CEU نامحدود به قیمت 59 دلار در Attachment و Inner Child Work در AllCEUs.com سلام به همه و خوش آمدید به این ویدیو در مورد تربیت مجدد فرزند درونی من میزبان شما هستم دکتر دانلی اسنایپس در این ویدیو ما قصد داریم مفهوم را بررسی کنیم. کودک درونی نیازهای کودک درونی را شناسایی می کند و راهبردهایی را برای تربیت مجدد کودک درونی از طریق ایجاد دلبستگی ایمن بررسی می کند، بنابراین بیایید با یک بررسی سریع برای آن دسته از شما که ویدیوهای دیگر را در مورد اینکه واقعاً کودک درونی چگونه است، شروع کنیم. کودک درونی از تمام خاطرات و انواع درسهایی تشکیل شده است که از دوران کودکی این خاطرات آموخته شده است و قرار است درسهایی به شما کمک کنند تا موقعیتهای آینده را بهطور دقیق و مؤثر پیشبینی کنید و به آنها پاسخ دهید، اما همیشه اینطور نیست. مهارتها یا ابزارهایی برای کنار آمدن با اضطراب، خشم و احساس ناامیدی کامل، بنابراین اغلب این خاطرات را به جای مقابله با آنها قفل میکنند و ابزار لازم را ندارند، این اغلب باعث میشود که به آن سیستمهای اعتقادی ادامه دهند حتی وقتی دیگر دقیق یا مفید نیستند، به این فکر کنید مانند نگه داشتن رایانهای که در حال اجرا است Windows 95 بسیار خوب ویندوز 95 در سال 1995 کار میکرد. شما باید تربیت مجدد انجام دهید کودک درونی به شما کمک میکند تا به آسیبها و فقدان گذشته رسیدگی کنید و باورهای خود را درباره گذشته حال و آینده بررسی و تنظیم کنید، بنابراین بیایید در مورد نحوه انجام این کار اکنون صحبت کنیم. راههای تربیت مجدد کودک درونی اکثر افرادی که دارای یک کودک درونی زخمی هستند، دلبستگی ناایمن دارند. مهارتهای تحمل مهارتهای تنظیم هیجان و حل مسئله مهارتهای ارتباطی عزت نفس توانایی تعیین و حفظ مرزها توانایی احترام به خود و دیگران آگاهی از خواستهها و نیازهای دیگران علاوه بر افکار خود، بنابراین حساس بودن نسبت به اطرافیانشان را تشویق میکند. توسعه اعتماد به نفس و توانمندسازی تحمل ناامیدی، احساس استقلال و احساس امنیت از طریق ارائه توجه مثبت بی قید و شرط، بنابراین همه اینها مهارت ها و ابزارهایی هستند که می دانیم در زندگی بزرگسالان و متأسفانه کودکی که دچار تروما و دلبستگی ناایمن به کودک شده است به آنها نیاز داریم. کسانی که مراقبی نداشتند که به آنها کمک کند احساس امنیت کنند، اغلب این مهارت ها را توسعه نمی دادند، بنابراین اولین چیزی که در فرزندپروری مجدد آن کودک درونی، افزایش آگاهی از ناراحتی کودک درونی شماست وقتی واکنش های شدیدی را تجربه می کنید، بنابراین اگر بازیگری و برخی از مشتریان من گفتهاند وقتی مثل یک بچه شش ساله رفتار میکنم، میدانم اگر شما در موقعیتی قویتر عمل میکنید، این فرزند درونی من است که بیرون میآید، پس شاید سزاوار است در آن لحظه آن کودک درونی را بررسی کنید. کودک درونی تحریک می شد خاطراتی از گذشته شما ایجاد می شد و شما به عنوان آن کودک درونی واکنش نشان می دادید که آن کودک درونی هرگز بزرگسالی نداشت که از آنها مراقبت کند آنها باید یاد می گرفتند که چگونه از خود مراقبت کنند بنابراین اکنون که شرایط پیش می آید و آنها احساس تهدید میکنند، احساس میکنند تحریک شدهاند، در واقع وارد عمل میشوند و شروع به تلاش برای پدر و مادر شدن میکنند و تربیت مجدد فرزند درونی شامل کمک به آن آن شخص کوچک درون شماست که دیگر لازم نیست این کار را انجام دهید. من بزرگسال مسئولیت پذیری خواهم بود همچنین مهم است که به طور کلی از خواسته ها و نیازهای درونی کودک آگاه شوید وقتی صبح بیدار می شوید و فکر می کنید هی من می خواهم برای صبحانه پنکیک بخورم یا عصر تصمیم می گیرید که می خواهید برای شام