمان کنیم مثل همین الان روی خودمان کار کنیم و رشد کنیم و مدیتیشن کنیم کاملا موافقم و کتابت را بگیر و کتاب من را بگیر بله خیلی خوب دکتر شفالی شما فوق العاده هستید همانطور که گفته شد من سال هاست کار شما را دنبال می کنم اوم و از کاری که انجام می دهید قدردانی می کنیم و دنیا به دکتر شفالیس و رهبران فکری و مربیان و معلمان بیشتری نیاز دارد در واقع بزرگترین کاری که می توانیم در این زندگی انجام دهیم آموزش دادن و امیدواریم آموزش دادن چند درس و ابزار خوب برای مردم است.  بهتر است عالی باشید متشکرم از اینکه اینجا هستید نقشه والدین چه زمانی به طور رسمی منتشر می شود و چه زمانی مردم می توانند آن را بخرند و اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه اوه در خانه شما در آستانه شما می رسد پس فورا آن را سفارش دهید و اوه بدهید  آن را به دوستان خود بدهید و به والدین خود بدهید بنابراین به آن می گویند نقشه فرزندپروری برای مخاطب عالی است اگر قسمت امروز را دوست دارید فراموش نکنید لایک فراموش نکنید مشترک شوید فراموش نکنید که دکتر شفالی را به اشتراک بگذارید. همه پیوندهای شما و همه چیز به جز برای مخاطبان، اگر فقط دکتر شفالی را در گوگل جستجو کنید، او همه جا ظاهر می شود و او را در شبکه های اجتماعی دنبال می کنید، شما هر روز مطالب و پست های شگفت انگیزی را منتشر می کنید و می دانم که شما همچنین یک اجلاس رایگان را برای او برگزار کردید.  وقتی پدر و مادر شما چه 30 رویکرد دیگر و روانشناس و درمانگر را آوردید تا آنها هنوز هم بتوانند ثبت نام کنند اوه summit.doctorsafari.com شگفت انگیز است ما آن لینک را در آنجا خواهیم داشت دکتر شفالی از شما بسیار متشکرم از حضور شما بسیار متشکرم  مخاطبانی که شما را در قسمت هفته آینده خواهیم دید، صحبت خواهیم کرد