در این ویدیو قصد دارم در مورد اینکه چگونه می‌توانید به کودک یا نوجوان خود کمک کنید تا احساسات را تنظیم کند، بنابراین تنظیم هیجان به این معنی است که فرد می‌تواند به طور ذهنی احساسات ناراحت‌کننده مانند ترس غمگینی احساس گناه یا خشم را بدون اینکه تحت تأثیر این احساس قرار بگیرد یا ناتوان شود، تحمل کند. از طریق تفکیک حواس پرتی یا روشنفکری از آن جدا شوید کودکانی که قادر به تنظیم مؤثر احساسات خود نیستند، معمولاً از کج خلقی یا فروپاشی عاطفی رنج می برند یا ممکن است بیش از حد سفت و سخت یا اجتنابی یا مضطرب در مورد آسیب پذیری عاطفی یا بیان باشند که ممکن است در برقراری ارتباط نیز دچار مشکل شوند. عمیقاً با دیگران یا جستجوی آنها برای حمایت عاطفی که بخش مهمی از تاب آوری روانشناختی است، البته کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان با ظرفیت پایین برای تنظیم احساسات در حال حاضر در معرض خطر بیشتری برای اضطراب افسردگی و سایر مسائل مربوط به سلامت روان هستند. درک این نکته مهم است که ظرفیت کودک برای تنظیم احساسات تا حد زیادی به نحوه واکنش والدین به کودکی که در پریشانی عاطفی است بستگی دارد، بنابراین می‌توانید ویدیوی من در مورد دلبستگی را بررسی کنید تا درک عمیق‌تری از چرایی این موضوع در این ویدیویی که می‌روم به دست آورید.  ارائه برخی دستورالعمل ها برای والدین در مورد نحوه پاسخگویی به کودکی که ناراحت است ابتدا با پیشنهاد برخی چیزها که عموماً می خواهید از واکنش عاطفی خود اجتناب کنید بسیار مهم است، بنابراین والدینی که تحمل کمی برای احساسات آسیب پذیر دارند، گاهی اوقات ناامید می شوند یا ناراحت می شوند.  حتی وقتی کودک احساساتی می شود عصبانی می شود، بنابراین ممکن است فریاد بزند یا حتی چیزهایی بگوید مثل شما ادامه دهید و من به شما چیزی می دهم که در موردش گریه کنید و اگر این اتفاق به اندازه کافی بیفتد احتمالاً کودک احساسات را درونی می کند یا احساس اضطراب می کند.  آنها به خاطر احساسی که دارند تنبیه می شوند یا حتی شرمنده می شوند و همه اینها مانع از توانایی آنها برای تحمل و ابراز احساساتشان می شود بر خلاف یک واکنش تحریک آمیز، برخی از والدین واقعاً وحشت زده یا مضطرب می شوند یا خودشان غرق می شوند. وقتی فرزندشان احساس آسیب‌پذیری آزاردهنده‌ای را ابراز می‌کند و این نشانه دیگری است که والدین نمی‌توانند به طور مؤثر احساسات خود را تنظیم کنند، پاسخ مفیدی نیست زیرا احساسات کودک اکنون به دلیل نگرانی برای رفاه والدین پیچیده شده است. حتی ممکن است کودک به خاطر ایجاد احساس بد در والدین احساس گناه کند و اگر این اتفاق به اندازه کافی رخ دهد، کودک تمایل دارد در مورد ابراز وجود خود مضطرب باشد و حتی ممکن است عقده گناه در مورد جستجوی دیگران برای حمایت یا کمک ایجاد کند والدین نیز باید از نادیده گرفتن کودک خود اجتناب کنند.  