پنکیک بخورید به این فکر کنید که من پنکیکهایی را دوست دارم که اگر میخواهید کارتونها را تماشا کنید یا میخواهید از سالن رد شوید یا هر کاری که میخواهید انجام دهید ممکن است کودک درونتان بیرون بیاید بیرون میآید. کودک درونی زخمی شما نه تنها از چیزهای بدی که در زمان حال اتفاق میافتد یا خاطرات چیزهای بدی که در گذشته اتفاق میافتد، محافظت نمیکند، بلکه بخشی از آنها هم هستند که میخواستند تفریح کنند و شاید گاهی اوقات حتی این کار را انجام میدادند. لذت ببرید و این ممکن است اکنون آشکار شود تربیت مجدد یعنی توجه و گفتن هی می دانید بیایید امروز کاری انجام دهیم سرگرم کننده، بسیاری از افرادی که یک کودک درونی زخمی دارند، فراموش کرده اند که چگونه سرگرم شوند مرحله بعدی و به یاد داشته باشید که دلبستگی ایمن ثبات است، بنابراین آگاهی اعتبارسنجی پاسخگویی توجه و ایمنی، بنابراین بخش بعدی پاسخگویی و اعتبارسنجی را ارائه میکند، کافی نیست فقط از کودک درونی خود آگاه باشید هی چقدر خوب میشوید که شما را میبیند خوب این خوب است که متوجه شوید اما پس باید پاسخ دهید کودک نمیداند نحوه پاسخ دادن کودک ابزارهای موثری برای پاسخگویی ندارد به خاطر بسپارید همه چیزهایی را که در اسلاید قبلی پشت سر گذاشتم به یاد بیاورید. آنها این مهارتها و ابزارها آنها را ادغام میکنند تا در لحظه حال احساس امنیت بیشتری داشته باشید به کودک درونی کمک میکند تا بفهمد که به چه چیزی فکر میکند و چه احساسی دارد و چرا اگر احساس ناراحتی میکند، اگر احساس اضطراب میکند یا اگر شما احساس اضطراب میکنید، میتواند به این معنی است که فرزند درونی شما تماماً تحریک میشود درست چرا فکر میکنم چه چیزهایی درباره این وضعیت فعلی به خودم میگویم شاید در حال حاضر همان چیزهایی را به خودم میگویم که در آن زمان به خودم میگفتم مردم در امنیت نیستند. مردم قابل اعتماد نیستند اینجا دوباره میرویم، شخص دیگری هر چه فرزند درونی شما به خودش میگفت مرا رها میکند، ممکن است هنوز به خودتان میگویید که پس به کودک درون کمک کنید تا از آنچه که کودک درونی میگوید آگاه شود تا افکار و احساسات خود را به شما تأیید کند. ممکن است به خودتان بگویید خیلی خوب من در حال حاضر واقعاً احساس اضطراب میکنم، وقتی امروز این اتفاق افتاد واقعاً ترسناک بود، زیرا به یاد میآورم زمانی که شش یا هشت ساله بودم و این اتفاق افتاد این نتیجه نهایی بود، میدانید که در نهایت بسیار دردناک بود یا هیچکس نبود. در آنجا می توانی از من مراقبت کنی یا می توانی به آنها چیزی بگوئی مثل اینکه وقتی آنها این کار را کردند واقعا عصبانی شدی، بنابراین صحبت کردن درباره اتفاقی که در لحظه کنونی رخ داد باعث شد وقتی آنها این کار را انجام دادند واقعاً عصبانی شوی زیرا شما را به یاد زمانی در گذشته می اندازد. وقتی کسی کاری مشابه با شما انجام داد و به شما صدمه زد، این بود که نتوانستید از خود محافظت کنید، بنابراین مهم است که احساس آن شخص در زمان حال را تأیید کنید و آن را به گذشته متصل کنید و خوب پیش بروید، این باعث ایجاد خاطرات گذشته می شود. لزوماً به این معنی نیست که همین الان اتفاق میافتد، اما تأیید و تأیید اعتبار این است که برخی از چیزهای شما فعال میشوند، واقعاً مهم است قدم بعدی این است که ارزیابی کنید آیا ایمن هستید و به کودک درونتان اطمینان دهید که به خودتان اطمینان دهید که این را فهمیدم و شما از فرزند درونی خود و خودتان محافظت خواهید کرد. احساس قدرت نکردید که احساس دوست داشتن نداشتید و وقتی در مضطرب هستید وقتی آن خاطرات قبلی ایجاد می شود ممکن است دوباره این احساس را شروع کنید بنابراین مهم است که به خودتان اطمینان دهید