برای مدت‌های طولانی، حوزه روان‌شناسی تحت تسلط روان‌شناسانی بود که اصرار داشتند راه تغییر احساستان تغییر طرز فکرتان است، و صادقانه بگویم که این درست است، حداقل تا حدی درست است.  وقتی طرز فکر خود را تغییر می‌دهید، می‌توانید احساس خود را تغییر دهید ، اما چیزی عمیق‌تر از افکار وجود دارد. بخش غریزی‌تر مغز شما در واقع بر قشر شما برتری دارد و تحقیقات مدرن در مورد آسیب‌دیدگی و کار اضطراب نشان می‌دهد که سیستم عصبی شما واقعاً نشان می‌دهد.  برای بسیاری از مردم، شما نمی‌توانید فقط به راه خلاصی از احساسات فکر کنید، اما وقتی سیستم عصبی خود را آرام می‌کنید، می‌توانید به وضوح فکر کنید .  در این ویدیو می‌خواهید درباره دو حالت سیستم عصبی خود بیاموزید، چگونه احساسات در بدن یا سیستم عصبی گیر کند و چگونه سیستم عصبی خود را آموزش دهید تا آرام‌تر باشد تا بتوانید احساسات را پردازش کنید و احساس شادی بیشتری کنید.  ، و انتخاب های بهتری داشته باشید. این ویدیو توسط Better Help حمایت می شود.  Better Help مشاوره حرفه‌ای و آنلاین ارائه می‌کند تا به شما در مقابله با افسردگی، اضطراب، تروما، اندوه، روابط و موارد دیگر کمک کند.  در Better Help you فقط به چند سؤال پاسخ دهید و آنها شما را با یک درمانگر مجاز در منطقه شما مطابقت دهند. همچنین می‌توانید از خدمات آن‌ها برای پیام دادن به درمانگر خود در هر زمان و از هر مکانی استفاده کنید و می‌توانید بدون نیاز به ترک خانه، جلسات زنده داشته باشید. اگر در مورد شروع  درمان هستید، آن را بررسی کنید، این یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای امتحان کردن آن است .  اگر از پیوند در توضیحات استفاده کنید، می‌توانید 10 درصد تخفیف در ماه اول دریافت کنید.  در آخرین ویدیو ما در مورد واکنش جنگ-فرار-تجمیع یاد گرفتیم. این یک واکنش خودکار در سیستم عصبی برای پاسخ دادن به تهدیدات است، اما مغز درخشان زیبای شما نه تنها شما را آویزان نمی‌کند، بلکه دو پاسخ خودکار در سیستم عصبی شما وجود دارد.  این پاسخ هشدار طبیعی، پاسخ جنگ-فرار-انجماد، و پاسخ آرام بخش طبیعی.  اکنون مرور سریع، وقتی احساس می‌کنیم ناامن هستیم، سیستم عصبی ما راهی برای فعال شدن برای پاسخ به تهدیدها دارد. این پاسخ سیستم عصبی سمپاتیک است. این همان چیزی است که منجر به تغییرات فیزیولوژیکی در بدن با واکنش جنگ-فرار-انجماد می شود. سیستم عصبی شما نیز پاسخی برای آرام شدن دارد.  به این پاسخ پاراسمپاتیک می گویند. این را با فکر کردن مثل چتر نجات به یاد می‌آورم.  این کار سرعت همه چیز را کاهش می دهد و به سیستم عصبی و بدن شما کمک می کند تا به حالت آرام برگردند. پاسخ پاراسمپاتیک ضربان قلب شما را کاهش می‌دهد، فشار خون شما را کاهش می‌دهد، هضم غذا را برمی‌گرداند، ماهیچه‌های شما شل می‌شوند و چشم‌هایتان نرم می‌شوند. این حالت به عنوان استراحت و هضم یا تغذیه و پرورش نیز شناخته می شود، این حالت شفابخش است. سیستم ایمنی شما دوباره به کار باز می گردد و احساس آرامش و امنیت شما باز می گردد. هر دوی این پاسخ‌ها مفید هستند، مهم است بتوانید به تهدیدات پاسخ دهید، اما همچنین مهم است که استراحت کنید و التیام پیدا کنید.  