احساسات از طریق منطقی‌سازی، مثلاً گفتن چیزهایی مثل اینکه می‌دانید بد نیست بچه‌های دیگر خیلی بدتر هستند یا به نظر می‌رسند که دلیلی برای داشتن چنین احساسی وجود ندارد، حتی اگر چنین نظراتی گاهی اوقات درست باشد، به عنوان مثال همیشه یک نفر در این رابطه وجود دارد. پاسخ‌های بدتری مانند این در جهان در نهایت مفید نیستند زیرا آنها را نادیده می‌گیرند یا باطل می‌کنند و از بسیاری جهات ما احساس بدتری در کودک به مرور زمان ایجاد می‌کنیم. همچنین یاد بگیرید که آنها را نادیده بگیرید یا به خاطر داشتن انواع خاصی از احساسات احساس شرم کنید، پاسخ نهایی که معمولاً می خواهید حداقل در ابتدا از آن اجتناب کنید، پاسخی است که به حل منطقی مشکل یا توصیه به دادن آن متوسل می شود که به تنظیم هیجان کمک نمی کند و در واقع می تواند باعث شود.  ناامیدی یا آشفتگی در دوران کودکی احتمالاً به این معناست که می‌دانید متوجه نمی‌شوید، همچنین آنها را تشویق می‌کند تا در مورد احساسات خود فکر کنند، یعنی به احساسات خود فکر کنند بدون اینکه لزوماً به تجربه فیزیکی آنها مرتبط باشند و این ممکن است  در کوتاه مدت زودتر ارائه دهید، اما در رشد مهارت های تنظیم هیجانی که من در مورد آن صحبت می کنم یا هوش هیجانی کمک چندانی نمی کند، بنابراین به همان دلایلی که می خواهید از تشویق فرزندتان به منحرف کردن حواس خود از آنچه که احساس می کند اجتناب کنید.  بنابراین به عنوان مثال یادآوری به آنها که بیرون یک روز زیبا است و شاید باید بیرون بروند و بازی کنند یا برای آنها یک اسباب بازی یا بازی ویدیویی بخرند تا ذهنشان را مشغول یا منحرف کند، استفاده از این نوع چیزها در حد اعتدال اشکالی ندارد، اما به طور کلی استفاده از آن ترجیح داده می شود.  آنها فقط بعد از اینکه احساساتی را که ممکن است تجربه می کنند را بپذیرید و تأیید کنید، بنابراین فهرست کردن برخی از موارد برای اجتناب از انجام دادن چه روشی مناسب تر برای پاسخ به کودکی است که در پریشانی عاطفی است، ابتدا ارتباط غیرکلامی شما در واقع احتمالاً بهترین است.  بخش مهمی است و به طور کلی باید نشان دهنده علاقه و همدلی باشد، بنابراین تماس چشمی بدیهی است که بسیار مهم است و همچنین داشتن حالت های ملایم صورت نه عصبانی، تنش یا صاف، و برای داشتن حالتی مانند حالت باز به یاد داشته باشید که واقعاً این لیست نیست.  از چیزهایی که باید به خاطر بسپارید، اما این بیشتر یک نگرش است که می خواهید منتقل کنید تا بدانید که خیلی درگیر آن نشوید. نگرشی که می خواهید داشته باشید فقط یک سرسختی است که می دانید برای آنچه فرزندتان تجربه می کند کنجکاوی دارید و این تمایل را می دانید که هر چقدر هم بد باشد که او احساس تنهایی نمی کند اگر کودک شما غمگین است، حفظ کردن آن نیز مهم است.  به خاطر داشته باشید که می دانید کمی مه آلود شدن یا ناراحتی برای آنها اشکالی ندارد و در بسیاری از موارد واقعاً چیز خوبی است زیرا به فرزند شما امکان می دهد احساس خود را توسط شخص دیگری که احساس می کند احساساتش ترسیم شده است و امروز تجربه کند.  تحمل هر چیزی را که آنها تجربه می‌کنند بسیار آسان‌تر می‌کنند، به این معنی که اگر احساس می‌کنید فرزندتان به دلیل ایجاد احساس بد در شما احساس بدی دارد، ممکن است لازم باشد از آنها بپرسید که آیا اینطور است و و روشن کنید تا بدانید به او اطمینان دهید که با به اشتراک گذاشتن احساسات خود به آنها احساس فشار نکنید و به آنها یادآوری کنید که می دانید ناراحت کننده تر است اگر فکر کنید که آنها به تنهایی یا بدون اینکه شما از این موضوع مطلع باشید غمگین تر است. بنابراین دومین کاری که می خواهید