به آن کودک درونی اطمینان دهید هی من این را دریافت کردم کودک درون و خودتان را راهنمایی کنید فعالیتهای تحمل پریشانی وقتی متوجه شدید که چه احساسی دارید، کودک درونی احساس میکند شما به نوعی شناسایی کردهاید، خوب این به شما یادآور آن دوران میشود، خیلی خوب میفهمم که چرا ناراحت هستید. «میخواهیم به این روش واکنش نشان دهیم، بیایید برخی از فعالیتهای تحمل پریشانی را تمرین کنیم، بیایید وارد ذهن عاقل خود شویم تا بتوانیم به طور مؤثرتری مشکل را حل کنیم و طی چند دقیقه در مورد فعالیتهای تحمل پریشانی صحبت خواهیم کرد، اما مهم است که برخی از فعالیتهای تحمل پریشانی را انجام دهیم، زیرا اگر در آن حالت پر استرس بمانید وقتی در ذهن عاقل خود موقعیت و گزینهها را به عنوان بزرگسال بررسی کنید خیلی خوب بیایید این موقعیت را در این زمینه در این زمان با من که بزرگسال هستم، بررسی کنیم، مشکل خواهید داشت. مطمئن باشید گزینههای من چه هستند. در واقع اینجا چه اتفاقی میافتد، من بر اساس تجربیات گذشتهام، فرضیاتی درباره این وضعیت میکنم، بنابراین وقت آن رسیده است که شما بزرگسالان وارد عمل شوید تا در واقع پدر و مادر باشید و اجازه دهید آن کودک درونی آرام باشد و بگوید میدانید من چه میکنم. نمیخواهم اجازه دهم کسی به شما صدمه بزند، من این را کردم تحریفهای شناختی را بازسازی کردم، بهخصوص تحریفهایی که شدید یا بیش از حد شخصیسازی شدهاند در زبان، سه راهبرد برای پرداختن به تحریفهای شناختی وجود دارد حقایق حقایق در زمینه کنونی چیست در این مقطع زمانی چه میدانید نه آنچه را فرض میکنید نه از چه احساس میکنید نه از چه میترسی، بلکه چه میدانید توضیحات جایگزین برای این که چرا ممکن است این اتفاق بیفتد یا چرا ممکن است در گذشته این اتفاق افتاده باشد چیست و یا چند استثنا برای زمانی که این اتفاق میافتد چیست؟ از گفتن این که این همیشه اتفاق می افتد یا هرگز اتفاق نمی افتد چند استثنا پیدا کنید تا بتوانید تشخیص دهید که چیزها به ندرت همیشه یا هرگز نیستند. نمونه هایی که ممکن است کودک درونی یاد گرفته باشد این نقل قول هیچ کس قابل اعتماد نیست به یاد داشته باشید کودکان تا حدود سن 11 سالگی به طور کاملاً دوگانه فکر می کنند. خیلی یا همه یا هیچی به طوری که خاطرات آنها طرحواره آنها صحبت با خود آنها کاملاً همه یا هیچ در طبیعت است و این به شما بزرگسالان بستگی دارد که به آنها کمک کنید تا اکنون و استثناها را بررسی کنند و حقایق را بررسی کنند توضیحات جایگزین را بررسی کنند تا هیچ کس قابل اعتماد نباشد. اوه استثناهایی که آیا کسی در زندگی شما بوده است که قابل اعتماد بوده است، آیا شما قابل اعتماد هستید ممکن است بخواهید چیزی را بررسی کنید مانند من هرگز در دوران کودکی امن نیستم که ممکن است نبوده باشید و این همدلی وحشتناک با آن کودک است که با آن همدردی می کند. خودت و رفتن خیلی بد است تو لیاقت این را نداشتی که کاملاً خوب است لازم نیست به کودک خوب بگویی که نباید چنین احساسی داشته باشی حالا کاری که انجام میدهی میگوید خیلی خوب این همان چیزی است که شما احساس کردی و این بد است و من اکنون در کنار شما خواهم بود، بنابراین بیایید به حقایق و حال نگاه کنیم تا به شما کمک کند تصمیم بگیرید آیا اکنون در امنیت هستید، بنابراین به جای اینکه به کودک بگویید چه احساسی باید داشته باشد، به کودک درونی بگویید که او چگونه باید احساس کند و به خودتان بگویید که چگونه باید احساس کند. احساس کنید به حقایق نگاه کنید و آگاهانه تصمیم بگیرید من دوست داشتنی نیستم بسیاری از کودکان درونی زخمی پاسخی از والدین خود دریافت نکردند والدین آنها به آنها توجه نکردند والدین به آنها