این دو حالت به نوعی شبیه ماهیچه‌ها هستند، بخشی از سیستم عصبی ما که بیشتر از آن استفاده می‌کنیم قوی‌ترین می‌شود. یک سیستم عصبی سالم به راحتی بین این دو حالت تغییر می کند .  می‌تواند این چرخه‌های فعال‌سازی را طی کند، مانند بیدار شدن، انجام یک کار، ایجاد انگیزه، مقابله با مشکلات، و سپس می‌تواند به آرامش تبدیل شود - استراحت کردن، خوابیدن، تجدید قوا، طراوت، درست است؟  یک سیستم عصبی سالم تمایل دارد زمان بیشتری را در حالت آرام بگذراند تا در حالت فعال. سیستم عصبی ما طوری طراحی شده است که چرخه طبیعی استراحت و سپس هوشیاری را طی کند، احتمالاً در واکنش جنگ-پرواز- انجماد یا در سطحی از عملکرد، و سپس تکان دادن آن و سپس بازگشت به حالت امن، برای استراحت و هضم  پیتر لوین، که خالق درمان تجربه جسمانی است، این فرآیند را به خوبی توضیح می‌دهد، و از این مثال خرس قطبی برای نشان دادن چرخه سیستم عصبی استفاده می‌کند. بنابراین این خرس قطبی با آرامش کار خود را انجام می‌داد که ناگهان گروهی از محققان با هلیکوپتر او را تعقیب کردند و با دارت آرام‌بخش به او شلیک کردند، درست است؟  این واقعاً استرس‌زا است، و خرس درمانده است که جلوی این محققان را بگیرد که آن را بررسی می‌کنند و برچسب‌گذاری می‌کنند درست است؟ خرس یک رویداد آسیب زا را تجربه کرده است، اما پس از خروج محققان، او به شدت شروع به تکان دادن می‌کند و این واکنش طبیعی بدن او برای سوزاندن آدرنالین اضافی است که هنگام به دام افتادن در بدنش موج می‌زند. بنابراین پس از مدتی تکان دادن، خرس بدون هیچ اثر باقی‌مانده‌ای از این تجربه خارج می‌شود.  او به حالت آرام شکار و غذا خوردن برمی گردد. چرخه جوهره پردازش احساسات در بدن ما است.  ما با حالت استراحت شروع می‌کنیم، به حالت آماده‌باش می‌رویم، سپس می‌جنگیم-پرواز می‌کنیم، سپس آن را تکان می‌دهیم، و در انسان‌ها مانند خندیدن یا لرزیدن فیزیکی یا گریه کردن به نظر می‌رسد، و سپس به احساس امنیت برمی‌گردیم. حالت استراحت و هضم  اکنون، بیایید یک دقیقه وقت بگذاریم و به صحنه تکان دادن آن نگاه کنیم.  آیا تا به حال کسی را دیده‌اید که تقریباً اشتباهی داشته باشد ، مثلاً یک ماشین تقریباً به او برخورد کند یا چیزی؟ واکنش فوری آنها این خنده عجیب است یا به کسی فکر می‌کنند که در تصادف رانندگی کرده است، اما آنها آسیبی ندیده‌اند و اغلب بعد از آن وارد این مرحله لرزان می‌شوند، این بدن شما تلاش می‌کند آدرنالین را بسوزاند و از طریق آن مواد شیمیایی استرسی که  تو فقط غرق شدی بدن شما به طور طبیعی سعی می‌کند با گذر از احساسات به شیوه‌ای فیزیکی، به آرامش برگردد، اما ما انسان‌ها با حیوانات دیگر متفاوت هستیم، ما این قشر بزرگ، این مغز متفکر را داریم که به ما کمک می‌کند تا همه چیز را برنامه‌ریزی کنیم و به همه چیز فکر کنیم و به خودمان فکر کنیم.  کنترل کنید، اما اغلب در مسیر آن پاسخ قرار می‌گیرد.  