من می‌خواهم درباره یک فانتزی صحبت کنم، می‌دانی، زیرا فکر می‌کنم همه ما یک فانتزی بسیار شبیه به هم داریم نه نه نه چنین فانتزی، در واقع یک فانتزی بسیار عادی و معمولی است، همه ما این فانتزی را داریم که ممکن است به چیزی که مردم در مورد ما فکر می کنند ندانیم که همه در یک زمان این احساس را داشتند، همه آرزو می کردند که ما نسبت به نظرات اطرافیانمان نفوذناپذیر بودیم که اطمینان کاملی داشتیم که برای محیطی که توهین ها و نفرت ها از آن پرش می کردند غیرقابل اخلال بود.  ما مانند گلوله های لعنتی روی سینه سوپرمن هستیم که بتوانیم به این حالت روانی کامل برسیم که در آن ناامنی هایمان از بین می رود و ما با این قهرمان درخشان می مانیم که می خواهد جهان لعنتی را تسخیر کند اما بعد دهانمان را باز می کنیم و می فهمیم که چه احمقی هستیم و  به نقطه اول برگشته است، بنابراین من اخیراً یک علامت ama ask در وب سایت خود برای اعضای سایت خود میزبانی کردم و البته سوال شماره یک این بود که چرا ما اینقدر اهمیت می دهیم که دیگران چه فکر می کنند چگونه دیگر اینقدر به دیگران اهمیت نمی دهیم.  فکر کنید این مورد 200 بار مورد تایید قرار گرفت و همه می‌خواهند این را بدانند و بنابراین تصمیم گرفتم به اینجا بیایم و به طور عمومی به آن پاسخ دهم تا یک بار برای همیشه پاسخ دهم. شما را غافلگیر کنید پس در اطراف [موسیقی] بمانید، بنابراین قبل از اینکه به این موضوع بپردازم که چگونه دیگر اهمیتی نمی دهم که دیگران در مورد شما چه فکری می کنند، باید این ویدیو را لایک کنید و در کانال مشترک شوید چرا چون من انسانی به شدت ناامن هستم که تمام اعتبار را از بیرون می گیرم.  منابع در واقع تمام عزت نفس من بر پشت اعداد دلخواه است که در اینترنت بالا و پایین می‌روند، پس لطفاً یک روح را ذخیره کنید، روی دکمه لایک کلیک کنید، روی دکمه اشتراک لعنتی کلیک کنید، خوب حالا که ما آن را از سر راه برداشتیم.  این پاسخ کوتاه به این است که چرا شما اهمیت می دهید که دیگران چه فکر می کنند زیرا شما یک روانپزشک نیستید، خوب است زیرا اهمیت دادن به اینکه دیگران در مورد شما چه فکری می کنند چیزی است که شما را به یک انسان خوب تبدیل می کند آیا می توانید دنیایی را تصور کنید که مانند یک کودک سرطان می گیرد و شما نمی کنید.  مهم نیست که مادرت با اتوبوس برخورد می کند و تو مثل مشکل من نیستی که دنیای لعنتی وحشتناکی خواهد بود و این همان چیزی است که فکر می کنم بسیاری از افرادی که این سوال را می پرسند، نظرات و برداشت های دیگران را فراموش می کنند.  می تواند بسیار استرس زا باشد و باعث اضطراب ما شود، اما تقریباً باعث همه چیزهای خوب در زندگی می شود و همچنین منجر به شادی همدلی همدلی دوستی می شود که به طور جدی می خواهد از شر این چیزها خلاص شود، بنابراین وقتی می شنوم مردم می گویند چگونه می توانم از اهمیت دادن به دیگران دست بردارم. فکر می کنم به نوعی آن را برای آنها ترجمه می کنم آنچه واقعاً می پرسند این است که چگونه می توانم بهتر مدیریت کنم که دیگران چه فکر می کنند اکنون این یک سؤال لعنتی واقعی است و ما را به پاسخ طولانی می رساند. تقریباً در همه چیز در طبیعت بسیار بد هستیم، ما ضعیف هستیم، آهسته هستیم، در بالا رفتن از چیزها بد هستیم، اگر ما را با پستانداران دیگر در قلمرو حیوانات مقایسه کنید، دندان های ما خیلی تیز نیستند، ما تقریباً در همه چیز بد هستیم.  