کمک نکردند والدین آنها بسیار از آنها انتقاد کردند. آنها این پیام را درونی کردند که دوست داشتنی نبودند و مهم است که در زمان حال روی آن تأمل کنیم و به گذشته نگاه کنیم و برویم، آیا توضیح دیگری برای اینکه چرا مراقب من خشن بود، بیحساس بود، به نیازهای من پاسخ نمیداد و به عنوان بزرگسال، اغلب ما وجود دارد. میتوانم به عقب نگاه کنم و بروم، بله، پدر و مادرم خیلی بدشانسی میکردند، این بدان معنا نیست که کودک لیاقت آن را داشت و ما میخواهیم مطمئن شویم که با کودک همدردی میکنیم که کاملاً ناعادلانه بود و به کودک کمک میکنیم بررسی کند که میداند به چه اعتقادی دارید. آیا باور میکنید که اگر میخواهید با چشمهای تازه به این موضوع نگاه کنید یا با چشمان بزرگتر فکر میکنید دوستداشتنی نبودید، آیا فکر میکنید که مراقب شما این کار را انجام داده است زیرا شما را دوست نداشته است یا به این دلیل که آنقدر شکسته شده است. به افراد کمک کنید تا شروع به بازسازی خودگفتاری شخصی خود کنند و کاوش کنند و شاید گذشته را از منظری متفاوت از نظر پاسخگویی و اعتبار درک کنند. توسعه آن هوش هیجانی به کودک کمک میکند تا با خودتان شروع کند و مشاهده کند و توصیف کند که احساسات مختلف در خودتان چگونه به نظر میرسند و احساس میکنند وقتی خوشحالم وقتی میترسم وقتی کنجکاو هستم آن چیزها چه شکلی هستند و چه احساسی دارند. مثل من این مهم است زیرا این مهارتی نیست که ما واقعاً با آن به دنیا میآییم و بچهها بهویژه از مراقبانی که پاسخگو نیستند، ممکن است هرگز یاد نگیرند که چگونه احساس خود را تشخیص دهند. بر اساس آن رفتار کنید، آنها از روی ترس عمل می کنند آنها از روی عصبانیت عمل می کنند، بنابراین یادگیری تشخیص اینکه این احساسات در شما چگونه به نظر می رسند و چه احساسی دارند می تواند به شما سرنخ هایی بدهد که می دانید علائم هشدار اولیه مبنی بر عصبانی شدن شما از این جورهایی مضطرب می شوید. از چیزهایی که بتوانید کمی زودتر شروع به مداخله کنید و بتوانید احساس قدرت بیشتری کنید، این احساس نمیشود که فقط واکنش نشان میدهید و از کنترل خارج میشوید، بنابراین مشاهده و توصیف کنید که احساسات مختلف در خود چگونه به نظر میرسند و چه احساسی دارند، اما سپس مشاهده کنید و توصیف کنید که همین احساسات در دیگران چگونه به نظر میرسند و چه احساسی دارند و مهم است شروع به توجه کنید که اگر در محیطی ناامن بزرگ شدهاید ممکن است متوجه شده باشید یا توجه داشته باشید که غیرکلامیهای خاص نشاندهنده خطر هستند و نشاندهنده چیزهای بد هستند و ممکن است آنها نباشند. همان غیرکلامیها ممکن است معنای مشابهی از سوی افراد دیگر نداشته باشد، بنابراین مهم است که کاوش کنید تا در تفسیر دقیق غیرکلامیها بهتر بتوانید بهتر بتوانید تصور کنید که وقتی این احساسات را شناسایی میکنید ناامن هستید، برای هر احساسی، خاطرات یا امیدهایی که آنها دارند را بررسی کنید. بدیهی است که غم و اندوه مربوط به یک امید نیست، اما شما می خواهید احساسات خوشایند و همچنین احساسات ناراحت کننده را کشف کنید و سپس به طور منظم تمرین کنید که توقف کنید و متوجه شوید که چگونه احساس می کنید. وقتی میخواهید احساسات دیگران را بشناسید بسیار مفید است اگر بپرسید فکر نکنید وقتی با کسی صحبت میکنید که میشناسید میتوانید بگویید هی به نظر میرسد امروز واقعاً خوشحال هستید چه میخواهید آنچه را که میگذرد به اشتراک بگذارید. در یا هی به نظر میرسد امروز واقعاً استرس دارید، آیا چیزی وجود دارد که میتوانم در مورد آن کمک کنم و با قرار دادن آن این فرصت را به آنها میدهد که بگویند نه من استرس ندارم یا بله، من واقعاً خوشحالم اجازه دهید به شما بگویم