می‌گوید: «گریه نکن»، «این خیلی شرم‌آور است، طوری رفتار کن که انگار خوب هستی». می‌گوید: «سعی کنید در ارائه‌تان متزلزل نشوید ، فقط به آن فکر نکنید»، و بنابراین ذهن درخشان و متفکر ما، و تلاش‌های ما برای اجتناب از این احساسات خام و درونی، با توانایی طبیعی ما تداخل می‌کند. پاسخ استرس را حل کنید و بنابراین احساسات در بدن به دام می‌افتند، در تنش عضلانی، مواد شیمیایی استرس، و هورمون‌هایی مانند کورتیزول گیر می‌افتند و ما آنها را با خود حمل می‌کنیم.  شاید سعی می‌کنیم به آن‌ها فکر نکنیم یا با استرس کنار بیاییم، اما بدن ما این خرد عمیق را در اختیار دارد که چگونه آنها را رها کنیم.  در اینجا یک داستان جالب از Nicholas Sieben، یک متخصص طب سوزنی و درمانگر خودخوانده آمده است. یک بیمار، یک هنرمند مرد موفق، برای «سلامتی عمومی» نزد من آمد.  او فکر می‌کرد که می‌توانم کاری انجام دهم تا به او کمک کنم، اما معلوم نبود چه چیزی در سر دارد.  او گوشه گیر، پراکنده و خجالتی به نظر می رسید. او با من تماس چشمی برقرار نمی کرد.  او از مشکلات جنسی با همسرش و عدم اشتیاق درباره زندگی به ظاهر فراوانش صحبت کرد. در سه جلسه اول (درمان با طب سوزنی ) اندوه عمیقی شروع شد. بیمار روی میز شروع به گریه می‌کرد و مقدار زیادی شرم و ترس را احساس می‌کرد که نمی‌توانست آن را توضیح دهد... من او را تشویق کردم که اجازه دهد این احساس بدون تلاش برای درک یا طبقه‌بندی آن ابراز شود.  ... برای چندین جلسه او عباراتی از این قبیل را تجربه کرد. به دلیل احساس سبکی که داشت احساس می کرد، مدام برمی گشت.  او یک بار دیگر احساس شادی کرد.  عملکرد جنسی او نیز پس از مدتی حدوداً سه ماه بازمی‌گشت، این بیمار ظاهراً فردی جدید به نظر می‌رسد، بسیار متفاوت از مردی که ماه‌ها قبل با او ملاقات کرده بودم. حالت و رفتار او به طرز چشمگیری تغییر کرد، به نظر می‌رسید که می‌درخشد و با اشتیاق و انرژی می‌درخشد، رابطه‌اش و همچنین حالت‌های جنسی او بهبود یافت .  او شروع به ایجاد جذابیت های جنسی کرد، و توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کرد، که به نظر می رسید به کار خلاقانه و عزت نفس او کمک کند. هنگامی که ابراز غم و اندوه، ترس و شرم در طول درمان او متوقف شد، تصمیم گرفتیم که درمان به پایان رسیده است.  اکنون نمی‌گویم که طب سوزنی درمانی برای تروما یا احساسات سرکوب‌شده است، اما گزارش‌های حکایتی زیادی از انتشار فیزیکی عظیم این احساسات یا آسیب‌های وارده هنگام انجام درمان‌های فیزیکی وجود دارد.  بنابراین اگر با ماساژدرمانگر یا متخصص طب سوزنی یا کایروپراکتیک صحبت کنید، داستان هایی از افرادی خواهید شنید که در طول جلسه ناگهان شروع به لرزیدن یا گریه می کنند و احساس می کنند چیزی آزاد شده است.  آیا می‌توانیم به روشی بسیار خاص، یک روش تجربی، بگوییم که ضربه شما در شانه‌ها یا رحم شما ذخیره می‌شود یا اینکه طب سوزنی چی شما را آزاد می‌کند تا جریان یابد؟  خوب نه، زیرا ما ابزاری برای اندازه‌گیری آن نداریم، اما می‌توانیم با قاطعیت بگوییم که فعالیت بدنی در تنظیم مجدد سیستم عصبی و التیام اضطراب و تروما قدرتمند است.  