در واقع تنها چیزی که در مورد انسان‌ها قابل توجه است و ما را متمایز می‌کند و ما را به هر نحوی نسبت به موجودات دیگر برتری می‌دهد، هوش ماست و هوش ما تکامل یافته است زیرا ما موجوداتی بسیار اجتماعی هستیم مانند پوست آفتاب‌پرست که تغییر رنگ می‌دهد یا یوزپلنگی که سریع تغییر رنگ می‌دهد.  از آنجایی که لعنت به هوش انسانی و اجتماعی شدن که بر اساس آن هوش ساخته شده است، ابرقدرت تکاملی ماست، این چیزی است که ما را به اینجا رساند، این چیزی است که به ما کمک کرد زنده بمانیم و تکرار کنیم تا جایی که من اینجا نشسته ام و با یک دوربین لعنتی صحبت می کنم و شما در حال گوش دادن هستید، بنابراین جامعه پذیری  به معنای واقعی کلمه در سیستم عصبی ما ریشه دوانده است، ما باید با انسان های اطراف خود تعامل داشته باشیم تا از نظر جسمی سالم بمانیم تا از نظر روانی سالم بمانیم در حال حاضر برای اکثریت قریب به اتفاق تاریخ بشر که در قبایل کوچکی تکامل یافته ایم، شما می دانید فکر می کنم از 30 نفر تا شاید  120 نفر در حال حاضر این قبایل بسیار صمیمی بودند، آنها معمولاً شامل یکی از سه خانواده بزرگ بودند که به نوعی با یکدیگر در می آمیختند، هر رابطه اجتماعی مهم بود، همه همیشه برای بقای خود به افراد دیگر وابسته بودند، بنابراین اگر شما در آنجا چهره ابله ای دارید. که به هدر دادن غذا ادامه می‌دهد و شب‌ها وقتی شکارچی‌ها درباره 29 نفر دیگر قبیله هستند سروصدا می‌کند، خیلی از دست آن مرد عصبانی می‌شوند و اگر او را از قبیله بیرون کنند، او مرده است، انسان‌ها نمی‌توانند برای مدت طولانی به تنهایی زنده بمانند.  در طبیعت و بنابراین در نتیجه این واقعیت، ما تکامل یافته ایم تا طرد اجتماعی را با مرگ طرد شده توسط قبیله یکسان بدانیم، تهدیدی برای امنیت ما است، به همین دلیل است که طرد اجتماعی بسیار دردناک است که کسی دعوت شما را به رقص مدرسه رد کند. به همان اندازه آسیب زا به عنوان تصادف رانندگی یا پیوند کلیه، تجربه ای کاملاً تکان دهنده است که اولین بار اتفاق می افتد، بنابراین حدس می زنم هدف من در همه اینها این است که این احساس وابستگی اجتماعی ناشی از توجه شدید به آنچه اطرافیان است.  شما فکر می کنید این یک بخش کاملاً طبیعی از شرایط انسانی است که همه تا حدی آن را تجربه می کنند و همه باید یاد بگیرند که چگونه با آن کنار بیایند حالا بیایید در مورد آنچه که زندگی مدرن را بسیار عالی می کند صحبت کنیم. واقعیت هایی که در راهند بسیار عالی هستند، اما بهترین چیز در مورد زندگی مدرن این است که شما می توانید قبیله خود را انتخاب کنید، می توانید قبیله را تغییر دهید، بنابراین اگر از یک قبیله طرد یا طرد شدید، می توانید یک قبیله بهتر پیدا کنید، راه دیگری برای فکر کردن به این موضوع این است که می توانید  هرگز از جستجوی اعتبار اجتماعی دست نکشید، شما همیشه هوس اعتبار اجتماعی خواهید کرد، اما چیزی که می‌توانید تغییر دهید این است که چه افرادی از شما این اعتبار را می‌خواهید می‌توانید تصمیم بگیرید چه کسانی هستند که می‌خواهید تحت تأثیر قرار دهید چه افرادی ارزش تحت تأثیر قرار دادن را دارند و این مشکل اکثر افرادی است که  این سوال را بپرسند آنها خود را با افراد احمق کوچک احاطه کرده اند و به دلیل احاطه شدن توسط افراد احمق کوچک دائماً هوس تأیید اعتبار از افراد احمق کوچک دارند و هیچ چیز بدتر از این نیست که به جای اینکه اهمیتی به چه چیزی نداشته باشند توسط فردی بسیار خودخواه تأیید شوند.  