چه اتفاقی میافتد تا این کار را فراهم کند. خیابانی برای ارتباط با افراد دیگر که بسیار عالی است زیرا میتواند به شما در ایجاد حمایت اجتماعی کمک کند، اما همچنین فرضیات شما را در مورد رفتار غیرکلامی خاص از نظر تحمل پریشانی که نمیخواهید تلاش کنید تا بفهمید چگونه تحمل کنید، تأیید یا تصحیح میکند. پریشانی وقتی در پریشانی هستید، بنابراین انجام این کار زودتر از موعد بسیار مهم است فهرستی از افکار تحملکننده پریشانی تهیه کنید که کودک درونتان میتواند به خودش بگوید اکنون در ویدیوهای دیگر درباره افکار متحمل پریشانی صحبت کردهایم، اما وقتی نوبت به کودک درونی میرسد فکر کنید. در مورد آن کودک شش ساله ای که به نوعی در پشت سر شما قفل شده است، آنها را تشویق کنید تا به خود بگویند من اکنون امن هستم یا خود بزرگسال من اکنون از من محافظت می کند. افکاری که به کودک درونی کمک می کند احساس امنیت کند. به کودک درونی کمک میکند تا شما را بشناسد بدانید که من مجبور نیستم چه چیزهایی را شروع کنم زیرا در واقع کسی هست که به من اهمیت میدهد و از من محافظت میکند اکنون فعالیتهای تحمل پریشانی را انجام دهم و برای برخی تنفس در واقع مفید نیست زیرا باعث جدایی میشود، بنابراین نه برای زمانی که نفس عمیق آرام را تمرین میکنید برای چهار نگه داشتن برای چهار بازدم برای چهار نگه داشتن برای چهار آیا این باعث تحریک عصب واگ شما میشود و به شما کمک میکند واقعاً آرام و آرام شوید یا اگر باعث گسستگی شود، باعث تجزیه میشود پس این چیزی نیست که ما انجام دهیم. میخواهم همین الان انجام دهم پایهگذاری یک جایگزین است و در زمینگیری وقتی احساس ناراحتی میکنی، میگویید باشه فقط متوجه میشوم که توجهم را به چیز دیگری معطوف میکنم که به پنج مورد توجه خواهم کرد. چیزهایی که من چهار چیز را می بینم که سه چیز را می شنوم که بوی می دهم دو چیز را می توانم احساس کنم یک چیز را که مزه می کنم به شما کمک می کند در لحظه حال ثابت بمانید اما شما را از آن افکار ناراحت کننده ای که ممکن است تجربه کرده اید دور کند. باز کردن قلاب یکی دیگر از فعالیتهایی است که میتوانید آن را تمرین کنید و این یکی از فعالیتهایی است که کودکانی که میشناسید در زندگی واقعی، کودکان نیز آن را دوست دارند، زیرا قلابزدایی به معنای جدا کردن احساس یا فکر از خودتان است که لازم نیست بخشی از شما باشد. من این فکر را دارم الان دارم این احساس را دارم که با آن چه کار کنم و شما واقعاً می توانید تمرین کنید که یک توپ کوچک له شده یا چیزی دیگر را در دست بگیرید و بگویید باشه، این احساسی است که حالا می خواهم با آن چه کار کنم. به این عادت کنید که این لزوماً بخشی از خودتان نیست تصویری امن برای کودک درون ایجاد کنید چه چیزی به کودک درون کمک می کرد احساس امنیت کند، شاید بتوانید این تصویر را از کودک درونی که پشت سر شما حرکت می کند، به عنوان یک بزرگ یا شاید ایجاد کنید. کودک درونی این تصویر میدان نیرو را در اطراف خود ایجاد میکند که وقتی شما در اطراف هستید از او محافظت میکند اما کودک باید بخشی از آن تصویر باشد و به او کمک میکند خود را از آسیب در لحظه حال در امان ببیند و در نهایت میتوانید احساساتی را شناسایی کنید که نوعی چیزی که من به آن میگویم شما بزرگسال را بیدار کنید وقتی پریشانی اتفاق میافتد، کودک درونی ممکن است وارد عمل شود زیرا آنها هرگز کسی را نداشتند تا از آنها محافظت کند قبل از اینکه احساساتی مانند سرما یا بوها یا صداها بتوانند بزرگسال شما را از خواب بیدار کنند و بگویند خیلی درست است. چیزهایی هستند که من در بزرگسالی دوست دارم. من بزرگسال هستم، اکنون این را برای من دریافت کردم، اگر