بنابراین اگر با ptsd یا اضطراب یا استرس دست و پنجه نرم می‌کنید، توصیه می‌کنم با یک درمانگر متخصص در تروما کار کنید، و یکی از مواردی که می‌توانید به دنبال آن باشید فردی است که دارای گواهینامه emdr یا تجربه جسمانی است.  بنابراین من به درمان‌های مبتنی بر شواهد اعتقاد دارم، یعنی درمان‌هایی که از طریق تحقیقات دقیق نشان می‌دهند به‌طور مداوم در درمان این اختلالات خاص مؤثر هستند و مضر نیستند.  بنابراین، برای مثال، من لزوماً طرفدار انرژی درمانی نیستم .  درمان‌های جایگزین زیادی برای تروما و کار بدنی در حال رخ دادن است که من فکر می‌کنم ممکن است کمی بیشتر از     که تحقیقات می‌تواند پشتیبان آن باشد، فروش داشته باشد، اما از طرف دیگر شواهد حکایتی داستان‌هایی که مردم می‌گویند این است که آنها چیزی واقعاً متفاوت را تجربه می‌کنند. و آن‌ها با انجام این روش‌های مبتنی بر بدن، شفا را تجربه می‌کنند ، و تحقیقات شروع به یافتن این درمان‌های فیزیکی به‌عنوان روشی مؤثر برای درمان تروما و اضطراب کرده است.  به عنوان مثال، نشان داده شده است که یوگا یک درمان مؤثر برای PTSD است، و به گفته Bessel Van Der Kolk، این روش از بسیاری از درمان‌های دارویی مؤثرتر است. درمان‌های فیزیکی مانند طب فشاری، ماساژ، رقصیدن، یا تنفس عمیق با شکم، همه چیزهایی هستند که مردم می‌گویند به آن‌ها در مقابله با استرس کمک می‌کند و آنچه احتمالاً انجام می‌دهند تعادل مجدد سیستم عصبی است.  همین مورد با ورزش، نشان داده شده است که در درمان افسردگی و اضطراب خفیف تا متوسط، مؤثرتر از داروها است و این باید باشد، زیرا به سیستم عصبی کمک می‌کند این چرخه‌های طبیعی فعال‌سازی و آرامش را طی کند. بنابراین ترومای حل‌نشده یا استرس مزمن می‌تواند ما را در دام واکنش دلسوزانه قرار دهد.  مثل این است که ترموستات روشن می‌شود، و این واکنش انجماد جنگ و پرواز بسیار حساس می‌شود. به راحتی روشن می‌شود و برای مدت طولانی روشن می‌ماند ، و به این ترتیب تروما یا استرس در بدن گیر می‌کند، حتی زمانی که ممکن است آگاهانه به ضربه واقعی فکر نکنیم.  یک سیستم عصبی ناسالم در سطوح بالایی از استرس گیر می کند و به ندرت چرخه های آرامش را پشت سر می گذارد. سیستم عصبی سمپاتیک تسلط پیدا می‌کند و دائماً مضطرب می‌شوید، ممکن است با کوچک‌ترین علامتی خطری را مشاهده کنید و آرام شدن برایتان بسیار دشوار باشد.  این اغلب منجر به خستگی و خرابی دوره‌ای می‌شود.  ما اغلب نمی‌دانیم که چرا به حالت هشدار بالا می‌رویم و این باعث می‌شود که حتی برای مدت طولانی‌تری در آن گیر بیفتیم. این سالم نیست که در تمام طول روز در حالت هوشیاری بالا گیر بیفتید و سپس در خانه سقوط کنید یا برای شارژ مجدد به سادگی به آرامش تکیه کنید.  ما باید یاد بگیریم که چگونه سیستم عصبی خود را در طول روز تنظیم کنیم.  