مردم فکر می کنند فقط افراد بهتری را پیدا کنید که اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که شما افرادی را تحسین می کنید که به آنها نگاه می کنید به افرادی که می توانند به شما چیزی بیاموزند که به شما احترام می گذارند، بنابراین خیلی ساده به نظر می رسد درست است بدون مشکل فقط افراد بهتری را پیدا کنید آه این نشانه آسان نیست  حقیقت تلخ روز حقیقت تلخ روز این است که اگر بیش از حد اهمیت می‌دهید که دیگران چه فکر می‌کنند، احتمالاً به این دلیل است که چیز مهم‌تری ندارید که به آن اهمیت دهید، بیایید یک آزمایش فکری انجام دهیم، بیایید وانمود کنیم که یک نوزاد است.  در یک ساختمان در حال سوختن گرفتار شده‌ای و تو تنها کسی هستی که می‌دانی آن بچه آنجاست، حالا همه این افراد دور و بر ایستاده‌اند و تو مثل خدای من باید بروم آن کودک را نجات دهم و تو شروع به دویدن به داخل ساختمان و همه این‌ها می‌کنی.  افرادی را که می شناسید شبیه مردی هستند که مارک چه کاری انجام می دهد که واقعاً دیوانه است وای شما یک علامت احمقی هستید که به یک ساختمان در حال سوختن برخورد می کنید آنها شروع به صحبت کردن با این همه چرند می کنند که مانع رفتن شما به آن ساختمان می شود نه شما اهمیت ندهید مردم در چه کاری هستند  خیابان فکر می کند یک بچه لعنتی است که در شرف مرگ است تو برو آن زندگی لعنتی را نجات بده و وقتی بیرون آمدی برایت مهم نیست که چه فکر می کنند یا این کار را کردی یا نمی دانستی که بیرون می آیی و آنها هستند  همه اینها مثل اوه خدای من، تو خیلی مرد بزرگی هستی، می‌دانی که چیزی که مهم است زندگی کودک است فراتر از اعتبار اجتماعی فراتر از شرمندگی، تایید موافق یا مخالفت مردم با تو، نجات جان یک نفر چیزی است که در آن لحظه مهم است. مثالی افراطی اما همین اصل در طول زندگی وجود دارد، وقتی چیزی مهم‌تر برای اهمیت دادن داشته باشید، وقتی چیزی دارید که ارزش آن را دارد خجالت بکشید، وقتی چیزی دارید که ارزش تمسخر را داشته باشد، وقتی به چیزی اعتقاد دارید دیگر اهمیتی نمی‌دهید. آنقدر شدید که آنقدر مهم است که اگر مایل به از دست دادن دوستان یا احترام همسایگان خود هستید، این زمانی است که دیگر اهمیتی نمی‌دهید که دیگران چه فکری می‌کنند و البته طنز ماجرا این است که در آن لحظه است که همه شروع به احترام به شما می‌کنند، مطمئن باشید  برای لایک کردن ویدیو در کانال مشترک شوید من تقریباً هر هفته هر هفته اینجوری پست می کنم و در نظرات بنویسید چه چیزی در زندگی شما آنقدر مهم است که اگر نتوانید پاسخ دهید حاضرید به خاطر آن مورد تمسخر قرار بگیرید. این به راحتی ممکن است مشکل باشد تا دفعه بعد که مارک منسون وانمود می کند به صلح [موسیقی] سلام می کند