ویدیوهای دیگر من را تماشا کرده باشید، آیا میدانید که قهوه یکی از چیزهای مهم من است، بنابراین بوی قهوه من مانند بوی خوبی هستم که خود بزرگسال من را بیدار میکند تا شروع به توجه کند اما اینها چیزهایی هستند که میتوانید آنها را شناسایی کنید و قبل از اینکه در پریشانی شدید تنظیم کنید، یک شناسایی مهارت دیگر است و همه آن چیزی نیست که شما آن را شناسایی میکنید، سپس با آن چه میکنید تحمل پریشانی انجام میدهد. احساسات را تنظیم نکنید، این فقط به شما فرصت می دهد تا زمانی که برخی از آن هورمون های استرس از بین بروند و بتوانید وارد تنظیم هیجانی ذهن عاقلانه خود شوید، وقتی می گویید خوب از چه استراتژی ها و ابزارهایی می توانم برای مدیریت این احساس استفاده کنم. وقتی احساس عصبانیت میکنم عصبانیت یک هیجان طبیعی است چگونه میتوانم آن را تنظیم کنم وقتی احساس عصبانیت میکنم برای رفع آن چه کنم وقتی ناراحتم چه کاری میتوانم انجام دهم یا شاید فقط با آن بنشینم احساسات لزوماً این نیستند چیزهای بد، واکنشهای طبیعی هستند فهمیدن اینکه احساسات به شما چه میگوید عصبانیت و اضطراب به شما میگویند که ممکن است یک تهدید افسردگی وجود داشته باشد ممکن است نشاندهنده این باشد که شما خسته شدهاید و فقط غرق شدهاید و احساس ناامیدی میکنید یا این میتواند نشان دهد که چیز مهمی را از دست دادهاید، اما تشخیص اینکه آن احساسات چه چیزی را نشان میدهند و راههای مقابله با آنها میتواند مفید باشد و سپس حل مسئله تنظیم هیجان به معنای کمک به شما برای مقابله با احساسات است، اما هر چیزی که این احساسات را تحریک کرده است، مشکل هنوز احتمالاً باید حل شود و من برای حل مسئله از ابداع استفاده کنید موقعیت را ارزیابی کنید حقایق در این موقعیت در این زمان چیست طوفان فکری راهحلهای C با دیگران مشورت کنید با دیگران ارتباط برقرار کنید فرزند درونی خود بزرگسالی خود شما لزوماً از خودتان نیستید که به دیگران کمک کنید. یکی دیگر از موارد مهم دیگر در زندگیتان یا آنلاین شدن به منابع معتبر، گاهی اوقات میتوانید اطلاعاتی را پیدا کنید که به آن نیاز داشتید و قبلاً نداشتید، بنابراین، طوفان فکری را ارزیابی کنید درباره راهحلی تصمیم بگیرید آن را امتحان کنید و سپس اثربخشی آن را ارزیابی کنید، اگر عالی کار میکند به انجام آن ادامه دهید. اگر خوب کار نمیکند، بیایید به تابلوی نقاشی برگردیم و یکی از گزینههای دیگر را انتخاب کنیم. مهارتهای خارجی چیز دیگری است که بسیاری از افراد با کودکان درونی زخمی باید آن را توسعه دهند. یا مردم تمام مرزهایشان را زیر پا گذاشتند و پرخاشگر بودند و به آنها می گفتند که چه کاری انجام دهند چه کارهایی انجام ندهید که قرار است دیده شوید و شنیده نمی شوید یا شاید حتی دیده نشده یا شنیده نشده اند امم آنها انواع پیام های تهاجمی یا تخفیفی دریافت کردند که دریافت کردند. بیاموزید که چگونه قاطع باشید قاطعیت مهارتی است که در آن میگوییم افکار من میخواهد و نیازهای من به همان اندازه مهم و معتبر هستند که افکار شما میخواهند و نیاز دارند با استفاده از گوش دادن فعال به آن کودک درون گوش کنید و تأیید کنید که افکار او نیازها و رفتارها را میخواهند. این موقعیت و نحوه واکنش شما در این موقعیت ممکن است آن را دوست نداشته باشم، اما میبینم که چرا ممکن است این اتفاق افتاده باشد، آن را دریافت میکنم آنطور که بزرگسالی که افکار شما میخواهد، به آن نیاز دارد و گزینههای جایگزین بسیار خوب، من از درون خودم عمل میکردم کودک به عنوان یک بزرگسال، افکار من در این موقعیت چه میخواهد و چه نیازهایی دارد، شاید به این دلیل است که از بین نمیروم، شاید بدخلقی نیست، خوب چه جایگزینهایی