انجام دهید این است که  اطمینان حاصل کنید که اعتبار شفاهی را بیان می کنید و گاهی اوقات این فقط از پرسیدن سؤالات ناشی می شود تا بدانید از چه زمانی این احساس را شروع کردید که چقدر گذشته است می دانید آیا همیشه اینقدر بد بوده است. کنجکاوی اعتبار است زیرا احتمالاً احساس می کنید که موضوع به اندازه کافی مهم است تا عمیق تر آن را بررسی کنید و به همین دلیل مهم است که فقط در آنجا ننشینید و چیزی نگویید و به نوعی رها کردن کودک خود در حالت آویزان کردن و پرسیدن سؤال می تواند به کودک شما کمک کند کمی بیشتر با برجسته کردن زمینه در اطراف آنچه که آنها تجربه می کنند، بنابراین اگر آنها به شدت ناپاک هستند، این ممکن است در واقع رویکرد ارجح باشد، اما شما همچنین می خواهید از زیاده روی در این نوع تعامل کلامی تا جایی که ممکن است در واقع توانایی را مختل کند، اجتناب کنید. با احساس درونی مرتبط بمانید گاهی اوقات فقط کافی است یک در آغوش گرفتن محبت آمیز یا نگاهی همدلانه نشان دهید و من فکر می کنم گاهی اوقات والدینی که شما می شناسید این را فراموش می کنند، بنابراین آخرین چیزی که احتمالاً به طور طبیعی برای بسیاری از والدین اتفاق می افتد این است که درگیر شوند.  نوعی توصیه به حل مشکل ما می دهد، بنابراین شما به طور کلی می خواهید از رفتن به اینجا خودداری کنید تا زمانی که شک نکنید فرزندتان احساس اعتبار می کند، به عبارت دیگر احساس می کند احساساتش برای شما اهمیت دارد و به نوعی شما را تحریک می کند، این باید برای والدین آسان باشد. کسانی که به احساسات خود مرتبط هستند و می توانند آن احساسات را برای دیگران کمی سخت تر تنظیم کنند، بنابراین وقتی احساس کردید که آنها احساس اعتبار می کنند، فرزندتان در مکان بسیار بهتری برای حل مشکل یا مشاوره آماده خواهد بود.  پیشنهادات و شما ممکن است متوجه شوید که آنها از انجام این کار بسیار خودداری می کنند تا زمانی که در واقع آنچه را که آنها خوب تجربه می کنند تایید نکنید، قبل از اتمام کار به یاد داشته باشید که چیزی به نام والدین کامل وجود ندارد و هر والدین لحظاتی دارند که ناامید می شوند و شما پاسخی نامناسب می دهید یا به روشی که برای فرزندتان بی اعتبار خواهد بود و این خیلی خوب است، نکته مهم این است که اگر مشکوک هستید برای ترمیم رابطه تا جایی که می توانید آن را درک کنید. شما کار اشتباهی انجام داده اید و البته همه اینها فقط الگوسازی خوبی است، بنابراین به فرزندتان آموزش دهید که بدانید هیچ کس کامل نیست که همه ما اشتباه می کنیم و اگر با همدلی و همدلی مبارزه کنید، می توانیم ناخواسته به افرادی که به آنها اهمیت می دهیم آسیب برسانیم. یا تنظیم احساسات خود، فقط مطمئن شوید که خودتان را مورد ضرب و شتم قرار ندهید، تشخیص دهید که احتمالاً دلیل خوبی برای داشتن مقداری مشکل در اینجا وجود دارد، اگرچه می‌دانید که وقتی از آن آگاه شدید، اکنون مسئولیت شماست که کاری در مورد آن انجام دهید. بچه‌های شما مجبور نیستند با مشکلات مشابهی دست و پنجه نرم کنند ، اگر از ویدیو لذت بردید، لطفاً یک دقیقه وقت بگذارید و آن را لایک کنید یا در نظرات خود در زیر بگویید و حتماً در کانال ما مشترک شوید تا در مورد سلامت روان در آینده در ارتباط باشید.  ویدیوهای شما