من اخیراً با مربی‌ای کار کردم که پزشکان اورژانس، اورژانس، پلیس و ارتش را آموزش می‌دهد تا سیستم عصبی خود را در طول روز تنظیم کنند. اکنون بسیاری از این افراد مشاغل بسیار پر استرسی دارند و اگر آنها را به درستی به هم ببندند، اگر در سر کار درگیر جنگ و پرواز باشند، اغلب در نهایت خسته، آسیب دیده و فرسوده می شوند. این مربی، آنها را آموزش می‌دهد تا از طریق مهارت هوشیاری آرام، یک سیستم عصبی سالم بسازند ، و این برای ptsd و اضطراب و استرس ضروری است، بنابراین، به طور کلی سلامت روان را بدانید.  در بخش بعدی، همه چیز را به شما آموزش می‌دهم، اما مهارت اصلی این است که یاد بگیرید آن پاسخ پاراسمپاتیک، آن پاسخ آرام‌بخش را در سیستم عصبی‌تان، در لحظات کوچک، مکرراً در طول روز برانگیزید، و این کار را از طریق انجام دهید.  تمرینات ساده مبتنی بر بدن، مانند نفس عمیق کشیدن، یا کشش و سپس نرم کردن گروه های عضلانی.  شما هنوز هم می‌توانید عملکرد بالایی داشته باشید، در یک شغل پر استرس باشید، و یک سیستم عصبی غالب پاراسمپاتیک داشته باشید. می‌توانید خودتان را آرام‌تر تربیت کنید.  سیستم عصبی ما، از جمله مغز، توانایی شگفت انگیزی برای تغییر و رشد بسته به نحوه استفاده از آن دارد. تحقیقات خوبی وجود دارد که نشان می‌دهد ما می‌توانیم ساختار فیزیکی، تعادل شیمیایی و فعالیت الکتریکی مغزمان را بسته به نحوه استفاده از آن تغییر دهیم.  ما حتی می‌توانیم روی ژن‌هایمان و نحوه فعال‌سازی و انتقال آن‌ها تأثیر بگذاریم.  ما می‌توانیم یاد بگیریم  تا حد زیادی روی سیستم عصبی مان تأثیر بگذاریم ، آن را آموزش دهیم تا در هنگام بیدار شدن از خواب، انجام وظایف یا پاسخ به مشکلات فعال شود، و به آن بیاموزیم که وقتی زمان استراحت فرا می‌رسد، آرام شود، جبران کند و پردازش کند.  یا برای تعمیر و ما این کار را از طریق تمرینات فیزیکی، عاطفی و روانی انجام می دهیم. بسیاری از مهارت‌هایی که در این دوره یاد می‌گیرید، در راستای این فرآیند هستند.  وقتی آرام هستیم، می‌توانیم انتخاب‌های عمدی و قدرتمندتری در زندگی‌مان انجام دهیم.  ما با رفع نیازهای بقا و دلبستگی و آموزش مغزمان برای احساس امنیت، آرامش ایجاد می کنیم.  ما در طول این دوره به توسعه این مهارت‌ها ادامه خواهیم داد.  در حال حاضر، در اینجا یک تمرین وجود دارد که می تواند به شما کمک کند احساس امنیت کنید. دکتر جیمز گوردون به سراسر جهان سفر می‌کند تا به افراد آموزش دهد که چگونه بر آسیب‌های روحی غلبه کنند و از تکنیک‌های مبتنی بر تحقیقات ذهن و بدن استفاده می‌کند. او از این مهارت ها برای کمک به پناهندگان و قربانیان تجاوز جنسی، بازماندگان زلزله و کهنه سربازان جنگ استفاده کرده است.  اکنون در اینجا داستانی در مورد او از وب سایت mindbodygreen.com آمده است.  حدود یک سال پس از زلزله عظیمی که هائیتی را در سال 2010 لرزاند، گوردون به جزیره سفر کرد تا کارگاهی را برای بازماندگان هدایت کند.  "من کارگاهی را برای حدود 100 دانشجوی پرستاری رهبری می‌کردم. آنها حدود 90 نفر از دانشجویان پرستاری خود را - بسیاری از آنها زنان بسیار جوان در اواخر نوجوانی خود - در این زلزله از دست داده بودند. بنابراین در پایان یک بعد از ظهر، من متوجه شدم.  