دارم در حال حاضر در این موقعیت چه میخواهم از شلیک کردن به کودک درون خود بپرهیزید به جای کاوش با آنها چگونه می توان لحظه بعدی را بهبود بخشید آن چیزی که در حال حاضر از من نیاز دارید تا احساس امنیت کنید پس با خود فکر کنید اگر شروع به احساس اضطراب دارید اگر شروع به ترس از رها شدن کرده اید یا هر چیز دیگری که باعث ناراحتی شما می شود فکر کنید برای خودت چه کاری میتوانم انجام دهم، بهمنظور احساس امنیت، چه کاری از من نیاز داری. همچنین میتوانی به جای اینکه به فرزند درونت بگوییم که نباید اینطور احساس کند، این موضوع متفاوت است، جوانب مثبت و منفی افکار یا اعمال فعلی را ارزیابی کنید. غلبه کن باشه، این همان چیزی است که شما به آن فکر می کنید، بیایید با استفاده از حقایق بررسی کنیم، بیایید حقایق را در شرایط فعلی بررسی کنیم و ببینیم که آیا هنوز هم میخواهید این احساس را داشته باشید یا هنوز چگونه میخواهید فکر کنید. توانمند کردن آن کودک درونی و به جای خاموش کردن او میگویید باشه بیایید با هم به آن نگاه کنیم، توجه جنبه دیگری از دلبستگی ایمن است و این توجه فعالانه است که من میخواهم وقت خود را با شما بگذرانم، زیرا ارزشش را دارید، بنابراین وقتتان را صرف انجام کارها کنید. شما قبلاً به کارهایی که در کودکی میخواستید انجام دهید دوست میداشتید یا شاید حتی کارهایی را که میخواستید انجام دهید، اما هرگز نمیتوانید انجام دهید، اگر تاب خوردن روی تاب دادن یا نقاشی کردن یا یادگیری یک ساز موسیقی یا بازی کردن بازیهای ویدیویی باشد. در حال حاضر، لازم نیست فقط یک روش یادگیری در مورد کودک درون باشد، به کودک درون اجازه دهید در مورد شما یاد بگیرد تا بتواند درک و اعتماد شما را به مرور زمان برای مرور نقاط عطف موفقیت و آنچه من محصول کاری از آن می نامم ایجاد کند. گذشته و بازخورد محبت آمیزی که ممکن است داشته باشید ارائه دهید من میدانم وقتی جوانتر بودم، کلاسی داشتیم به نام هنرهای صنعتی و همچنین هنری داشتیم که والدینم زیرسیگاریهای بیشتری داشتند که میتوانستند استفاده کنند، البته این در دهه 70 بود دهه 80 خیلی بیشتر از زیرسیگاریهایی که تا به حال میتوانند استفاده کنند از کلاس هنر و سپس همه این چیزهای کوچک دیگر و چیزهایی که من در کلاس صنعت نجاری ساختم که احتمالاً هرگز از آنها استفاده نکردهاند، اما همیشه میدانستید که از دیدن آنها خوشحال میشوید. آنها از دیدن آنها خوشحال شدند. من این چیز کوچکی را که درست کردم به یاد میآورم تا بتوانید در هنگام تماس تلفنی یادداشت برداری کنید زشتترین چیزی که امروز به زشتترین چیز نگاه میکنم اما یادم میآید که مادرم آن را با تلفن قطع کرد و به معنای واقعی کلمه آنجا ماند. سالها بسیاری از مردم چنین چیزی را نداشتند، بنابراین برخی از این چیزها را مرور کنید، برخی از نقاشیهایی که انجام دادهاید یا دستاوردهایی که انجام دادهاید را مرور کنید، حتی اگر بازخورد مثبتی دریافت نکردید، اکنون به خودتان بازخورد مثبت بدهید و اکنون آن کودک درونی را پرورش دهید و خیلی خوب بود و ایمنی ایمنی ضروری است زیرا کودک درونی مجروح اغلب هرگز احساس امنیت نمیکرد، بنابراین به موارد قبلی فکر کنید که کودک درونی عصبانی یا ناامید این کار را به دست گرفت، سرنخهایی در مورد اینکه چه چیزی باعث میشود او احساس ناامنی کند، چه درسهایی به شما میدهد. خاطراتی از گذشته شما ایجاد شد که باعث شد آن کودک درونی وارد عمل شود و به طور خاص کودک درونی از چه می ترسید آیا از رها شدن می ترسید سوء استفاده از طرد از چه چیزی می ترسیدند چگونه چیزها در حال حاضر مشابه و متفاوت هستند و مهم است که تشخیص دهید که وجود دارد آیا چیزهایی در زمان حال شبیه به هم هستند شما افرادی خواهید داشت که با آنها ارتباط برقرار می کنید که با شما مخالف هستند شما افرادی خواهید داشت که با آن روح ارتباط برقرار می کنید مثلاً ... اوم و این ناخوشایند است و دردناک است این مشابه است و تفاوت این است که شما به آن افراد اعتماد نمی کنید تا مطمئن شوید که غذا در شکم و سقفی بالای سرتان است فهرستی از محرک های ایمنی را نگه دارید که چه کارهایی انجام می دهید که در حال حاضر چه قدرتی دارید و چه توانایی هایی اکنون باید خود را ایمن نگه دارید چگونه نشان دادهاید که چگونه نشان دادهاید که میتوانید خود را ایمن نگه دارید در لحظه کنونی که میتوانید تحمل کنید طرد شدن را میتوانید تحمل کنید، سرگرم کننده نیست، اشتباه نکنید، آسیب میزند، شما هستید میتوانید خود را ایمن نگه دارید و موقعیتهای ناخوشایند را تجربه کنید و در نهایت چه کاری میتوانید انجام دهید وقتی این موقعیت دوباره تکرار میشود تا به کودک درونتان اطمینان دهید که امن است، بنابراین وقتی رابطهای دارید که به هم میخورد یا زمانی که رئیستان سرزنش میکند. برای چیزی یا هر موردی که ممکن است کودک درون شما را تحریک کند. چه درسی آموختهاید تا کودک درونیتان او را در گذشته در زمان من تشخیص دهد که ممکن است بسیار ناامن و بسیار تهدیدکننده بوده باشد، اما اکنون آموختهام که بله ناخوشایند است و از آنجایی که من بزرگسالی دارم، میتوانم آن را تحمل کنم و وقتی با خود صحبت میکنی رفتارهایت را از خودت جدا میکنی، ممکن است اشتباه کنی، همه اشتباه میکنند، اما این بدان معنا نیست که دوستداشتنی نیستی. یعنی شما آدم بدی هستید یا آدم بدی هستید آنقدر جدا از هم که وقتی با خودتان درباره خودتان صحبت می کنید گذشته را از حال جدا کنید ممکن است اشتباهات زیادی در گذشته مرتکب شده باشید که ممکن است در گذشته رفتارهایی داشته باشید. که در حال حاضر به آنها افتخار نمی کنید، خوب این رفتارهایی هستند که شما لایق عشق بودید که به بهترین شکلی که می توانستید با آن کنار آمدید یا به بهترین شکلی که می توانستید پاسخ دادید، به این معنی نیست که اکنون به عنوان مردم باید این کار را انجام دهید. انسانها، ما تکامل مییابیم تغییر میکنیم، رشد میکنیم، شما همان آدم امروزی نیستید که دیروز بودید، بنابراین رفتارهای گذشته و گذشته را از زمان حال جدا کنید، لازم نیست به همان کار ادامه دهید و نسبت به آن بزرگتر دلسوزی کنید من حدس میزنم که جوانتر باشید، دیدگاه گذشته مبنی بر اینکه هر رفتاری که انجام میدادند، بهترین کار ممکن را انجام میدادند تا با ابزارهایی که در آن زمان در اختیار داشتند، زنده بمانند، شما عمداً سعی در ایجاد درام یا مشکل در زندگیتان نکردهاید. قبلاً اشاره کردم، حتماً آن تحریفهای شناختی را بررسی کنید تا عادت به استفاده از زبان افراطی برای شخصیسازی یا ذهنخوانی نکنید، با این فرض که میدانید مردم به چه فکر میکنند یا قصدشان چیست. اگر این ویدیوها برای کمک به شما مفید هستند. ما به مأموریت خود برای در دسترس قرار دادن ابزارهای کاربردی برای همه ادامه می دهیم، با کمک مالی در کمک می کنیم عضو پولی کانال در .شوید یا یک تشکر فوق العاده برای ویدیوهایی خریداری کنید که اساساً برای فرزندآوری مجدد کودک درونی مفید هستند. باز کردن و پردازش آن پیامها و خاطرات قدیمی و تنظیم طرحواره یا سیستمهای اعتقادیتان در حد نیاز، باورتان درباره دیگران باورتان درباره خودتان باورتان درباره جهان راههای مختلفی برای پرداختن به کودک درون یا خاطرات گذشتهتان وجود دارد. اما در نهایت بهبودی به معنای پردازش است. غم و اندوه و تروما و ایجاد حس امنیت، توانمندسازی و شفقت به خود در زمان حال