همه آنها می لرزیدند و در عرض دو دقیقه نیمی از آنها گریه می کردند. ما کمی مکث کردیم و از نفس خود آگاه شدیم و سپس من مقداری باب مارلی را پوشیدم و آنها شروع به رقصیدن کردند. برخی هنوز هم گریه می کردند، برخی دیگر شروع به خندیدن کردند.  پس از آن، آنها گفتند، "این احساس خیلی خوبی دارد!"  بسیاری از زنان به گوردون گفتند این اولین باری بود که پس از زلزله توانستند بخندند یا گریه کنند و فکر می‌کردند که باید قوی باشند، یا اینکه نباید از خود لذت ببرند.» دکتر گوردون می‌گوید: «وقتی یک احساس را خاموش می‌کنید و وارد آن حالت منجمد می‌شوید، فقط آن احساسی که از خود در برابر آن محافظت می‌کنید خاموش می‌شود، کل زندگی احساسی شما محدود می‌شود.» خوب، پس در اینجا نحوه انجام آن آمده است.  بنابراین ابتدا پیش بروید و برخی از موسیقی‌های مورد علاقه‌تان را روشن کنید یا اگر نمی‌توانید به چیزی خوش‌بینانه فکر کنید، تیلور سویفت را روشن کنید.  من آن را برای شما پخش می کنم، اما به دلایل حق نسخه برداری نمی توانم.  خوب است و سپس ادامه دهید و فقط بایستید و پاهایتان را به اندازه عرض شانه باز کنید و فقط کمی پاهایتان را تکان دهید درست است؟ از آنجا در پاهایتان شروع به تکان دادن کنید و سپس اجازه دهید که در تمام بدنتان به سمت بالا حرکت کند و فقط آن را تکان دهید، و من از شما می‌خواهم که آن را با موسیقی تکان دهید، مانند یک احمق رفتار کنید، اجازه دهید دست‌هایتان شل و ول شوند، سرتان را تکان دهید، و  45 دقیقه برقصید، خب؟  نه 45، 4 تا 5 دقیقه.  بسیار خوب، این کار را برای چند دقیقه انجام دهید و بعد از پایان کار، چند نفس آرام و عمیق شکم بکشید و سپس به اینجا برگردید. با انجام این کار، شما اساساً پیامی به مراکز ترس در مغزتان ارسال می‌کنید که در امنیت هستید و این پاسخ پاراسمپاتیک را روشن می‌کند .  در درس‌های آینده به شما یاد می‌دهیم که چگونه ذهن و بدن خود را آموزش دهید تا به تهدیدات واکنش متفاوتی نشان دهد، اضطراب را حل کند و به بدن بیاموزد که سریع به آرامش برگردد.  شما خواهید آموخت که چگونه بخش آرام بخش سیستم عصبی خود را از طریق خودتنظیمی تقویت کنید. ممنون که تماشا کردید و مراقب باشید. این ویدیو یکی از مهارت‌های دوره 30 مهارتی من است- How To Process Your Emotions، که در آن 30 از ضروری‌ترین مهارت‌ها را برای رفع افسردگی، اضطراب و بهبود سلامت روان آموزش می‌دهم. پردازش احساسات یک مهارت ضروری برای کار بر روی احساسات شدید است، اما به اکثر مردم هرگز آموزش داده نشده است که چگونه این کار را انجام دهند.  من تک تک درس‌های ویدیویی اصلی را در یوتیوب قرار می‌دهم تا جهان به‌صورت رایگان به آن دسترسی داشته باشد.  شما با تماشای این ویدیوها، به اشتراک گذاری آنها، کمک به Patreon من، و حامیان مالی من این امکان را فراهم می کنید.  اگر می‌خواهید به کل دوره در یک مکان دسترسی داشته باشید، بدون آگهی، همراه با کتاب کار، تمرین‌ها، بارگیری‌ها، ویدیوهای اضافی، پرسش‌ها و پاسخ‌های زنده، خواندن‌های کوتاه اضافی، و پیوندهایی به منابع گسترده، پیوند خرید دوره در اینجا موجود است.  توضیحات زیر